eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
به بی نظیری تو اعتراف باید کرد شبیه کعبه به دورت طواف باید کرد #حضرت_زینب #دمشق #زینبیه #قاسم_نعمتی @karimegharib
⚜پست ویژه ولادت⚜ سلام دختر حیدر شریکه الارباب بزرگ زاده بیا و گدای خود دریاب #قاسم_نعمتی #میلادمبارکباد #شهدای_مدافع_حرم @karimegharib
حاج_حسن_خلج_22_دی_97_حسینیه_حق_شناس.mp3
10.72M
السلام ای ملیکه دنیا اجراشده توسط حاج حسن خلج #حاج_حسن_خلج #قاسم_نعمتی #حضرت_زینب @karimegharib
غزل مناجات باخدا امشب ببخش ما را به احترام زینب با بنده کن مدارا به احترام زینب با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام زینب با دست گیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام زینب بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام زینب با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم تکمیل کن عطا را به احترام زینب آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب با وفا را به احترام زینب بادیده های گریان من آمدم بگیرم امضایِ کربلا را به احترام زینب از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان با پا عزیز ما را به احترام زینب بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه به احترام زهرا به احترام زینب با نعل های تازه کمتر بهم بریزید آقای سر جدا را به احترام زینب جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب @karimegharib
مناجات شب طولانی هرسال زمان بیشتر است تاکمی فکر دعا؛ گرم عبادت باشیم ساعتی هم که شده گوشه سجاده خویش بنشینیم و به دنبال سعادت باشیم شب طولانی هرسال خدا منتظر است چشم یک عبد گنهکار کمی تر گردد رحمت واسعه آغوش خودش واکرده یک گنهکار مگر توبه کند برگردد شب طولانی هر سال امان ازغفلت چشمی آیا زدلی غمزده بارانی شد؟ شب طولانی هرسال کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست بوی سیب از حرم کرببلا می آید مادری با کمری خم شده و موی سپید بادلی سوخته از عرش خدا می آید می زند ناله «بنی» چه بهم ریخته ای هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟ هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟ چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است چون کنار تن تو معجر زینب بُردند گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است @karimegharib
دورهم؛خنده به لب؛کرسی و فال حافظ شب یلدا شب زیبای غزل خوانی شد شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! #قاسم_نعمتی #یلدا_مهدوى كانال رسمى @karimegharib
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔶پوستر ویژه شب جمعه @karimegharib
یا صاحب الزمان سِرِّ عٰاشِقْ شُدَنَمْ لُطْفِ طَبیبٰانهٔ توسْتْ #جمعه #قاسم_نعمتی
چند بیتی تقدیم به سپید پوشان زحمت کش؛ کادر درمانی کشور که عاشقانه برای حفظ سلامتی مردم تلاش می کنند : با لباسی سپید می آیی عاشقانه کنار هر بیمار می شوی با نگاه پُر مِهرت لحظهٔ سخت ؛ یار هر بیمار می برد غم زچهره ای رنجور چون نسیم بهار لبخندنت دست ِ رحمت نوشته روز ِ ازل نام زینب به روی سربندت ما به این صبر و استقامت تان ای بزرگان عشق مدیونیم باتمام وجود پیر و جوان از شما عاشقانه ممنونیم خستگی ؛دوری از عزیزان را به دل و جان خریده اید شما طعم ایثار و جانفشانی را چون شهیدان چشیده اید شما آرزو می کنیم این ایام از غم و غصه ها رها بشویم باز همراه خانواده شبی زائر مشهدالرضا بشویم @karimegharib
