#ولادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام
#اباالمهدی
ره باز کنید، دلبری آمده است
بر شیعه امام دیگری آمده است
در مطلع هشتم ربیع الثانی
میلاد امام عسگری آمده است
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ولادت_امام_حسن_عسکری علیهالسلام
امام عسکرى علیه السلام فرموند:
زیاد یاد خدا و یاد مرگ باشید
و قرآن را زیاد بخوانید
و بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
فراوان درود فرستید
که درود بر رسول خدا(ص)
ده حسنه به شمار مىرود.
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد
#ميلاد_حضرت_امام_حسن_عسكرى
#ربيع_الثانى #سامرا
#حاج_ابوالفضل_بختيارى
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
Dar Beheshtet Ro Be Roye Ma Va Kon [Saheb.ir] - Seyed Reza Narimani .mp3
8.29M
#سرود_ولادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام
سامراشد
باقدمهای تو غرق نور وشادی
روی چشم آسمون قدم نهادی
همه ی زندگی امام هادی
نوه ی جوادی
از همین راه دور ؛ باسلامی به ؛ تو راهی سامرایم
توکریمی و ما ؛ از همون کودکی ؛ ریزه خوارو گدایم
با یک غمزه ، دلها رو میبری
تواز نسلِ ، زهرا و حیدری
اباالمهدی ، یا امام عسکری
مولا مولا ، مولا امام حسن/۳)۳
--------
کنج صحنت
برا من بهشت زیبای زمینه
گنبد جدیدتو به دل میشینه
زائر تو زائر عرش برینه
ای بی قرینه
خوندنه جامعه ، سامرای شما ، یک سحرعشق من شد
شهریار حرم ، بس که داری کرم ، اسمِ زیبات حسن شد
دریا دریا ، توبی نهایتی
یابن زهرا ، روح محبتی
دورت گشتن ، داره چه لذتی
(مولا مولا ، مولا امام حسن/۳)۳
----------
هرکی رفته
حرم سامرا این وخوب میدونه
پسرِ فاطمه خیلی مهربونه
دردای ِ نگفته رم آقا میدونه
با ما هم زبونه
آرزومون اینه ؛ تا که روشن بشه ؛ ظلمت از نور مهتاب
روبروی آقا ؛ آل یاسین یه روز ؛ بخونیم کنج سرداب
کم کم داره ، بوی آقا میاد
منتقمِ ، خون خدا میاد
فریادش از ، کرببلا میاد
(مولا مولا ، مولا امام حسن/۳)۳
---------
#سید_رضا_نریمانی
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
با سلام و عرض تبریک
به نیت خوشنودی قلب نورانی و مطهر امام زمان ارواحنافداه لااقل با گذاشتن یک پست پیرامون ولادت با سعادت اباالمهدی امام حسن عسکری علیه السلام در صفحات مجازی یاد این امام مظلوم را زنده نگهداریم .
همه دلخوشی ما این است
لااقل یک حسن حرم دارد
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
سندی بر غربت و مظلومیت امام حسن عسکری علیه السلام از زبان خود حضرت
وَ خَرَجَ فِي بَعْضِ تَوْقِيعَاتِهِ ع عِنْدَ اِخْتِلاَفِ قَوْمٍ مِنْ شِيعَتِهِ فِي أَمْرِهِ مَا مُنِيَ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي بِمِثْلِ مَا مُنِيتُ بِهِ مِنْ شَكِّ هَذِهِ اَلْعِصَابَةِ فِيَّ فَإِنْ كَانَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَمْراً اِعْتَقَدْتُمُوهُ وَ دِنْتُمْ بِهِ إِلَى وَقْتٍ ثُمَّ يَنْقَطِعُ فَلِلشَّكِّ مَوْضِعٌ وَ إِنْ كَانَ مُتَّصِلاً مَا اِتَّصَلَتْ أُمُورُ اَللَّهِ فَمَا مَعْنَى هَذَا اَلشَّكِّ .
هنگامي كه گروهي از شيعيان در امامت حضرت حسن عسگري عليه السلام اختلاف كردند، حضرت با دستخط مبارك خود چنين مرقوم فرمود: هيچ يك از پدرانم آن گونه كه من گرفتار ترديد گروهي از شيعيان واقع شدم، مورد ترديد واقع نشدند. اگر اين موضوع امامت كه شما به آن معتقد و پاي بنديد موقت بود و منقطع مي شد، جاي شك و ترديد داشت ولي اگر امامت امري است پيوسته كه تا امور الهي جريان دارد پابرجاست؛ديگر اين شك و ترديد چه معنا دارد؟
منبع : تحف العقول عن آل الرسول صلی ال، ج 2، ص 487موضوع : کلمات قصارقائل : امام حسن عسکری (علیه السلام)تعداد بازدید : 397 تاریخ درج : 1393/11/26
@ghasemnemati_ir
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸راهِ «شام» و راهِ «قم» ...
مسیرهایی که تفاوتِ بسیار داشت ...
در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت معصومه سلاماللهعلیها نزدیک شهر قم شدند؛ بزرگان و سادات قم از شهر خارج شدند و به استقبال آن حضرت رفتند؛ عدهای از مردانِ قم نیز، مسیر آمدنِ مَحمل آن بانوی مکرّمه را هموار نمودند؛ اگر سنگ و یا مانعی در مسیر ناقه آن حضرت بود، آن را برمیداشتند تا مبادا ناقه آن حضرت، با آن برخورد کند ...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۵
✍ آه یا حضرت معصومه...
در مسیر شام، قضیه کاملاً برعکس بود...
در زمان قیام مختار، «سهیل بن عَریف خزاعی ملعون» را به نزد او آوردند.
مختار گفت:
ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران میزدی تا رَم کنند و دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روی شتران بر زمین بیفتند!؟ سهیل انکار کرد.
مختار گفت:
اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمیکنم! پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد.
📚مخزن البکاء، ص ٧۴٨
📝@ghasemnemati_ir
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🩸 محل سکونتی که اهل «قم» و اهل «شام» برای دخترانِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آماده کردند ...
در نقلی آمده است:
موسی بن خزرج ، حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به خانهای آورد که خالی از تردّد اغیار بود و بهترین حجره آن را در اختیار آن بانوی مخدّره قرار داد؛ چند کنیز پاکیزه را نیز برای خدمت آن بانوی مخدّره معین نمود...
📚صد و یک منبر،امینالواعظین اردبیلی، ص۱۷۶
✍ اما یا حضرت معصومه...
چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن مخدّرات مظلومهای که در شهر شام، آنان را در محلی جای دادند که درباره آن محل، نقل کردهاند:
➖لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
➖حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،(۱)
➖ فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ در آن خرابه، هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریه میکردند.(۲)
➖ سقف خرابه شام به گونهای بود که در شُرف خراب شدن بود؛ بعضی از أسرای آل الله میگفتند:
إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.(۳)
📚(۱)مثير الأحزان، ص۱۰۳
📚(۲)بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
📚(۳)الخرائج و الجرائح ج٢ ص٧۵٣
@ghasemnemati_ir
#حضرت_معصومه_ سلام الله علیها
#ورود_حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها_به_قم
#شهادت_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#حضرت_معصومه_گریز_حضرت_زینب سلام الله علیها
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#استاد_میرزامحمدی
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir