➖صحیفه ملعونه اول
🛑ِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْحَصِيرَةِ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كُنْتُ دَخَلْتُ مَعَ أَبِي الْكَعْبَةَ فَصَلَّى عَلَى الرُّخَامَةِ الْحَمْرَاءِ بَيْنَ الْعَمُودَيْنِ فَقَالَ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ تَعَاقَدَ الْقَوْمُ إِنْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوْ قُتِلَ أَلَّا يَرُدُّوا هَذَا الْأَمْرَ فِي أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ كَانَ قَالَ كَانَ الْأَوَّلُ وَ الثَّانِي وَ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ وَ سَالِمُ بْنُ الْحَبِيبَةِ.
🔰حارث بن حصيره اسدى گويد:
امام باقر عليه السّلام فرمود:
با پدرم(امام سجاد) عليه السّلام داخل كعبه شدم،
حضرتش بر روى سنگ سرخ ميان دو ستون نماز گزارد.
آنگاه فرمود:
در اينجا آن منافقان با يكديگر پيمان بستند كه اگر رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله مُرد و يا كشته شد هرگز اين امر خلافت را به هيچيك از اهل بيت او بر نگردانند.
گفتم: آنها چه كسانى بودند؟
فرمود: اولى ، دومى، ابو عبيدة بن جرّاح و سالم بن حبيبه.
📚: الکافی ج4 ص 545
اللهم العنهم جمعیا
#امامت
#غدیر
#عید
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌مدح ماندگار مولا🌸🌹
هر چی گوش کنی بازم کمه👌
التماس دعا🤲
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
enc_16277139853120511843825.mp3
7.12M
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
سفره لطف تو روزی
مردم دنیاست....✨
حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى اکرم (جل جلاله) روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى لعنت الله علیه وارد شد.حجاج لعنت الله علیه از طرز برخورد او که خیلى وزین و بىاعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست.
بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد:
تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟
گفت: بلى
حجاج لعنت الله علیه گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔپیامبر(جل جلاله) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان لعنت الله علیهما ترجیح مى دهى؟
حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم !
حجاج لعنت الله علیه گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟
حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...
حجّاج لعنت الله علیه ناراحت شده و گفت:
واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (جل جلاله) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.
حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج
قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:
(وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد)
ولى درباره حضرت على(جل جلاله) و خانوادهاش میفرماید :
(وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً)
سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است.
بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:
(وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه)
نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند.
امّا حضرت على(جل جلاله) در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.
حجاج لعنت الله علیه با صداى بلند گفت:
اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ
بعد از او تقاضا کرد که برترى على (جل جلاله) را بر نوح و لوط بیان کند.
حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده
که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث
رفع عذاب آنها نخواهد شد.
روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتشاند
امّا حضرت على(جل جلاله) را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست
و خشم او خشم خداست.
حجاج لعنت الله علیه گفت:اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على را بر ابراهیم بیان کن
حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن میفرماید:
(وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى)
خدایا به من بنمایان که چگونه
مردگان را زنده مى کنى
خطاب رسید:مگر تو ایمان نیاورده اى؟
عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى میخواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند.
امّا حضرت على(جل جلاله) جملهاى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کردهاند
حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید:
یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟
فرمود: ابراهیم(علیه السلام) براى اطمینان قلبى خودش
به خداوند عرضه داشت:
(رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى)
امّا من آنچنان اطمینان دارم
که اگر پردههاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.
حجاج لعنت الله علیه گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على جل جلاله بر موسى(علیه السلام) چیست؟
حرّه گفت: حضرت موسى(علیه السلام) وقتیکه در دفاع ازمظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند.
(فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ)
او در حالیکه میترسید،از مصرخارج شد
و به سوى مدین رفت.
امّا حضرت على(جل جلاله) در لیلة المبیت
بهجاى پیامبر(جل جلاله) خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند:
(وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه)ِ
بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مىفروشند.
حجاج لعنت الله علیه گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت
على جل جلاله نسبت به حضرت سلیمان (علیه السلام) بیان نما.حرّه گفت:حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت:
(رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى)
پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد.
امّا على(جل جلاله) درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود:(هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ)اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نمودهام و رجوعى در آن نیست