به مناسبت روز معلم چندبیتی به تمام کسانی که حق استادی به گردن ما دارند تقدیم می کنم :
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راه ِ دین ، دلسوز تر از بابا
هرگمشده ای داریم ، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب در جمله ای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش حق پدری دارد
نازم به مُرادی که بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم ،بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی آهسته بَری راهم
بی راهنمائی ها یک طفلک ِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهم
با زحمت ِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو واجب شده، ای والا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا با تو شده ام مانوس
چون قطره ناچیزم در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم با دیده تر پابوس
بهر تو دعا کردم در محضر شاه طوس
نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
#قاسم_نعمتی
#روزمعلم
#استاد
#روزتان_مبارک
@karimegharib
قسم به حضرت زهرا دراین فراز و نشیب
تمام دغدغه تو فقط ولایت بود
مدافعان وطن تا مدافعان حرم
شبی مجالس تو خالی از شهید نبود
مرور بعضی از خاطرات موجب عبرت و جریان شناسی می شود ؛
روزی که در فتنه 88 همه چیز برای حذف ولایت فقیه داشت آماده میشد و به اصطلاح خودشان تمام معادلات سیاسی درست بود جریانی به نام هیأتی ها شبانه روز جان برکفانه پای ولایت ایستادند و کمترین مردودی را در فتنه داشتند گریه کن ها سینه زن ها ذره ای پای رهبر کوتاه نیامدند همان روزها همین پیر عشقی که حالا با عنوان ضد ولایت به او زخم زبان می زنند گفتند: اینهازخم خورده اند و تفاله هایشان بیکار نمی مانند؛
تنها سلاح نابودگر ما نفاق و تفرقه و دورویی است . پای عقایدتان محکم بایستید .
#حاج_منصور_ارضی
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
مثنوی شهادت امیر المومنین علیه السلام
(دشتی)
امشب زمین وآسمان را غم گرفته
با نالة محزون زینب دم گرفته
بابای ِ ما حاجت روا می گردی امشب
از داغِ سی ساله رها می گردی امشب
از خونِ سر بر رخ حنا می بندی امشب
چشمانِ خود بستی ولی می خندی امشب
امشب دگر وا می شود دستانِ بسته
چشمِ انتظارت مادرم پهلوشکسته
باید که امشب زخم، چون مادر بِبَندم
باچادرِ زهرا سرِ حیدر بِبَندم
باآهِ خود آتش کشیدی آسمان را
دورِ دهانِ خود بچرخانی زبان را
اِذنم دهی بایاد کوچه ای عزیزم
خاکِ تمام ِ کوفه را بر سر بریم
من خاطراتی تلخ از بیمار دارم
لبهایِ خود را رویِ زخمت می گذارم
با پاکشیدن بر زمین ،تو در بَرِ خود
بازی نکن با گیسوانِ دخترِ خود
بارِ دگر بر زخمِ ما مَرهَم نیامد
چون پهلویِ مادر سرِ تو هم نیامد
من نذر کردم مثلِ پیشانیت بابا
درشهرِ کوفه بشکند دشمن سرم را
با بودنِ تو حرمت من حفظ گردد
ای کاش دیگر زینب اینجا برنگردد
اصلا بَدَم می آید از این شهرِ ویران
ای کاش بعد از تو بمیرم من پدرجان
در نیزه سازی جمله قهّارند اینان
وقتِ غنیمت گُرگِ بازارند اینان
پرتابِ سنگِ کوفه مشهور است بابا
حتی هدف بر نیزه ای دور است بابا
ترسم غرورِ دخترِ تو لطمه بیند
راسُ حسینم روی خاکستر نشیند
چشمِ حرامی ها ببندد دست و پایم
بوسیدنِ او دردِ سر گردد برایم
می دانم آخر قبلة سیار گردم
آواره بین کوچه و بازار گردم
جز سفره تو دست بر نانی نبُردم
یک تکه حتی نانِ خیراتی نخوردم
می ترسم اینجا کوفیان فکر چه چیزند
درپیش پایم نان و خرمایی بریزند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
زمینه شهادت امیرالمومنین
خاکِ عزا بر سر کنید*شالِ سیه در بر کنید
بادیدة گریانِ خود*یاریِ یک دختر کنید
واحیدرا واحیدرا
ای مهربان بابا مرو*غمدیده وتنها مرو
بی دخترت زینب بیا*مهمانیِ زهرا مرو
واحیدرا واحیدرا
کو مادرم یاری کند*از تو پرستاری کند
بر زخمِ تو مرهم نَهَد*خوردی زمین ،کاری کند
واحیدرا واحیدرا
شد قامتم پایِ تو خم*غم دیده ام بر رویِ غم
چون پهلویِ مادر چرا؟ زخمت نمی آید بهم
واحیدرا واحیدرا
احیا کنارِ بسترت*با گریه گیرد دخترت
با دستِ لرزانم پدر*قرآن گذارم بر سرت
واحیدرا واحیدرا
پاسخ امیرالمومنین به حضرت زینب (س)
کم گریه کن ای دخترم*آتش مزن بر پیکرم
تو گریه داری به پیش*نازِ تو را من می خرم
وا زینبا وا زینبا
زینب پریشان می شوی*مثلِ اسیران می شوی
دنبال راسی روی نی*در کوفه مهمان می شوی
می بینمت بی یاوری*در کوچه ها در به دری