غزل امام زمان عجل الله فاطمیه و شب جمعه السلام علیک یا اباصالح المهدی رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين قامت چشم انتظاران شما خم مي شود با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ ! با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود روضة گودال مثل روضة مسمار شد ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرا شد @karimegharib
یاصاحب الزمان با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هر روزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد @karimegharib
زمزمه روضه به سبک سلام آقا من الان روبروتونم مروزهرا... همه دار و ندار من مروزهرا... گل هجده بهارمن مرو زهرا مرو زهرا ... جوونِ مو سپیدِ من مرو زهرا....بمون تنها امید من مرو زهرا خداحافظ ... پناهِ حیدرِ بی یار خداحافظ... گرفتارِ در و دیوار خداحافظ خداحافظ... ببین میلرزه زانوهام خداحافظ ... ببین غربت رو توو چشمام خداحافظ حلالم کن ... زمین خوردی به پای من حلالم کن ... کتک خوردی برای من حلالم کن حلالم کن ... نشد کاری کنم زهرا حلالم کن ... دیدم افتادی زیر ِ پا حلالم کن خودم دیدم... که گیر افتادی زیر در خودم دیدم ... شدی زیر لگد پرپر خودم دیدم خودم دیدم ... مغیره خیلی بد میزد خودم دیدم ... که قنفذ با لگد می زد بگو زهرا ... چیه جریانه پیراهن چرا دائم ... می گی مظلوم حسین من حسین جانم برو اما... قراره ما دم ِ گودال همون لحظه ... که میشه پیکرش پامال سلام آقا . هوای کربلا دارم بدم اما . می دونی که دوست دارم حسین جانم مسیر ما . گرفته رنگ عاشورا بخرمارا . بحق مادرت زهرا حسین جانم در این کشور . به دست حق ولی داریم چونان مادر . تولای علی داریم حسین جانم چه عهدی با . امام و رهبری بستیم همه باهم . فدایی حرم هستیم حسین جانم برات ما به نام زینب امضا کن بیا امشب شهادت روزی ما کن حسین جانم @karimegharib
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها غزل مدح و مرثیه حق ملاك عشق را با عشق تو سنجيده است شاهكار دست خود در خلقت تو ديده است ذكر « لا احصي ثنائُك » گوشه اي از وصف تو پايِ مدحت دست هر صاحب قلم لرزيده است با نفَسهاي تو اي آرامش جان علي بويِ سيب از عرش تا فرشِ خدا پيچيده است مانده روي صورت تو جاي لبهاي نبي بسكه اي حوريه با گريه تو را بوسيده است محور آل كسا و علت خلقت تويي دست بر سينه علي هم دورِ تو گريده است هاتفي از خلقت جنات پرسيد و شنيد فاطمه يك گوشه لب وا كرده و خنديده است خم به ابرويت نياور چون قيامت مي كند حق اگر آگاه گردد فاطمه رنجيده است شانه بردار و به داد ناز دخترها برس چند وقتي گيسوي زينب به هم تابيده است از شكاف پهلويت پيداست بد خوردي زمين در به سوي پهلوي تو بي هوا چرخيده است خوب شد فضه رسيد و پيكرت را جمع كرد بر در و ديوار خونِ سينه ات پاشيده است پيش زينب بي حياها دستِ جمعي مي زدند دخترت حق دارد اي بي بي اگر ترسيده است هر كجايي با علي تا شد مغيره رو به رو بر غلاف خود كشيده دستي و خنديده است @karimegharib
ای محرم اسرار مادر؛ فضه خانم دراوج غم ؛غمخوارمادر؛فضه خانم جای خدیجه مادری کردی برایش گشتی در آتش یار مادر؛فضه خانم بین درودیوار دیدی که چگونه خورده گره در کار مادر؛فضه خانم ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت هم مادر و هم بارمادر؛فضه خانم تنها تو دیدی گیسوی آتش گرفته پیشانی تب دار مادر ؛فضه خانم دیدی شیار انداخته در باشتابش برنیمی از رخسار مادر؛فضه خانم چادر گرفتی دور او تاکه نبیند زینب تن خونبار مادر؛فضه خانم تاچندهفته پاک میکردی به گریه خون در و دیوار مادر؛فضه خانم در کربلا هم دور زینب را گرفتند گودال شد تکرار مادر ؛فضه خانم ☑️ كانال رسمى @karimegharib
