eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
15 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل امام زمان عجل الله فاطمیه و شب جمعه السلام علیک یا اباصالح المهدی رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد @karimegharib
یاصاحب الزمان با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه با دست خویش آبروی خویش برده ام بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعای تو هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه پایان کار من شده اما نیامدی خیره به قبلگاه شدم یا ابن فاطمه ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه اما زمان زمان گریه به غم های مادرت در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه قدری غم غریبی مولاست در دلم سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه با که بگویم از غم مظلومی علی دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه با گریه بر حسین عزیز تو می شوم با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه ازلطف حاجت دل مارا روا کنید ما را مسافر حرم کربلا کنید @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بي صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت به هر ديار عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاك نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز نالة مادر به گوش مي آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند @karimegharib
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @karimegharib
غزل امام زمان عجل الله فاطمیه و شب جمعه السلام علیک یا اباصالح المهدی رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد @karimegharib
یاصاحب الزمان با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه با دست خویش آبروی خویش برده ام بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعای تو هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه پایان کار من شده اما نیامدی خیره به قبلگاه شدم یا ابن فاطمه ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه اما زمان زمان گریه به غم های مادرت در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه قدری غم غریبی مولاست در دلم سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه با که بگویم از غم مظلومی علی دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه با گریه بر حسین عزیز تو می شوم با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه ازلطف حاجت دل مارا روا کنید ما را مسافر حرم کربلا کنید @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بي صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت به هر ديار عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاك نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز نالة مادر به گوش مي آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند @karimegharib
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @karimegharib
یاصاحب الزمان با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد @karimegharib
غزل امام زمان عجل الله فاطمیه و شب جمعه السلام علیک یا اباصالح المهدی رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه با دست خویش آبروی خویش برده ام بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعای تو هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه پایان کار من شده اما نیامدی خیره به قبلگاه شدم یا ابن فاطمه ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه اما زمان زمان گریه به غم های مادرت در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه قدری غم غریبی مولاست در دلم سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه با که بگویم از غم مظلومی علی دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه با گریه بر حسین عزیز تو می شوم با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه ازلطف حاجت دل مارا روا کنید ما را مسافر حرم کربلا کنید @karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بي صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت به هر ديار عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاك نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز نالة مادر به گوش مي آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند @karimegharib
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @karimegharib
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @ghasemnemati_ir