eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
750 عکس
218 ویدیو
25 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد با شکوه آمده و بی کس و بی یار نشد حال و روز منِ آواره تماشا دارد تکیه گاهم بجز این گوشۀ دیوار نشد روزه دارم من و لب تشنه وسر گردانم بین این شهر کسی بانیِ افطار نشد دست بر دست زنم دل نِگرام چه کنم مثل من هیچ سَفیری خجل از یار نشد خواستم تابرسانم به تو پیغام ، میا پسر فاطمه ، شرمنده ام انگار ، نشد گر زنی سینه سپر کرده برایم صد شکر سینه اش سوخته از داغیِ مسمار نشد اهل این شهر همه سنگ زن و سر شکنند میهمانی سرِ سالم سوی دَربار نشد وای اگر که هدفی روی بلندی باشد دیده ای نیست که با لختۀ خون تار نشد به سر نیزه پریشان شده مویم ، اما خواهرم در پی ام آوارۀ بازار نشد پیکر بی سرم از پا به سر دار زدند این بلا بر سر من آمد و تکرار نشد @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام تن بى سر شده چون بيکس و بى يار شود بازى دست اراذل سر بازار شود ترسم اين است بلايى که سر من آمد بين گودال سر جسم تو تکرار شود پوشيه چادر خلخال النگو معجر همه را کوفه نامرد خريدار شود من نديدم سر خونى نشده در اين شهر کودک و پير کسى وارد دربار شود سنگ از بام کند کار عمود آهن همه سرها به خدا مثل علمدار شود سر هر کوچه کمى از بدنم ريخت است خاک راه پسر حيدر کرار شود سر بر نيزه و سنگ و چقدر چشم چران دختران فاطمه بد جور گرفتار شود سر دروازه حسين منتظرات ميمانم تا که اى نيزه نشين لحظه ديدار شود حنجر پاره شده ارثيه پهلو شد نوک نيزه اثرش چون نوک مسمار شود @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام سفیر بی یار عزیز زهرایم به کوفه میگردم غریب و تنها یم حسین مسلم تو فداشده حسین کوفه بی آشناشده واویلا واویلا دلم غم داره شدم آواره چشام روی دار به راه یاره ابا عبدالله ابا عبدالله ابا عبدالله سرم به دروازه به عشق دیدارت به هر کجا هستی خدا نگهدارت حسین شرمنده ام از مادرت حسین با خود نیاور خواهرت واویلا واویلا نما رحمی بر رباب و اصغر کند حرمله شکار حنجر اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله ز دیده پنهان کن تمام زیورها که حرف سوغات است میان دخترها حسین شد صحبت غارتگری حسین رقیه را نیاوری تنم بی سر شد دوچشمم تر شد تمام دردم غم معجر شد اباعبدالله اباعبدالله @karimegharib
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام حال پريشان سفيرت را نظر کن اى حاجى صحرا نشين ترک سفر کن به غربت اسيرم _ دعا کن بميرم حسين يابن الزهرا تنهاترين سردارم و گشتم پريشان در کوچه ها اواره ام با چشم گريان به کوفه غريبم _ ميا اى حبيبم حسين يابن الزهرا کارم کشيده بر سر دارالعماره گويم سلامت با لبى که گشته پاره بر اولين قربانيت بنما نظاره پريشانم امشب _ميا جان زينب حسين يا بن الزهرا شنو نواى مسلم بى ياورت را مياور همره خود خواهرت را بر هم مزن گيسوى ناز دخترت را به جان سکينه_ که برگرد مدينه حسين يابن الزهرا @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام سردار سر جدایم حسین جان کوفه گشته منایم حسین جان بشنو سوز صدایم حسین جان بر سر دارم بنما نظاره قتله گهم شد دارالعماره ببین تنم بر میخ قناره ای آرام قلب زینب ؛ میا به کوفه سالار زینب (3) ------------------------------------ اقا بنگر که من کوچه گردم کوهی از غصه و رنج و دردم فکر این بی وفایی نکردم نامه نوشتم اقا بیایی خدا کند که کوفه نیایی رسد ز هر