غزلستان
میکُشد عکس تازه تو مرا عکسها قاتلان خاموشند @gilaasss
از دهانت چِشیدنیست غزل، بیش از آنکه شنیدنی باشد
قدری آهسته تر بخوان بگذار این حلاوت مکیدنی باشد
بی خیال عروض و قافیه باش فارغ از قید و بند شاعرها
روسری را به دست باد بده شعر باید که دیدنی باشد
واژه ها میوه های باغ تواند از لبان تو مزه می گیرند
تو نبودی کسی نمی دانست حرف باید چشیدنی باشد
ای نشسته به قله های سپید! شعر نو! پیش پای من بگذار
تا تو راهی که رفتنی باشد جاده ای که رسیدنی باشد
سعدیِ دخترانه ی سخنی, مطلع شعر ناب انجمنی
آرزو می کنم گلستانت غنچه هایش نچیدنی باشد
@gilaasss
غزلستان
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت جایت همیشه در دلِ من درد میکند @gilaasss
یادت که می کنم سر من درد می کشد
بی تو تمام پیکر من درد می کشد
در کوچه های مبهم و بن بست بی کسی
این روزها سراسر من درد می کشد
تا زهر و سوز و زردی پاییز می وزد
آبان و مهر و آذر من درد می کشد
وقتی مرور می کنمت تیر می کشد
قلبم،تمام باور من درد می کشد
گفتم که نقش خوب بکش،دست روزگار
هر لحظه در برابر من درد می کشد
تلخ است و بی حضور تو کامل نمی شود
شعرم به روی دفتر من درد می کشد
@gilaasss
دست من هم بده آن جام ازل را لطفا
برسان تا دم این خانه اجل را لطفا
زلف تو رونق گردشگری چشم و دل است
تو بپوشان کمی آن تاج محل را لطفا
مژه هایت چقدر با دل من بازی کرد
رو به پایین بده اقمار زحل را لطفا
بوسه از گونه تو خوب ترین کار من است
تو مهیا بکن این خیرالعمل را لطفا
شده این حرکت ابروی تو ویرانگر دل
هی مَلَرزان پس از این خط گسل را لطفا
من به کندوی عسل های لبت حساس
م با زبان پاک نکن ظرف عسل را لطفا
چشم را باز کن و بسته و تکرار بکن
آخر دوره آن شاه غزل را لطفا
هر که طاووس بخواهد نکشد جور، بده
با کمی ناز تو تغییر مثل را لطفا
@gilaasss
شما که خوبی و پاکی بهشت مال شما
دو تا اتاق جهنم برای ما شعرا
چه میشود بنشینم کنار شیخ اجل
میان کورهی آتش به بحث روی هجا
عجب همایش خوبی است با لسان الغیب
من و عراقی و سعدی و مولوی یکجا
به دست حضرت خیام باده میچسبد
به لطف او چه عذابی شدهست قسمت ما
کنار اهل دلان روزگار ما خوب است
شما که خوبی و پاکی بهشت مال شما
#طنز
@gilaasss
از تماشای تو هرکس رو به حیرانی رود
اختیار از دست مجنون های تهرانی رود
باغ رویت را نشان ده تا که از زیبایی اش
آبروی قالی معروف کرمانی رود
با حضور فرم شمشیری ابروهای تو
خاصیت از تیغه چاقوی زنجانی رود
روسری بگشای تا از عطر گیسوهای تو
شهرت از نام گلاب ناب کاشانی رود
رنگ روی گونه های تو اگر پیدا شود
رنگ و رو از زعفـران های خراسانی رود
گل گلی های قشنگ دامنت آوازه اش
در میان دختران ناز افغانی رود
سرخی لبهات باعث میشود بسیار زود
اعتبار سیبهای سرخ لبنانی رود
پسته لب باز کن تا شهر رفسنجان تمام
قیمت بازارهایش رو به ارزانی رود
وصف تو خوب است باید در تمام دوره ها
علت آوازه دلدار ایرانی رود
@gilaasss
تنها به این دلیل که با تو معاصرند
آنها که دیدهاند تو را جمله شاعرند!
از آن شبی که پای تو وا شد به کوچهها
شبگردهای بیسروپا باباطاهرند!
بانو! اگر تمام جهان شاعری کنند
در وصف یک هزارم چشم تو قاصرند!
یک شهر، مست، پشت سرت راه میرود
دیوانههای پشت سرت حیّ و حاضرند!
دیگر به ورد و جمبل و جادو نیاز نیست
لبهای سرخرنگ تو از بس که ساحرند!
از بیت بعد قافیهها فرق میکنند
این شعرها بدون تو آشفته خاطرند!
من را به خلسه میبرد آهنگ خندههات
این خندهها برای من عین مخدّرند!
این مرد اگر نشسته به دامان اعتیاد
تریاک چشمهای تو بیشک مقصّرند!
در اینکه من نمیروم و دل نمیکَنم
طرز نگاههای تو خیلی مؤثّرند!
خورشید من! بتاب که تابی نمانده است
ها کن که دستهای من ِیخزده سِرَند
@gilaasss