مربع ترکیب شام غریبان براي شستن تو از كجا شروع كنم ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟ وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم كنار پيكر تو دست روي دست زنم كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي به احتياط دو پهلوي سوخته شستي گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم كبوتران حرم را ز غم رها كردم همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند به كربلا همه بعد از بريدن سرها به خيمه حمله نمودند سوي دخترها چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود تمام دختركان دستشان به پهلو بود @karimegharib
غزل بعد از شهادت همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد @karimegharib
یازهراسلام الله علیها سر تا سر وجود مرا غم فرا گرفت آتش کشید شعله و دور مرا گرفت شکر خدا که دود به داد علی رسید امکان دیدن رخم از مرتضی گرفت تا آمدم به خویش در افتاد و میخ در از بین دنده در وسط سینه جا گرفت چون سرخ گشته بود نیامد ز جا برون تا پــــــــــــــــاشدم زجا بغلم را خدا گرفت برخواستم زجا به هواخواهی علی برروی چادرم اثراز جای پا گرفت نفرین به این زمانه ی بی معرفت چه زود ضرب قلاف جای لب مصطفی گرفت تادید بین کوچه علی نیست همرهم راه عبور تنگ مرا بی حیا گرفت یک ضربه زد دو لاله گوشم شکاف خورد نور دو دیدگان مرا بی هوا گرفت این ضرب دست آمد و پنجاه سال بعد معجر ز موی دختر من کربلا گرفت @karimegharib
نوحة حضرت زهرا سلام الله علیها بانویِ – دوعالمی – تکیه گهِ شیر خدا دست ما – به دامنت – شفیعة روز ِ جزا ای اولین مدافع حرم شبیه تو فدایِ رهبرم تمام فخر من همین شده هردو جهان توئی تو مادرم پشت و پناهِ مرتضی - سیدتی یازهرا پشت در – صدا زدی – به چشم تر – فضه بیا ای بانو– به راهِ دین – محسن تو –گشته فدا ز بسکه با تو وعلی بدند برای کشتن تو آمدند شکسته شد غرور شوهرت میان خانه تا تورا زدند چه آمده سرِ شما – سیدتی یازهرا حورایِ بهشتی و شدی اسیرِ شعله ها مانده بر صورت تو نشانه ای ز ضربه ها چه شد سفارشات مصطفی به چادر تو مانده جای پا شکسته بازوی تو باغلاف شدی چگونه از علی جدا افتادی دگر زپا – سیدتی یازهرا @karimegharib
نوحه کوچه خطاب به امام حسن علیه السلام ای جانم – به خطبة - حیدریِ - مادر تو در کوچه چادر او سایة رویِ سر تو لعنت ِ حق به غاصبِ فدک چگونه زد به مادرت کتک به ضربه ای غرور تو شکست نشد به مادرت کنی کمک کنم به گریه زمزمه – یا حسن بن فاطمه غوغایی- به پا شده - مقابل ِ چشم ترت نامردی - چه بی هوا- سیلی زده- به مادرت شبیه گل زساقه تا شدی تو از زمین به گریه پا شدی برای مادرت به چشم تر میان کوچه ها عصا شدی عرش خدا را قائمه – یاحسن بن فاطمه از داغی-که دیده ای-محاسنت-گشته سپید زبعدِآن-کوچه دگر-خندة تو-کسی ندید دلِ تو از زمانه خسته شد مسیرتان به کوچه بسته شد صدای ضرب سیلی آمدو بلور ِ شیشه ای شکسته شد در اضطراب و واهمه*یاحسن بن فاطمه @karimegharib
