یاصاحب الزمان
با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی
شد گریه ام باب فیوضات الهی
هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است
با این امیدی که کنی سویم نگاهی
من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک
با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی
شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم
در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی
اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد
تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی
دردِ دلم را جز شما با که بگویم
تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی
پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم
واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی
آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر
آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی
آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته
آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی
ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد
جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد
#قاسم_نعمتی
#غزل_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@karimegharib
غزل بعد از شهادت
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد
زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد
آن دختري كه باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد
با دست خود هستي خود را دفن كردم
شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد
ديگر نمي آيد صداي آه آهش
از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد
فكر خبر بوديد از بيمار بدحال
جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد
بانوي من با سينة مجروح رفت و ...
من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد
حورية انسيه كه سيلي نمي خواست
كشتند او را در گذر راحت بخوابيد
باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند
دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد
دل تنگم و ديدار يارم مي روم من
هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
مربع ترکیب شام غریبان
براي شستن تو از كجا شروع كنم
ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم
ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟
وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم
كنار پيكر تو دست روي دست زنم
كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم
چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي
شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي
به احتياط دو پهلوي سوخته شستي
گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي
ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت
چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت
شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف
ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف
چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف
رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف
ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد
به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد
به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم
من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم
زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم
شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم
نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا
چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا
يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم
كبوتران حرم را ز غم رها كردم
همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم
قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم
پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند
به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند
به كربلا همه بعد از بريدن سرها
