نوحه به سبک منم آواره بین کوفه
شب و روز شهادت حضرت زهرا (س)
خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم
تماشا کن اشک روانم ، یازهرا
ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم
مده با داغ خود عذابم ، یازهرا
الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی
همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟
خدا نگهدار ، ای همسر علی
ببین چه خاکی ، شد بر سر علی
نظر نما بر ، چشم تر علی
فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو
زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم
ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم
فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت
مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم
یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در
فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر
دلم گرفته ، حرفی نمی زنی
بدان که آخر ، تو قاتل منی
امان ز دست ، مسمار آهنی
فاطمه جانم زهرا مرو مرو
نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان
رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم
دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت
نشیند خون روی لبانت ، عزیزم
واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته
مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته
رسیده وقت ، هجران ما دو تا
نما مدارا ، با حال بچه ها
نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا
فاطمه جانم زهرا مرو مرو
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی
حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه
محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
با دست خویش آبروی خویش برده ام
بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم با دعای تو
هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه
پایان کار من شده اما نیامدی
خیره به قبلگاه شدم یا ابن فاطمه
ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه
اما زمان زمان گریه به غم های مادرت
در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه
قدری غم غریبی مولاست در دلم
سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه
با که بگویم از غم مظلومی علی
دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه
مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا
محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه
با گریه بر حسین عزیز تو می شوم
با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه
هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد
راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه
ازلطف حاجت دل مارا روا کنید
ما را مسافر حرم کربلا کنید
#قاسم_نعمتى
#فاطمیه
#غزل_امام_زمان_عج
@karimegharib
فاطمیه شد ،موسم غم- آسمان گشته،غرق ماتم
دخت پیغمبرتنهای تنها
همچو یک لشگرشدیارمولا
در ره حیدر افتاده از پا
مدد یازهرا
پشت دردیدم،بیقراری-بادلی پرغم،ناله داری
دیدمت زهرا نقش زمینی
باتنی خونین زاروحزینی
می زنی ناله فضه خذینی
مدد یازهرا
آتش از هرسو،شعله ورشد-قاتل مادر،میخ درشد
آتش افتاده در پیکرتو
چه بلایی آمدبرسرتو
میچکد خون ازبال وپرتو
مددیازهرا
انقلاب ما سرفرازاست-گفته آقا چاره سازاست
رهبر ما چون پیرخمین است
صاحب عزت در عالمین است
تکیه گاه این نهضت حسین است
مدد یازهرا
وداع و شهادت
الوداع زهرا،ای حبیبم-می روی بی تو،من غریبم
مهربان یارم ترک سفرکن
حال زارم را زهرا نظر کن
گوشه چشمی بر چشمان تر کن
مرویازهرا
صحبت ازهجران کرده پیرم-میشودجایت من بمیرم
پامکش سوی قبله نگارم
تاسرت رابرسینه گذارم
طاقت هجرانت راندارم
مرویازهرا
آتش افتاده بردل من-میزنی زهرا حرف رفتن
عاقبت کاری شد زخم سینه
پرکشیدی ای یاس مدینه
از توممنونم ای بی قرینه
مرویازهرا
شام غریبان
آمده دیگر وقت هجران-رفتی از دستم فاطمه جان
گشته هنگام غسل شبانه
پرکشیدی تو آخرزخانه
میبرم جسمت را مخفیانه
مدد یازهرا
آید از جسمت خون تازه-مانده بر دستم یک جنازه
خون پهلویت برده قرارم
گو چگونه ای دارو ندارم
بر تنت بانو لحد گذارم
مدد یازهرا
کودکانت را کن تماشا-چشمشان سوی دست بابا
دست من خورده برزخم بازو
شویم آهسته این زخم پهلو
من چسازم با این تاب گیسو
مددیازهرا
بعد شهادت
میزنم ناله از جدایی-ای همه هستِ من کجایی
خانه ام بی تو بیت العزا شد
حاجت اهل یثرب رواشد
آسمان هم با من هم صدا شد
کجایی زهرا
قبله گاهم شد تربت تو-ناله دارم از غربت تو
نیمه شب ها آیم بر مزارت
تاسحر میمانم در کنارت
کن نظر بر یار بیقرارت
کجایی زهرا
دیدنی باشد در دل شب-بین سجاده ذکر زینب