زمزمه روضه به سبک ای منا خداحافظ رسم ما نبوده این- تو روی و من مانم کن دعا بمیرم از- غصه فاطمه جانم ای جوان خدا حافظ مهربان خداحافظ ای همیشه غمخوارم-جان من لبت بگشا تا نمردم از گریه-کلمینی یا زهرا همزبان خدا حافظ ای جوان خداحافظ مانده رویِ دستانم-جسم نیمه جان تو مانده ام چه سازم با – زخم استخوان تو قد کمان خداحافظ ای جوان خداحافظ دانی از چه یازهرا-بی قرار وغمگینم من چگونه بر رویِ – صورتت لحد چینم دلبرم خدا حافظ همسرم خداحافظ مانده از تو تصویری-در مقابل ِ حیدر آیه های کوثر بر – دست ساقی کوثر ای توانِ زانویم من تورا چسان شویم نیمه شب ببینم من- این کبودی رویت دست من خورد بر آن-استخوان بازویت حیدر وکفن بستن غسل زیرِ پیراهن یاعلی مکن گریه-یک نظر به حالم کن گر که زحمت دادم-یاعلی حلالم کن با وفا خداحافظ مرتضی خداحافظ ای علی مظلومم- دانی از چه گریانم بعد من در این غربت- این توو یتیمانم بی صدا خداحافظ مرتضی خداحافظ قصة کفن رابر – دختر تو گفتم من گفته ام ز عاشورا- ماجرایِ پیراهن کربلا قرار ما عصر روز عاشورا @karimegharib
زمزمه روضه وداع ای خانومم ای خانومم*نرو بمون کنارم خودت میدونی فاطمه*من کسی رو ندارم روم و بگیر عزیزم*نرو بهم نریزم چطوری با این دستام*خاک رو تنت بریزم مرو مرو یازهرا ای خانومم ای خانومم*نرو آخه جوونی من التماست میکنم*پیشم باید بمونی رشیدة خمیده*چیزی ازت نمونده اسما چرا پاهات و *رو به قبله کشونده مرو مرو یا زهرا ای خانومم ای خانومم*تکون نده لبا تو چند وقته که یک دلِ سیر*ندیدم اون چشا تو معجر تو چه محکم*روی ابروهات می بندی به جای من چرا تو*به تابوتت میخندی مرو مرو یازهرا یادم نمیره فاطمه *جلوچشام در افتاد خوردی زمینی وناگهان*آتیش به معجر افتاد محسن تو دمِ در*زیرِ پا پیدا کردم خیر ببینه با فضه*همونجا قبری کندم مرو مرو یازهرا بمیرم ای عزیز من*آب شده استخونت یه جمله تا میخوای بگی*هی بند میاد زبونت با هر نفس بمیرم*خونی میشی لباسات میخوای پاشی نمیشه*رمق نداره پاهات مرو مرو یازهرا شرمنده ام فاطمه جان*نشد طبیب بیارم فکرشو کن تابوتت و*روشونه هام بزارم مردم با خنده میگن*خیبر شکن زمین خورد آتیش بگیره اونکه*آبروی من وبرد مرو مرو یازهرا یادم نمیره فاطمه*ریختن سرت توو کوچه مونده چهل تا جای پا*رو پیکرت توو کوچه شال منو گرفتی*قلافا رو کشیدن اونقد زدن روو بازوت*تا دستت وبریدن مرو مرو یازهرا @karimegharib
زمزمه وداع حضرت زینب سلام الله علیها مادر ، خزون شده بهار زینب ببین که بیقرار زینب بیا بشین کنار زینب مادر مادر ، شکست اگرچه پر و بالت راحت باشه دیگه خیالت ایشالا که خوب بشه حالت مادر مادر ، چشمای نیمه بازتو نبند برای دلخوشی من بخند زخمای تو قاتل زینبند مادر مادر ، خودم دیدم نفس نفس زدی از زیر در تا بیرون اومدی چه ساعتی چه صحنه ی بدی مادر مادر ، زخمای بستر تو خوب نشد سوختگی سر تو خوب نشد له شدی پیکر تو خوب نشد مادر مادر ، با هر نفس خونی میشه لبات رمق نداره پس چرا صدات کشتی منو با این وصیتات مادر مادر ، یه بار دیگه منو بغل بگیر هی زیر لب چرا تو سر بزیر همش میگی زینب میشه اسیر مادر مادر ، اینقده قلبمو اتیش نزن فقط یه جمله ای بگو به من بگو حسین منو می کشن؟ مادر مادر ، قصه ی پیرهن چیه بگو وظیفه های من چیه بگو دردسر یه زن چیه بگو مادر مادر ، کربلا کربلا میگی چرا ذبیح بالقفا میگی چرا غسیل بالدماء میگی چرا مادر مادر ، یعنی پیش چشای خواهرش خنجرو میذارن رو حنجرش پیش چشام جدا میشه سرش مادر @karimegharib
نوحه به سبک منم آواره بین کوفه شب و روز شهادت حضرت زهرا (س) خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم تر علی فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی فاطمه جانم زهرا مرو مرو نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت نشیند خون روی لبانت ، عزیزم واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته رسیده وقت ، هجران ما دو تا نما مدارا ، با حال بچه ها نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا فاطمه جانم زهرا مرو مرو @karimegharib