eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
مطلب دوازدهم : مقداد از کوچه بنی هاشم می گذشت که (ملعون) ، سد راه او شد. به مقداد گفت: از کجا می آیی؟ مقداد جواب داد : از خانه ی مولایم (علیه السلام)،دیشب فاطمه سلام الله علیها را دفن نمودیم او (لعنت الله علیه) تا این سخن را شنید یک سیلی محکم به مقداد زد و مقداد نقش زمین شد و شروع کرد به گریه کردن… او(ملعون) مضحکانه گفت : درد داشت که گریه میکنی؟ مقداد جواب داد : گریه من به خاطر سیلی خوردنم نیست، به خاطر این است که با این دست سنگین، دختر صلی الله علیه و آله و سلم را سیلی زدی. حالا احساس سیلی خوردن (سلام الله علیها) را حس میکنم…. 📖بحارالانوار،جلد 43 @karimegharib
مطلب سیزدهم : ✔️ امام کاظم علیه السلام با اشک فرمود: حجاب الهی هتک شد.... الله الله في أهل بيتي، مصابيح الظلم، ومعادن العلم، وينابيع الحكم، ومستقر الملائكة، منهم وصيي وأميني ووارثي، وهو مني بمنزلة هارون من موسى ألا هل بلغت معاشر الأنصار؟ ألا فاسمعوا ومن حضر، ألا إن فاطمة بابها بابي وبيتها بيتي، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله "، قال عيسى: فبكى أبو الحسن (عليه السلام) طويلا، وقطع بقية كلامه، وقال: هتك والله حجاب الله، هتك والله حجاب‌الله، هتك والله حجاب الله. ضمن روایتی مفصل، راوی از قول علیه السلام نقل میکند: گرامی صلی الله علیه و آله در آخرین ساعات عمر شریف خود انصار را به حضور طلبید و پس از قدردانی از زحماتی که در راه اعتلای دین اسلام کشیدند، آنها را دعا نمود و با تأکید بر لزوم تمسک به قرآن و علیهم السلام فرمود: ای جماعت انصار! برای من رعایت اهل بیتم را بنمایید. ای کسانی که در اینجا حاضرید، گوش فرا دهید: درب خانهٔ سلام الله علیها درب خانه من است و خانه او خانه من است. هرکس به آن بی حرمتی کند، حجاب خدا را دریده است. روای گوید به اینجا که رسید امام کلام‌ خود را قطع نمود و بسیار گریست و سپس سه بار فرمود: «بخدا قسم حجاب الهی شد». 📚بحارالانوار، ۲۲/۴۷۷ @karimegharib
مطلب دوازدهم : مقداد از کوچه بنی هاشم می گذشت که (ملعون) ، سد راه او شد. به مقداد گفت: از کجا می آیی؟ مقداد جواب داد : از خانه ی مولایم (علیه السلام)،دیشب فاطمه سلام الله علیها را دفن نمودیم او (لعنت الله علیه) تا این سخن را شنید یک سیلی محکم به مقداد زد و مقداد نقش زمین شد و شروع کرد به گریه کردن… او(ملعون) مضحکانه گفت : درد داشت که گریه میکنی؟ مقداد جواب داد : گریه من به خاطر سیلی خوردنم نیست، به خاطر این است که با این دست سنگین، دختر صلی الله علیه و آله و سلم را سیلی زدی. حالا احساس سیلی خوردن (سلام الله علیها) را حس میکنم…. 📖بحارالانوار،جلد 43 @karimegharib
مطلب سیزدهم : ✔️ امام کاظم علیه السلام با اشک فرمود: حجاب الهی هتک شد.... الله الله في أهل بيتي، مصابيح الظلم، ومعادن العلم، وينابيع الحكم، ومستقر الملائكة، منهم وصيي وأميني ووارثي، وهو مني بمنزلة هارون من موسى ألا هل بلغت معاشر الأنصار؟ ألا فاسمعوا ومن حضر، ألا إن فاطمة بابها بابي وبيتها بيتي، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله "، قال عيسى: فبكى أبو الحسن (عليه السلام) طويلا، وقطع بقية كلامه، وقال: هتك والله حجاب الله، هتك والله حجاب‌الله، هتك والله حجاب الله. ضمن روایتی مفصل، راوی از قول علیه السلام نقل میکند: گرامی صلی الله علیه و آله در آخرین ساعات عمر شریف خود انصار را به حضور طلبید و پس از قدردانی از زحماتی که در راه اعتلای دین اسلام کشیدند، آنها را دعا نمود و با تأکید بر لزوم تمسک به قرآن و علیهم السلام فرمود: ای جماعت انصار! برای من رعایت اهل بیتم را بنمایید. ای کسانی که در اینجا حاضرید، گوش فرا دهید: درب خانهٔ سلام الله علیها درب خانه من است و خانه او خانه من است. هرکس به آن بی حرمتی کند، حجاب خدا را دریده است. روای گوید به اینجا که رسید امام کلام‌ خود را قطع نمود و بسیار گریست و سپس سه بار فرمود: «بخدا قسم حجاب الهی شد». 📚بحارالانوار، ۲۲/۴۷۷ @karimegharib
مطلب دوازدهم : مقداد از کوچه بنی هاشم می گذشت که (ملعون) ، سد راه او شد. به مقداد گفت: از کجا می آیی؟ مقداد جواب داد : از خانه ی مولایم (علیه السلام)،دیشب فاطمه سلام الله علیها را دفن نمودیم او (لعنت الله علیه) تا این سخن را شنید یک سیلی محکم به مقداد زد و مقداد نقش زمین شد و شروع کرد به گریه کردن… او(ملعون) مضحکانه گفت : درد داشت که گریه میکنی؟ مقداد جواب داد : گریه من به خاطر سیلی خوردنم نیست، به خاطر این است که با این دست سنگین، دختر صلی الله علیه و آله و سلم را سیلی زدی. حالا احساس سیلی خوردن (سلام الله علیها) را حس میکنم…. 📖بحارالانوار،جلد 43 @karimegharib