مثل تو خاتون عالمین است
بادلی سوزان در شور وشین است
همچو پروانه گرد حسین است
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
#نوحه
@karimegharib
السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
#قاسم_نعمتی
#غزل_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@karimegharib
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم
با اين دل سر گشته تمناي تو داريم
با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى
اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم
سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم
از دولتى خاک کف پاى تو داريم
ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم
دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم
اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر
بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم
ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى
اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم
دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه
ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم
قدرى بگو از غربت جان دادن مادر
ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم
کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند
دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم
امشب شب غمهاست امان از دل حيدر
ذکر لب زهراست امان از دل حيدر
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
#غزل_امام_زمان_عج
@karimegharib
واحد سنگین قدیمی
به درد و غم گرفتارم چه سازم
پس از تو بی کس و یارم چه سازم
زجا برخیز و کاری کن عزیزم
گره افتاده در کارم چه سازم
پریشانم پریشانم پریشان
بیا و قلب یارت را مسوزان
به پای هم دوتایی پیر گشتیم
دهد امشب نگاهت بوی هجران
خدا داند که من طاقت ندارم
میان قبر جسمت را گذارم
چگونه من لحد چینم به رویت
مرو از دستم ای دار و ندارم
علی جان کن نظر آشفته حالم
ببین ای همسفر بشکسته بالم
در این نه ساله هرچه دیدی ای یار
حلالم کن حلالم کن حلالم
پس این بر غم غربت اسیری
علی جان گریه کن آرام گیری
از آن ترسم که غم گیرد گلویت
تو با این حال، قبل از من بمیری
خدا لعنت کند آنکه مرا زد
اراذل های یثرب را صدا زد
همین که دید سرگرم تو هستم
به جان تو لگد را بی هوا زد
نفس های گرفتار من افتاد
به دست خادمه کار من افتاد
بدان آقا مقصر من نبودم
تکانی خوردم و بار من افتاد
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
غزل وداع
فاطمه، دلواپسم ، خیز و پریشانم مکن
دست و پا گُم کرده ام بازی تو با جانم مکن
بین مسجد گریه ام را دیده ای ،پس صبر کن
پیش این نامرد مردم باز گریانم مکن
یک طرف تابوتِ خالی ، یک طرف تصویرِ تو
بین این دو قاتلِ جان زار وحیرانم مکن
هرنفس که میکشی زخم تو سروا میکند
بیش از این شرمندة دارو و درمانم مکن
تو رشیده بودی بودی و شعله تنت را جمع کرد
با بهم پیچیدنت سر در گریبانم مکن
خُب نخند اصلا اگر پهلو اذیت میکند
استراحت کن ازاین خواهش پشیمانم مکن
بر حصیر خانه چندین قطرة خون دیده ام
بین خانه زائرِ آیاتِ قرآنم مکن
فکرِ اینکه میروی خانه خرابم میکند
یادِ ایام وصالم ،غرقِ هجرانم مکن
از چه تو اِنقدر حساسی به گیسویِ حسین
وقتِ بوسه برگلویش دیده گریانم مکن
معجرتوسوخت،حرف از معجر زینب نزن
صحبتی از دخترِ پاره گریبانم مکن
رویِ ناقه دید باد افتاده در مویِ حسین
گفت چون مویِ پریشانت پریشانم مکن
منکه حتی مرد همسایه ندیده سایه ام
در میان کوچه و بازار مهمانم
مکن
بالبت بازی شد و شخصیت من خورد شد
بیش ازاین شرمنده اشک یتیمانم مکن
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
یاصاحب الزمان
حضور سبز نگاه تو جان دهد مـا را
در ایــن دیــار غریبی امان دهد مارا
تـرنم ســر گـیسوی رفـته بـر بــاد ت
بـرای نغمه سرایی زبـان دهـــد مارا
ببین چه زود زهجران تو شکسته شدیم
کسی جفاست که نام جوان دهد ما را
خدا کند کسی آید ز دورهــم که شده
فـقـط جمال تو دلـبـر نـشان دهـد ما را
بــرای دردِ دل ِبـا تـو آمــدیـم ایـنجا
اگرکه هق هق گریه امان دهـد مــا را
میان گریه ز پروردگار می خواهیم
هر آنچه تو بِـپَسندی هـمان دهـد ما را
نوازش سحرت تا زغصه جان ندهیم
دلی شکسته و اشکی روان دهد ما را
نگــاه نـافــذ تو گـــر شـبی به ما افتد
دلی به وسعت هفـت آسمان دهد ما را
ز اهل عشق چو پرسیم وعده تو کجاست
نشـــانی حرم جـمکــران دهـد مـا را
اجازه از دلِ غمدیده تو می خواهیم
که اذن گریه به قدّی کمان دهد مارا
دوباره چشمه اشکم به جوش می آید
صدای ناله مادر به گوش می آید
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
نسیمی جانفزا ....