به خيمه حمله نمودند سوي دخترها
چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها
به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها
ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود
تمام دختركان دستشان به پهلو بود
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
#تقدیم_به_حضرت_فضه_س
ای محرم اسرار مادر؛ فضه خانم
دراوج غم ؛غمخوارمادر؛فضه خانم
جای خدیجه مادری کردی برایش
گشتی در آتش یار مادر؛فضه خانم
بین درودیوار دیدی که چگونه
خورده گره در کار مادر؛فضه خانم
ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت
هم مادر و هم بارمادر؛فضه خانم
تنها تو دیدی گیسوی آتش گرفته
پیشانی تب دار مادر ؛فضه خانم
دیدی شیار انداخته در باشتابش
برنیمی از رخسار مادر؛فضه خانم
چادر گرفتی دور او تاکه نبیند
زینب تن خونبار مادر؛فضه خانم
تاچندهفته پاک میکردی به گریه
خون در و دیوار مادر؛فضه خانم
در کربلا هم دور زینب را گرفتند
گودال شد تکرار مادر ؛فضه خانم
☑️ كانال رسمى
#قاسم_نعمتى
#فاطمیه
@karimegharib
نوحة حضرت زهرا سلام الله علیها
بانویِ – دوعالمی – تکیه گهِ شیر خدا
دست ما – به دامنت – شفیعة روز ِ جزا
ای اولین مدافع حرم
شبیه تو فدایِ رهبرم
تمام فخر من همین شده
هردو جهان توئی تو مادرم
پشت و پناهِ مرتضی - سیدتی یازهرا
پشت در – صدا زدی – به چشم تر – فضه بیا
ای بانو– به راهِ دین – محسن تو –گشته فدا
ز بسکه با تو وعلی بدند
برای کشتن تو آمدند
شکسته شد غرور شوهرت
میان خانه تا تورا زدند
چه آمده سرِ شما – سیدتی یازهرا
حورایِ بهشتی و شدی اسیرِ شعله ها
مانده بر صورت تو نشانه ای ز ضربه ها
چه شد سفارشات مصطفی
به چادر تو مانده جای پا
شکسته بازوی تو باغلاف
شدی چگونه از علی جدا
افتادی دگر زپا – سیدتی یازهرا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
#نوحه
@karimegharib
#فاطمیه
یازهراسلام الله علیها
سر تا سر وجود مرا غم فرا گرفت
آتش کشید شعله و دور مرا گرفت
شکر خدا که دود به داد علی رسید
امکان دیدن رخم از مرتضی گرفت
تا آمدم به خویش در افتاد و میخ در
از بین دنده در وسط سینه جا گرفت
چون سرخ گشته بود نیامد ز جا برون
تا پــــــــــــــــاشدم زجا بغلم را خدا گرفت
برخواستم زجا به هواخواهی علی
برروی چادرم اثراز جای پا گرفت
نفرین به این زمانه ی بی معرفت چه زود
ضرب قلاف جای لب مصطفی گرفت
تادید بین کوچه علی نیست همرهم
راه عبور تنگ مرا بی حیا گرفت
یک ضربه زد دو لاله گوشم شکاف خورد
نور دو دیدگان مرا بی هوا گرفت
این ضرب دست آمد و پنجاه سال بعد
معجر ز موی دختر من کربلا گرفت
#قاسم_نعمتى
#فاطمیه
@karimegharib
زمزمه روضه به سبک ای منا خداحافظ
رسم ما نبوده این- تو روی و من مانم
کن دعا بمیرم از- غصه فاطمه جانم
ای جوان خدا حافظ
مهربان خداحافظ
ای همیشه غمخوارم-جان من لبت بگشا
تا نمردم از گریه-کلمینی یا زهرا
همزبان خدا حافظ
ای جوان خداحافظ
مانده رویِ دستانم-جسم نیمه جان تو
مانده ام چه سازم با – زخم استخوان تو
قد کمان خداحافظ
ای جوان خداحافظ
دانی از چه یازهرا-بی قرار وغمگینم
من چگونه بر رویِ – صورتت لحد چینم
دلبرم خدا حافظ
همسرم خداحافظ
مانده از تو تصویری-در مقابل ِ حیدر
آیه های کوثر بر – دست ساقی کوثر
ای توانِ زانویم
من تورا چسان شویم
نیمه شب ببینم من- این کبودی رویت
دست من خورد بر آن-استخوان بازویت
حیدر وکفن بستن
غسل زیرِ پیراهن
یاعلی مکن گریه-یک نظر به حالم کن
گر که زحمت دادم-یاعلی حلالم کن
با وفا خداحافظ
مرتضی خداحافظ
ای علی مظلومم- دانی از چه گریانم
بعد من در این غربت- این توو یتیمانم
بی صدا خداحافظ
مرتضی خداحافظ
قصة کفن رابر – دختر تو گفتم من
گفته ام ز عاشورا- ماجرایِ پیراهن
کربلا قرار ما
عصر روز عاشورا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحه کوچه خطاب به امام حسن علیه السلام
ای جانم – به خطبة - حیدریِ - مادر تو
در کوچه چادر او سایة رویِ سر تو
لعنت ِ حق به غاصبِ فدک
چگونه زد به مادرت کتک
به ضربه ای غرور تو شکست
نشد به مادرت کنی کمک
کنم به گریه زمزمه – یا حسن بن فاطمه
غوغایی- به پا شده - مقابل ِ چشم ترت
نامردی - چه بی هوا- سیلی زده- به مادرت
شبیه گل زساقه تا شدی
تو از زمین به گریه پا شدی
برای مادرت به چشم تر
میان کوچه ها عصا شدی