روزی می اید دخترم*بر ناقه ها بی معجری
وازینبا وازینبا
از من جدایت می کنند*بی آشنایت می کنند
ناموسِ من در کوچه ها*انگشت نمایت می کنند
وا زینبا وا زینبا
بال وپر ِ تو بشکند*غم پیکر تو بشکند
با ضربة سنگِ جفا*کوفه سرت را بشکند
وازینبا وازینبا
داغِ تو امضا می خورد*این قامتت تا می خورد
مانند زهرا مادرت*بر چادرت پا می خورد
وا زینبا وازینبا
مهمان نوازی می کنند*افشایِ رازی می کنند
در پیش تو با گیسوی *حسین بازی می کنند
وازینبا وازینبا
داغِ حسین پیرت کند*از زندگی سیرت کند
از حنجری غرقِ به خون*بوسه زمین گیرت کند
وازینبا وازینبا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
پست ویژه شب قدر
لیلةالقدر مُقَدر بنما یا الله
اربعین پای پیاده حرم ثارالله
سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف
همگی رو به سوی صحن اباعبدالله
#حسین_طاهری
#قاسم_نعمتی
#کربلا
#شب_قدر
#اربعین
#یازهرا
@hoseintaheri
@ghasemnemati_ir
https://www.instagram.com/p/COfBc4fh9ly/?igshid=p7flglw9fqnx
السلام علیک یا شهرالله الاکبر
ماه رمضان میرود و بار نبستم
من توبه بسته به شب قدر شکستم
آمدم سحر یا الهی
بار من بخر یا الهی
یک نیمه ی شب توبه مردانه نکردم
سوزی بده ای دوست بر این ناله ی سردم
با سوز جگر یا الهی
بار من بخر یا الهی
ممنونم از این لطف کریمانه خدایا
دادی تو رهم باز به میخانه خدایا
با دیده تر یا الهی
بار من بخر یا الهی
بی چاره کسی که دل مغموم بماند
ماه رمضان رفته و محروم بماند
از من بگذر یا الهی
بار من بخر یا الهی
برگوهر حب علی(ع) همچون صدفم کن
امسال بیا زائر صحن نجفم کن
با دست علی(ع) طینت ما را تو سرشتی
برصورت ما نام علی(ع) را بنوشتی
کن نظر به من یا الهی
بار من بخر یا الهی
با عشق حسین(ع) حاجت این خسته روا کن
عصر عرفه روزی ما کرببلا کن
یک حرم ببر یا الهی
بار من بخر یا الهی
.........................
روضه وداع
اهسته تر ای داروندار دل زینب(س)
با هر قدم خود بشوی قاتل زینب(س)
الوداع اخا یابن زهراء(س)
میکشی مرا یابن زهراء(س)
بازی مکن این قدر حسین با جگر من
من یک زن تنها وسط این همه دشمن
می روی کجا یابن زهراء(س)
میکشی مرا یابن زهراء(س)
داغی گلوی تو زد آتش جگرم را
پیش قدمت پهن کنم موی سرم را
شاه کربلا یابن زهراء(س)
میکشی مرا یابن زهراء(س)
با ناز مرو از بر من ای کس و کارم
من پیر شدم طاقت ناز تو ندارم
با زلف رها یابن زهراء(س)
میکشی مرا یابن زهراء(س)
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
مناجات به سبکِ خداحافظ ای برادر زینب
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات
خداحافظ لحظه هایِ ملاقات
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ افتتاحِ سحرها
به ما می شد نیمه شب چه نظرها
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ سفره هایِ ضیافت
به ماکردی بارِ دیگرِ عنایت
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ سوز ونالة یارب
خداحافظ اشک و روضة هرشب
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ تشنگی دمِ افطار
ننوشیدنِ آب، شبیهِ علمدار
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ گریه با دلِ بی تاب
جداشد زینب چگونه ز ارباب
خدارا از این غم چه چاره کنم؟
حسین جان ای آبروی دوعالم
نگینِ سلیمان به حلقة خاتم
خدارا از این غم چه چاره کنم؟
خداحافظ ای برادر ِ زینب
روی میدان در برابر زینب
خدارا از این غم چه چاره کنم
به دنبالت خیمه خیمه دویدم
قسم بر این گیسوانِ سپیدم
مرو میدان ای برادر من
ببوسم آهسته زیرِ گلویت
مده دست این و آن سرِ مویت
قسم بر این دیدةترِ من
بگو بر سر من چه خاکی بریزم
اگر زیرِ پا بیفتی عزیزم
حسین جان ای سایة سر ِمن
چه سازم بینم به مویِ پریشان
تنت عریان رویِ خاکِ بیابان
به گوش آید آهِ مادر من
بهم ریزد ذره ذره تنِ تو
شود آخر بوریا کفنِ تو
سرت بر نیزه برابر من
میانِ لشگر بگو منِ تنها
چه سازم با بی پناهیِ زن ها
شود غارت بی تو معجر من
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
کلیپ وداع از ماه مبارک با روضه سیدالشهدا
خداحافظ تشنگی دم افطار
نوشیدن آب شبیه علمدار
خداحافظ گریه با دل بی تاب
جدا شد زینب چگونه ز ارباب
حسین جان ای آبروی دوعالم
#حاج_منصور_ارضی
#وداع
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#قاسم_نعمتی
@hajmansourarzi
@ghadimolehsan
@ghasemnemati_ir
https://www.instagram.com/p/COvg_ewh6Lc/?igshid=gon1bao2w1ac