مرو ای مهربانِ حیدر
بمان یارِ جوانِ حیدر
یازهرا یا زهرا یازهرا
بزن گیسیوی زینب شانه
مرو ای روشنیّ خانه
ببین اشکِ یتیمانت را
دلت می آید ای حنانه
یازهرا یازهرا یا زهرا
همینکه صحبت ِ هجران شد
چشمِم از بی کسی گریان شد
تا که تابوت تو حاضر شد
خانه رویِ سرم ویران شد
یازهرا یازهرا یازهرا
مانده ازجسم تو تصویری
دست ِ خود بر کمر می گیری
چین ِ افتاده بر روی تو
می دهد رنگ وبویِ پیری
یازهرا یازهرا یازهرا
مثلِ یک لاله پژمردی تو
تاکه نامِ مرا بُردی تو
فاطمه آبرو ریزی شد
پیش چشمم زمین خوردی تو
یازهرا یازهرا یازهرا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
قطعه روضه
از ابتدا تا انتها دعوا سر علی بود
از کوچه تا کرببلا دعوا سر علی بود
آنجا که ناموس خدا ، پرده نشین ِ عصمت
افتاد زیر دست و پا دعوا سر علی بود
آنجا که جای بوسه احمد غلاف می خورد
در زیر ضرب بی هوا دعوا سر علی بود
آنجا که پشت در تنی شش ماهه دفن می شد
در کشتن شش ماهه ها دعوا سر علی بود
آنجا که بر دست پدر با پنجه سه شعبه
میشد سری از تن جدا دعوا سر علی بود
آنجا که از شرمندگی آقای ما بدن را
می بُرد در زیر عبا دعوا سر علی بود
آنجا که وقت دفن او آمد رباب از راه
بوسید رگرا بی صدا دعوا سر علی بود
آنجا که دنبال سرش آمد رباب بازار
از کوفه تا شام بلا دعوا سر علی بود
#قاسم_نعمتى
@karimegharib
السلام علیک ِ یافاطمه الزهراسلام الله علیها
درقابِ چشمهایِ همیشه بهاری ام
تصویرِ بی صدا کِشم از بی قراری ام
از ترس اینکه حالِ تو گردد وخیم تر
در سینه حبس میکنم این آه و زاری ام
باور نمی کنم که قرار است جان دهی
در این دیارِ کینه تو تنها گُذاری ام
آیا شود که باردگر پا شوی زجا
با هر تبسمت بنمایی تو یاری ام
تا آه میکشی زسرِ زخم هایِ باز
من شاهدِ سه چشمه وصد لاله کاری ام
دارد نفس نفس، بدنت آب میشود
از دیدن نفس نفس تو فراری ام
تکلیف بود زانویِ خود را بغل کنم
ورنه همان امیر و یلِ ذوالفقاری ام
اذنی بده که خون لبت شستشو کنم
با اشکهایِ غربتِ ازدیده جاری ام
با خانه ای خراب و یتیمان ِ بی قرار
در این دیارِدرد ، به که می سپاری ام
با گریه هایِ ساکت تو تیر میکشد
مابین دنده ها و جناقِ کناری ام
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحة شام غریبان
امشب شد-عرض وسما-زداغ تو-در اضطراب
آخر شد-ازاین عزا-شیرخدا-خانه خراب
ببین خودت لرزش دست من
چکونه جسم تو کنم کفن
به پیش چشم زینب وحسین
به پیش دیدة تر حسن
یاورقدکمان من – فاطمة جوان من
دیدی که – خاکِ عزا-چگونه بر- سرم نشست
زیر پا – مقابلم –نگین خاتمم شکست
گره گشای من خودت بگو
چگونه واکنم گره ز مو
اگر چه ساقی ام ولی ببین
ترک ترک شده همه سبو
همسر مهربان من – فاطمة جوان من
طفلانت –به سر زنان –دورِ تنت به شور وشین
بر سینه گرفته ای گریه کنان سرِ حسین