مطلب سیزدهم : ✔️ امام کاظم علیه السلام با اشک فرمود: حجاب الهی هتک شد.... الله الله في أهل بيتي، مصابيح الظلم، ومعادن العلم، وينابيع الحكم، ومستقر الملائكة، منهم وصيي وأميني ووارثي، وهو مني بمنزلة هارون من موسى ألا هل بلغت معاشر الأنصار؟ ألا فاسمعوا ومن حضر، ألا إن فاطمة بابها بابي وبيتها بيتي، فمن هتكه فقد هتك حجاب الله "، قال عيسى: فبكى أبو الحسن (عليه السلام) طويلا، وقطع بقية كلامه، وقال: هتك والله حجاب الله، هتك والله حجاب‌الله، هتك والله حجاب الله. ضمن روایتی مفصل، راوی از قول علیه السلام نقل میکند: گرامی صلی الله علیه و آله در آخرین ساعات عمر شریف خود انصار را به حضور طلبید و پس از قدردانی از زحماتی که در راه اعتلای دین اسلام کشیدند، آنها را دعا نمود و با تأکید بر لزوم تمسک به قرآن و علیهم السلام فرمود: ای جماعت انصار! برای من رعایت اهل بیتم را بنمایید. ای کسانی که در اینجا حاضرید، گوش فرا دهید: درب خانهٔ سلام الله علیها درب خانه من است و خانه او خانه من است. هرکس به آن بی حرمتی کند، حجاب خدا را دریده است. روای گوید به اینجا که رسید امام کلام‌ خود را قطع نمود و بسیار گریست و سپس سه بار فرمود: «بخدا قسم حجاب الهی شد». 📚بحارالانوار، ۲۲/۴۷۷ @karimegharib
مطلب دوازدهم : مقداد از کوچه بنی هاشم می گذشت که (ملعون) ، سد راه او شد. به مقداد گفت: از کجا می آیی؟ مقداد جواب داد : از خانه ی مولایم (علیه السلام)،دیشب فاطمه سلام الله علیها را دفن نمودیم او (لعنت الله علیه) تا این سخن را شنید یک سیلی محکم به مقداد زد و مقداد نقش زمین شد و شروع کرد به گریه کردن… او(ملعون) مضحکانه گفت : درد داشت که گریه میکنی؟ مقداد جواب داد : گریه من به خاطر سیلی خوردنم نیست، به خاطر این است که با این دست سنگین، دختر صلی الله علیه و آله و سلم را سیلی زدی. حالا احساس سیلی خوردن (سلام الله علیها) را حس میکنم…. 📖بحارالانوار،جلد 43 @karimegharib
🔴 حضرت سلام الله علیه: 🔸عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ إِنِّی لَعِنْدَ سلام الله علیه إِذْ جِیءَ سلام الله علیه وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ . فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ ، فَأَطَالَ الْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ سلام الله علیه بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ ؟ فَقَالَ فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّی سلام الله علیهاَ . أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِيَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْيَمِّ نَسْفاً . فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا ، يَعْنِی الْإِمَامَة . 🔸زكريّا بن آدم گفت من خدمت حضرت سلام الله عليه بودم كه حضرت سلام الله علیه را آوردند ، حضرت آن وقت كمتر از چهار سال داشت . دست خود را بر زمين زد و صورت به آسمان بلند نمود و مدتى در انديشه بود ، حضرت سلام الله علیه فرمود جانم بقربانت در چه فكرى چنين فرو رفته اى ؟ عرض کرد در فكر ستمى كه به مادرم سلام الله علیها روا داشتند . بخدا قسم را خارج ميكنم (یعنی خلیفه اول و دوم) و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و بدريا ميريزم. حضرت سلام الله عليه او را پيش كشيد و پيشانى مباركش را بوسيد ، سپس فرمود پدر و مادرم فدايت ، تو شايسته امامتى . 📚بحار الانوار ۵۰ / ۵۹ . ابواب الامام التاسع ، باب ۳ ، حدیث ۳۸ . @ghasemnemati
🔻 شرح احوالات حضرت بنت سلام‌الله علیهما 🔻 🥀 سیده شریفه () بنت امام حسن مجتبی سلام‌الله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجب‌التعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف می‌باشد. 🥀 آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیه‌السلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیه‌السلام قرار گرفت. 🥀 بنابر اقوال، هنگام ولادت او را و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهل‌بیت علیهم‌السلام، کنیه‌اش را نهادند. 🥀 او به همراه عموی گرامی‌اش امام حسین علیه‌السلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید. 🥀 اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرم‌الاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیه‌السلام و حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها به خاک سپرده شد. 🥀 رفته‌رفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: باب‌الحوائج، ام‌محمد، ام‌هادی، و مسیح یاد کردند. 🥀 زنده کردن چند مُرده، باعث شد تا ایشان مشهور به اهل‌بیت علیهم‌السلام گردد، همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به آل‌محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم نمود. 🥀 بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمی‌شود، مگر آنکه حاجت‌روا خواهد شد. 📕 أنساب‌العترة الطاهرة، صفحه ۶۶ 📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴ @ghsemnemati
