چرایی شکست فراخوانها
تغییر راه کنش (تاکتیک) هدایتگران شرارتهای اخیر از تمرکز بر موضوعات اجتماعی به سمت موضوعات اقتصادی با تأکید بر انجام اقدامات خصمانه و تروریستی در فراخوانهای روزهای اخیر که مکرر بر تجهیز اشرار به سلاحهای سرد وگرم تأکید شده است، ناشی از شکست آنها در کشاندن مردم به خیابانها در سناریوهای قبلی است. این راه کنش که با فراخوان برای حضور در خیابانها در روزهای میانه ماه آذر و به مناسبت روز دانشجو داده شده است، به این دلیل است که بیگانگان و دشمنان نظام اسلامی برای تشدید فشار خود علیه ایران و مستندسازی ادعای حقوق بشری نیازمند عکس و تصویر از شرارتهای خیابانی هستند و طبعاً آرامش ایجاد شده در فضای سیاسی و اجتماعی کشور مطلوب آنان نیست، لذا تغییر شیفت از مسائل اجتماعی به سمت مسائل اقتصادی از منظر گردانندگان اغتشاشات در این شرایط اجتنابناپذیر بود. آنها در این تغییر شیفت که با تهدید به اعتصابات بازاریان و کسبه و اخلال در روند حمل و نقل کشور و تعطیلی بنگاههای اقتصادی و... همراه است، چند هدف عمده را دنبال میکنند:
۱-ایجاد اختلال در تأمین ارزاق و نیازمندیهای مردم با هدف ناراضیسازی عمومی.
۲- دوگانهسازی مردم و حاکمیت و رو در رو قرار دادن مردم با نظام با دروغ پردازی و تحریک افکار عمومی.
۳- گسترش نافرمانی مدنی در جامعه از طریق دامن زدن به اعتراضات وشرارتها.
۴- ناکارآمدسازی دولت در روند خدمت رسانی به مردم.
۵-بی ثباتسازی و مخدوش کردن امنیت کشور با انجام اقدامات تروریستی علیه کامیون داران، کسبه وکارگران.
۶-اخلال در حرکت پیش رونده کشور در عرصههای مختلف؛ علمی و صنعتی.
۷-القای ناکارآمدی نظام دینی در تأمین امنیت اجتماعی و نیازهای مردم.
۸-کشاندن دامنه اعتراضات واعتصابات به میان اقشار محروم و شهرکهای حاشیه نشین با تمرکز بر مسائل معیشتی.
۹-اخلال در سیستمهای خدمت رسانی عمومی نظیر آب، برق، گاز، مخابرات، اینترنت و....
۱۰-مستندسازی برای فشارهای بیگانگان علیه مردم ایران و محکومیت ایران در مراجع بین المللی.
در مورد علت تغییر تاکتیک اغتشاشگران از مسائل اجتماعی به مسائل اقتصادی، این نکته قابل ذکر است که به دلیل خاستگاه اصلی طیف غالب اغتشاشگران که از طبقات مرفه و برخوردار کشور هستند که نمونه آن را در جریان شهادت روح الله عجمیان- بسیجی کرجی- میتوان دید که یک پزشک با درآمد حدود ۱۰۰ میلیون تومان در ماه برخلاف سوگند پزشکی خود، همراه با دیگر اشرار در شهادت یک بسیجی که از فقیرترین اقشار جامعه است، شرکت میکند، به طور طبیعی اغتشاشات نمیتوانست بستر اجتماعی پیدا کند که نکرده است. از این رو تصور هدایتگران پیدا و پنهان این شرارتها این است که با این تغییر شیفت میتوانند به اهداف خود دست یابند و به همین دلیل است که جریان معاند و ضدانقلاب تمام تلاش و قوای خود را برای تحریک افکار عمومی و کشاندن مردم به خیابانها و پیوستن به جریان اعتصابات و اعتراضات برای روزهای ۱۵، ۱۴ و ۱۶ آذر ماه به کار گرفتهاند و در همین راستا برخی از چهرههای شاخص و رهبران خودخوانده این جریان با استفاده از هشتگهایی نظیر #هدف_کل_نظامه سعی در تحقق این موضوع دارند.
اما یکی از مهمترین اهداف در تمام مراحل این اغتشاشگری که مکرون رئیسجمهور فرانسه از آن به عنوان انقلاب یاد کرده است میتوان فرسایش روحی و روانی نیروهای حافظ امنیت و ایجاد تردید در میان آنها برای انجام این وظایف مقدس که حفاظت از تمامیت ارضی، پاسداری از خون شهدای انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی و ملی است، دانست. چرا که حضور میدانی این عزیزان طی هشتاد روز گذشته تحسین و تحیر کارشناسان منصف بین المللی وعصبانیت اشرار و هدایت گرانشان را در پی داشته است، زیرا تصور آنها در این شرارت افکنیها این بود که فرسایش نیروها و متزلزل شدن آنها میدان را برای آنها فراهم میکند، اما دفاع ایثارگرانه آنها از امنیت مردم و تحمل طعنه ها، بی نزاکتیهای اغتشاشگران در عین مدارای هوشمندانه با اغتشاشگران، یکی از دلایل اصلی ریزش عناصر میدانی اغتشاشات است و همین امر است که استیصال اربابان غربی اشرار را در پی داشته وعصبانیت آنها را به اوج خود رسانده که این تغییر تاکتیکها ناشی از آن است؛ و این واقعیت یعنی ادبار مردم به اغتشاشگران و استحکام و روحیه قوی و ثبات قدم نیروهای حافظ امنیت را باید مهمترین دلیل برای شکست پروژه اغتشاشگران و سوریهسازی ایران دانست. این در حالی است که طی ماههای اخیر مردم ایران و به ویژه این نیروها در معرض گستردهترین و بدیعترین شکل جنگ روانی و شناختی بیگانگان و پادوهای داخلی آنها قرار داشتند تا در ادامه مسیر روشن خود دچار تردید شوند، اما کارنامه موفق آنها بهرغم درگیر بودن با مشکلات معیشتی نشاندهنده ایمان و باور و اعتقاد آنها به راهی است که انتخاب کرده اند. کارشناس مسائل سیاسی