قرار بعدی من وشما
کنار قتلگاه کربلا
زمان سر بریدن حسین
به کام تشنه زیر دست وپا
شعله نزن به جان من – فاطمة جوان من
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحة حضرت زهرا سلام الله علیها
این توئی مظهرِ عصمت*محورِ عالمِ خلقت
هستی به قربانت
ای امیدِ گنهکاران
بهترین مادرِ دوران
نامِ تو بر لبم آمد شدم گریان
فاطمه جان مدد زهرا
کوچه هاقتلگاهت شد*شانه ای تکیه گاهت شد
خونین نگاهت شد
مثلِ یک لاله پژمردی
نامِ بابایِ خود بُردی
پیشِ چشمانِ فرزندت زمین خوردی
فاطمه جان مدد زهرا
ضربة سیلیِ محکم*قامت تو نموده خم
ای وای ازاین ماتم
چادرت زیرِ پا افتاد
باتکان بی هوا افتاد
غرقِ خون شد لبانت از صدا افتاد
فاطمه جان مدد زهرا
ام الائمه فاطمه
ای عرش حق را قائمه
بررویِ لبها زمزمه
جانِ امیرِ علقمه
روزِ جزا در واهمه
بگیر دستان ما همه
همسرِ مولی الموالی آبرویِ محشری
دخترِ پیغمبری
قدرتِ زانویِ حیدر تکسوارِ خیبری
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحة بستر
بستری یاور ِ حیدر*مثلِ لاله شدی پرپر
حورایِ پیغمبر
گشته حیدر پرستارت
گریه شد روز و شب کارت
منتظر تا عجل آید به دیدارت
فاطمه جان مرو زهرا
برده غمها توانت را*بسته ام استخوانت را
واکن لبانت را
دلخوشم با صدای تو
برده صبرم دعای تو
من نشد تا کنم کاری برایِ تو
فاطمه جان مرو زهرا
از چه اینگونه خاموشی*صورتت را تو می پوشی
دائم توبی هوشی
جای سیلی به روی تو
گریه آب وضوی تو
مانده از کوچه بُغضی درگلوی تو
فاطمه جان مرو زهرا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحة بستر فاطمیه
افتادی- به بستر و گریه کنم کنارِ تو
گیسویت – شده سپید خزان شده بهارتو
نفس نفس نزن عزیز من
زدرد سینه ات بگو سخن
قسم به اشک دیده حسن
مقابلم تو دست وپا نزن
دعا کنم گریه کنان -تا نروی فاطمه جان
آهسته –بوسه زند دختر تو به بازویت
هرلحظه روان شود دوباره خون زپهلویت
به جرم یاری ام تورا زدند
چه ضربه ها که بی هو ا زدند
شکسته شد غرور همسرت
تورا میان کوچه ها زدند
من چه کنم یارِ جوان -تانروی فاطمه جان
شرمنده شدم زتو ای گل ریحانة من
آخر شد مقتل تو ورودیِ خانة من
ترحمی نما به غربتم
به صورت تو مانده صورتم
کنارِ بارِ شیشه ای تو
شکسته شد فاطمه غیرتم
چه سازم ای راحت جان-تانروی فاطمه جان
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
نوحه شب شهادت
الوداع همسفر فاطمه فاطمه
می روی بی خبر فاطمه فاطمه
من با مدینه قهرم یازهرا
مرد غریب شهرم یازهرا
بی تو می میرم یازهرا
بر غم اسیرم یازهرا
کرده ای پیرم یازهرا
ام ابیها یازهرا
بانویِ مهربان فاطمه فاطمه
می روی قد کمان فاطمه فاطمه
اشک از دودیده ریزم یازهرا
بی من مرو عزیزم یازهرا
ابوترابم یازهرا
در اضطرابم یازهرا
خانه خرابم یازهرا
ام ابیها یازهرا
بهر یک بی کفن فاطمه فاطمه