جا بوی جدایی ای آرام قلب زینب ؛ میا به کوفه سالار زینب (3) ------------------------------------ شغل اینان شده نیزه سازی این کوفه جای مهمان نوازی با آبروی من کرده بازی پیکر من شد صد پاره اینجا با تن بی سر زیر لگدها یاد تو کردم مظلوم زهرا ۳ ای آرام قلب زینب ؛ میا به کوفه سالار زینب(3) @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه لبم شد پاره بین کوفه – ( حسین جان ) کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار قرار ما در بین بازار ( حسین جان ) سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم میا به کوفه شد ذکر آخرم به راه زینب افتاده این سرم مرا دعا کن ای حاجی حرم (( یابن الزهرا کوفه میا حسین )) سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم شده شهر کوفه منایم ( حسین جان ) تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان ) واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا نشیند اینجا بر نیزه ها سرت دل نگرانم بر حال خواهرت شود به کوفه آواره دخترت (( یابن الزهرا کوفه میا حسین )) ببین خون ریزد از لبانم – نشان نیزه بر دهانم خودم را هر سو میکشانم ( حسین جان ) ببین آشفته گیسوانم – دهد با پا دشمن تکانم نمانده سالم استخوانم ( حسین جان ) واویلا – میان مسیر و گذر افتادم به زیر لگدهایشان جان دادم – برس تو بدادم سرم بروی دروازه نازنین کشیده جسمم شد روی این زمین تو برقناره از پا تنم ببین (( یابن الزهرا کوفه میا حسین )) رسد روزیکه قحط آب است – پریشان گیسوی رباب است علی اصغر در پیچ و تاب است ( حسین جان ) دل زینب در اضطراب است – رخت از خون لب خضاب است سرت بین بزم شراب است ( حسین جان ) واویلا – لبت را به بازی بگیرد دشمن به غارت رود پیکر و پیراهن – شبیه تن من بریزد اینجا گیسوی تو به هم به زیر نیزه پهلوی تو بهم شده گسسته ابروی تو زهم (( یابن الزهرا کوفه میا حسین )) @ghasemnemati_ir
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فَدایِ پرِ قنداقِ علی اصغرِ تو می زنم دست بروی دست چکاری کردم با چه رویی بشوم روبرو با مادر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشیند پَرِ خاکی به سرِ خواهرِ تو بر سر من ، همه تفریح کنان سنگ زدند وای بر صورت چون برگِ گُلِ دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمینند به تاراج برند لشگر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال می شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره گیه حنجر تو در دل کوفه بود بغض علی پس بردار یک عبایی که بود کاشانه ی اکبر تو @ghasemnemati_ir
4_290769337478807758.mp3
زمان: حجم: 783.3K
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام چيکار کنم ميون کوفه خيلى تنها شدم چيکار کنم اسير دست اين نامردا شدم چيکار کنم اخه شرمنده از تو اقا شدم سوختم و ساختم با غم دلدار سرميزارم بر گوشه ديوار خسته و بى يار به حق خاک چادر مادرت کوفه نيا تو رو قسم به حرمت خواهرت کوفه نيا تو را قسم به غيرت علمدار کوفه نيا خواهرت و نکش ميون بازار کوفه نيا کوفه ميا ميگم من دلخون کوفه ميا ميشى سرگردون کوفه ميا ميگم بى سامون واى حسين ميا به کوفه اگه مياى يه فکرى کن براى قحطى اب اگه مياى يه فکرى کن براى طفل رباب اگه مياى يه فکرى کن براى بزم شراب بى کفن موندم توکفن بردار تا نشى عريان پيروهن بردار پيروهن بردار با لب تشنه سرم و بريدن کوفه ميا پيکرم روى زمين کشيدن کوفه ميا تمام موهات و به هم ميريزن کوفه ميا بعد رو سر اهل حرم ميريزن کوفه ميا کوفه ميا جوونه اکبر کوفه ميا ميشى بى ياور کوفه ميا عزيزه خواهر واى حسين ميا به کوفه @ghasemnemati_ir