🔴 حضرت سلام الله علیه: 🔸عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ إِنِّی لَعِنْدَ سلام الله علیه إِذْ جِیءَ سلام الله علیه وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ . فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ ، فَأَطَالَ الْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ سلام الله علیه بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ ؟ فَقَالَ فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّی سلام الله علیهاَ . أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِيَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْيَمِّ نَسْفاً . فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا ، يَعْنِی الْإِمَامَة . 🔸زكريّا بن آدم گفت من خدمت حضرت سلام الله عليه بودم كه حضرت سلام الله علیه را آوردند ، حضرت آن وقت كمتر از چهار سال داشت . دست خود را بر زمين زد و صورت به آسمان بلند نمود و مدتى در انديشه بود ، حضرت سلام الله علیه فرمود جانم بقربانت در چه فكرى چنين فرو رفته اى ؟ عرض کرد در فكر ستمى كه به مادرم سلام الله علیها روا داشتند . بخدا قسم را خارج ميكنم (یعنی خلیفه اول و دوم) و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و بدريا ميريزم. حضرت سلام الله عليه او را پيش كشيد و پيشانى مباركش را بوسيد ، سپس فرمود پدر و مادرم فدايت ، تو شايسته امامتى . 📚بحار الانوار ۵۰ / ۵۹ . ابواب الامام التاسع ، باب ۳ ، حدیث ۳۸ . @ghasemnemati_it
🔻 شرح احوالات حضرت بنت سلام‌الله علیهما 🔻 🥀 سیده شریفه () بنت امام حسن مجتبی سلام‌الله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجب‌التعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف می‌باشد. 🥀 آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیه‌السلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیه‌السلام قرار گرفت. 🥀 بنابر اقوال، هنگام ولادت او را و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهل‌بیت علیهم‌السلام، کنیه‌اش را نهادند. 🥀 او به همراه عموی گرامی‌اش امام حسین علیه‌السلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید. 🥀 اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرم‌الاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیه‌السلام و حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها به خاک سپرده شد. 🥀 رفته‌رفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: باب‌الحوائج، ام‌محمد، ام‌هادی، و مسیح یاد کردند. 🥀 زنده کردن چند مُرده، باعث شد تا ایشان مشهور به اهل‌بیت علیهم‌السلام گردد، همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به آل‌محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم نمود. 🥀 بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمی‌شود، مگر آنکه حاجت‌روا خواهد شد. 📕 أنساب‌العترة الطاهرة، صفحه ۶۶ 📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴ @ghsemnemati_ir
نوحه ایستاده / به حیدر نور دو عینی قیامت مشکل گشای / عزاداران حسینی یازهرا / نگاهی سوی ما کن بیا و / برای ما دعا کن تو امضا / برات کربلا کن سلام ای بانوی غم کشیده جوانی اما قامت خمیده زنی بر سینه از ماتم آن / سربریده بنی / حسینم وا حسینا 4 شدی در آتش گرفتار / زدی تکیه کنج دیوار صدا کردی فضه آمد / امان از داغی مسمار یا زهرا / به پیش اهل خانه مغیره / کشیده تازیانه شکسته/ تو را بازو و شانه شده آغاز شش ماهه کشتن به زیر پا سینه را شکستن حسینت کربلا مانده زیر / پای دشمن بنی / حسینم وا حسینا 4 به جائی خورده سر تو / گرفت آتش معجر تو به کوفه آمد همین ها / سر زینب دختر تو امان از غمی که گشته که تکرار امان از مصیبت های بازار امان از نگاهِ تلخِ اشرار کجا بودی که زینب به هر جا میان کوچه ها شد تماشا به اشک زینب خندیده دستی بی مهابا بنی / حسینم وا حسینا 4 @ghasemnemati_ir