ادامه:
⬅️به تصریح منابع سنیان ابوبکر در خانه اسماء بنت عمیس در حال احتضار شروع به وصیت کرد ، عثمان که در این میان همواره در کنار عمر بود و از بنی امیه محسوب میشد ، شروع به نوشتن نمود.
ابوبکر گفت : «این وصیت ابوبکر به مسلمانان است...» و قبل از بردن نام عمر ، خلیفه اول به ظاهر به حالت اغماء رفت.
عثمان از ترس این که ابوبکر(لعنت الله علیه) بمیرد و وصیت نکند ، نوشت: «من(: ابوبکر) عمر (لعنت الله علیه) را به خلافت منصوب میکنم»
ابوبکر از حال بیهوشی در آمد و پرسید: «چه نوشتی؟»
و عثمان وصیت نگفتهٔ ابوبکر را برایش خواند ، ابوبکر دست به آسمان برد و گفت:
«اللٌهُمَ ولَیتُه بِِغَیرِ أمرِ نَبِیکَ وَ لَم أرد بِذلکَ إلّا صَلاحَهُم»
«خدایا او را بدون اجازه پیامبرت ولایت دادم و این کار را نمیخواستم مگر به جهت صلاح امت پیامبر!!» ←در تمام این کلام ، نارضایتی شخص ابوبکر مشاهده میشود.
❗️البته با وجود حالت اغماء خلیفه کسی نگفت: «این مرد هذیان میگوید»
و یا معنای ولایت در عبارت «ولَیتُه بِِغَیرِ أمرِ نَبِیکَ» مانند #خطابهء_غدیر «دوست» نبود و چون عمر به خلافت میرسید ، دقیقا معنای خلافت داشت!!!!!!❗️
📚منابع مختلفی از اهل تسنن از جمله سیره النبویه ، ابن حبان ، ۴۵۴/۲
-------------------------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1477640206Cd71ef3902f