4_290769337478807745.mp3
زمان: حجم: 698.3K
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام شدم آواره به کوفه – پریشان حال و غریبم کجایی سالار زینب – میا کوفه ای حبیبم حسین جان – سر دارالعماره ندارم – دگر من راه چاره سلامت – دهم با هر اشاره تمام حرفم جز این سخن نیست بگو زینب در کوفه کفن نیست من این شهری که دیدم حسین جان – جای زن نیست حسین جان میا کوفه حسین گرفتاره کوچه هایم – گرفته بغضی گلویم که برده این بی وفایی – به پیش تو آبرویم حسین جان – پر از خون شد دهانم پریشان – تمام گیسوانم خودم را – به هر سو میکشانم سفیرت ذبیحِ بالقفا شد تنم بر خاک کوچه رها شد ببین تشییعِ جسمم به زیر – دست و پا شد حسین جان میا کوفه حسین سخن از ضرب عمود و – سخن از چشم علمدار از آن ترسم خواهر تو – تماشاگردد به بازار حسین جان – میاور خواهرت را به قاتل – مده موی سرت را در آور – خودت انگشترت را برای قتل تو نقشه دارند لباسه کهنه از تن در آرند به پیش چشم زینب به سینه – پا گذارند @ghasemnemati_ir
علیه السلام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ گریه برای من ، نشان ایمان است شهادتین من ، ذکر حسین جان است منم اول قتیل مسلم بن عقیل کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ای حاجی حرم ، ناله زنم با درد به جان مادرت ، کوفه میا برگرد نامه دادم بیا جان زینب میا کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر تودادم سلام. با لبهای پاره کشیده کار من ، تا میخ قناره بی سر شد پیکرم بر دروازه سرم کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بازار کوفه شد ، مهیای مهمان محمل خواهرت ، می شود سرگردان کوفی ها آمدند فکر سوغاتی اند کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghasemnemati_ir
علیه السلام آوای ماتم آمده ماه محرم آمده ای نوکران ماهِ غمِ ارباب عالم آمده واغربتا واغربتا واغربتا السلام ای خون خدا یابن علی مرتضی جان زینب رحمی نما پسر عمو کوفه میا واغربتا واغربتا واغربتا تو بی کس و تنها شدی مهمان کوفیها شدی تقصیر من شد سیدی آواره صحرا شدی واغربتا واغربتا واغربتا دخترهایت ترسیده اند آوارگی ندیده اند هر باری که خوردم زمین اینها به من خندیده اند واغربتا واغربتا واغربتا از رسمشان دارم گله سر می برند با حوصله کردم دعا بر حنجری چشمش نیفتد حرمله واغربتا واغربتا واغربتا شب‌های جمعه فاطمه با اضطراب و‌واهمه آید به دشت کربلا گردد میان کشته ها گوید حسین من چه شد نور دو عین من چه شد @ghasemnemati_ir
علیه السلام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ گریه برای من ، نشان ایمان است شهادتین من ، ذکر حسین جان است منم اول قتیل مسلم بن عقیل کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ای حاجی حرم ، ناله زنم با درد به جان مادرت ، کوفه میا برگرد نامه دادم بیا جان زینب میا کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر تودادم سلام. با لبهای پاره کشیده کار من ، تا میخ قناره بی سر شد پیکرم بر دروازه سرم کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بازار کوفه شد ، مهیای مهمان محمل خواهرت ، می شود سرگردان کوفی ها آمدند فکر سوغاتی اند کوفه میا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghasemnemati_ir