عرش خدا را قائمه – یاحسن بن فاطمه
از داغی-که دیده ای-محاسنت-گشته سپید
زبعدِآن-کوچه دگر-خندة تو-کسی ندید
دلِ تو از زمانه خسته شد
مسیرتان به کوچه بسته شد
صدای ضرب سیلی آمدو
بلور ِ شیشه ای شکسته شد
در اضطراب و واهمه*یاحسن بن فاطمه
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
#نوحه
@karimegharib
زمزمه روضه وداع
ای خانومم ای خانومم*نرو بمون کنارم
خودت میدونی فاطمه*من کسی رو ندارم
روم و بگیر عزیزم*نرو بهم نریزم
چطوری با این دستام*خاک رو تنت بریزم
مرو مرو یازهرا
ای خانومم ای خانومم*نرو آخه جوونی
من التماست میکنم*پیشم باید بمونی
رشیدة خمیده*چیزی ازت نمونده
اسما چرا پاهات و *رو به قبله کشونده
مرو مرو یا زهرا
ای خانومم ای خانومم*تکون نده لبا تو
چند وقته که یک دلِ سیر*ندیدم اون چشا تو
معجر تو چه محکم*روی ابروهات می بندی
به جای من چرا تو*به تابوتت میخندی
مرو مرو یازهرا
یادم نمیره فاطمه *جلوچشام در افتاد
خوردی زمینی وناگهان*آتیش به معجر افتاد
محسن تو دمِ در*زیرِ پا پیدا کردم
خیر ببینه با فضه*همونجا قبری کندم
مرو مرو یازهرا
بمیرم ای عزیز من*آب شده استخونت
یه جمله تا میخوای بگی*هی بند میاد زبونت
با هر نفس بمیرم*خونی میشی لباسات
میخوای پاشی نمیشه*رمق نداره پاهات
مرو مرو یازهرا
شرمنده ام فاطمه جان*نشد طبیب بیارم
فکرشو کن تابوتت و*روشونه هام بزارم
مردم با خنده میگن*خیبر شکن زمین خورد
آتیش بگیره اونکه*آبروی من وبرد
مرو مرو یازهرا
یادم نمیره فاطمه*ریختن سرت توو کوچه
مونده چهل تا جای پا*رو پیکرت توو کوچه
شال منو گرفتی*قلافا رو کشیدن
اونقد زدن روو بازوت*تا دستت وبریدن
مرو مرو یازهرا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
زمزمه وداع حضرت زینب سلام الله علیها
مادر ، خزون شده بهار زینب
ببین که بیقرار زینب
بیا بشین کنار زینب
مادر
مادر ، شکست اگرچه پر و بالت
راحت باشه دیگه خیالت
ایشالا که خوب بشه حالت
مادر
مادر ، چشمای نیمه بازتو نبند
برای دلخوشی من بخند
زخمای تو قاتل زینبند
مادر
مادر ، خودم دیدم نفس نفس زدی
از زیر در تا بیرون اومدی
چه ساعتی چه صحنه ی بدی
مادر
مادر ، زخمای بستر تو خوب نشد
سوختگی سر تو خوب نشد
له شدی پیکر تو خوب نشد
مادر
مادر ، با هر نفس خونی میشه لبات
رمق نداره پس چرا صدات
کشتی منو با این وصیتات
مادر
مادر ، یه بار دیگه منو بغل بگیر
هی زیر لب چرا تو سر بزیر
همش میگی زینب میشه اسیر
مادر
مادر ، اینقده قلبمو اتیش نزن
فقط یه جمله ای بگو به من
بگو حسین منو می کشن؟
مادر
مادر ، قصه ی پیرهن چیه بگو
وظیفه های من چیه بگو
دردسر یه زن چیه بگو
مادر
مادر ، کربلا کربلا میگی چرا
ذبیح بالقفا میگی چرا
غسیل بالدماء میگی چرا
مادر
مادر ، یعنی پیش چشای خواهرش
خنجرو میذارن رو حنجرش
پیش چشام جدا میشه سرش
مادر
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی
حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه
محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
با دست خویش آبروی خویش برده ام
بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم با دعای تو
هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه
پایان کار من شده اما نیامدی
خیره به قبلگاه شدم یا ابن فاطمه
ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه
اما زمان زمان گریه به غم های مادرت
در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه
قدری غم غریبی مولاست در دلم
سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه
با که بگویم از غم مظلومی علی
دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه
مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا
محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه
با گریه بر حسین عزیز تو می شوم
با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه
هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد
راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه
ازلطف حاجت دل مارا روا کنید
ما را مسافر حرم کربلا کنید
#قاسم_نعمتى
#فاطمیه
#غزل_امام_زمان_عج
@karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
#قاسم_نعمتی
#غزل_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@karimegharib