بافته ای پیرهن فاطمه فاطمه
در این شب جدائی یازهرا
بی تاب کربلایی یازهرا
گرچه بی حالی یازهرا
از غم می نالی یازهرا
فکر گودالی یازهرا
ام ابیها یازهرا
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
مرو ای مهربان.جوان قد کمان
ببین بی یاورم. کنار من بمان
بیا بارفتنت
قرارم را مبر
تورا جان علی
مرو ای همسفر
مرو یا فاطمه
خودم دیدم تورا.شدی نقش زمین
چه خاکی بر سرم .شده زهرا ببین
پس از تو میشود
سلام َم بی جواب
امیرالمومنین
شده خانه خراب
مرو یا فاطمه
همه هیزم به دست.به کوچه آمدند
چهل تایی تورا.به پیش من زدند
حلالم می کنی؟
دو دستم بسته بود
خودم دیدم شده
همه صورت کبود
مرو یافاطمه
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا
زچشمم ، آسمانت را ، به ابری تار پوشاندی
(چادر یا کبودی سیلی)
زگلبرگِ گلت ، سرتاسرِ گلزار پوشاندی
به صورت بر زمین خوردی وَ یا افتاد در رویت
چه آمد بر سرت کز همسرت رخسار پوشاندی
مگر چادر نبوده بر سرت ای عصمت کبری
که خودرا در میانِ آن درودیوار پوشاندی
سوالی دارم ای بانو ، میان ِ رفت و آمدها
چگونه پهلویت را از نوکِ مسمار پوشاندی
علی چشمانِ خود بست وصدایِ ضربه می آمد
وَرم هایِ تنِ خودرا ز چشمِ یار پوشاندی
مغیره قنفذ وخالد مرا از تو جداکردند
چه شد آنجا ؟ میانِ پردة اسرار پوشاندی
لگد یا داغی مسمار تقصیر ِ کدامش بود
دلیلِ قتلِ محسن را زمن هربار پوشاندی
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib
امروز یکشنبه روز زیارتی امیرالمومنین علیه السلام
برای عرض تسلیت به ساحت مقدس ایشان روبه نجف میکنیم :
السلام علیک یا امیرالمومنین
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن علی بوی فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست
به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز كوفه و خون آبه های چاه نجف
قرار ما همه باب الرضا همان جایی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
ابتکار زیبا از تولیت حرم امیر المومنین روی نوشته زیر انگشت بزن
www.imamali.net/vtour
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتان قبول باشد.
التماس دعا.
#نجف
#فاطمیه
@karimegharib
نوحه فاطمیه
محورِ آلِ کسا*عصمتُ اللهِ کبری
اَمتُ اللهِ العظمی*سیدتی یازهرا
پیچیده عطر و بویِ
فاطمیه هرکجا
حجت بن الحسن شد
سفره دارِ روضه ها
یازهرا یا فاطمه
ریحانه ء بهشتی*بین دیوار و دری
با همین بال زخمی*تنها یارِ حیدری
چادرت خاکی شده
خاکِ عالم بر سرم
با ضربه های سنگین
بازویت کرده ورم
یازهرا یا فاطمه
شکر خدا پشت در *با چادر فضه رسید
بر روی روضه هایت*با گریه پرده کشید
کسی نمی داند که
چگونه خوردی زمین
ماندی تا پای جانت
با امیرالمومنین
یازهرا یا فاطمه
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
@karimegharib