گـرمای خنده های تـو در آفتاب نیست
تا با تـو ام نــیازِ شـبـم ماهـتاب نیست
از کـوچـه رد شـدی و زمستان بهار شد
مانند عطـر ناب تو حـتی گـلاب نیست
خوشرنگیِ لبانِ تو شد حسـرتِ تَمشک
مستیِ این دو در قدحِ پُر شراب نیست
در دل حوائجیست که سخت است گفتنش
جانم؛ سکوت کردنِ من بیحساب نیست
ای عــشــق ای بـهـانــه ی زیـبای زنــدگـی
وقتی که در خیال منی اضطراب نیست
می خـواستـم بـداهـه سـرایی کنم ولی
این واژهها برای تو با آب و تاب نیست
چـشـمانِ تـو مطالعِ صـد ها قصیده اند
شعرِ بداهه در خورِ مضمونِ ناب نیست
#امیر_بهنام
📚 @ghazalestan 📖
گـرمای خنده های تـو در آفتاب نیست
تا با تـو ام نــیازِ شـبـم ماهـتاب نیست
از کـوچـه رد شـدی و زمستان بهار شد
مانند عطـر ناب تو حـتی گـلاب نیست
خوشرنگیِ لبانِ تو شد حسـرتِ تَمشک
مستیِ این دو در قدحِ پُر شراب نیست
بیدار و خواب دل شده در بندَتایپری
صیدی چنین اسیر بهچنگعقاب نیست
دردلحوائجیستکهسختاستگفتنش
جانم ، سکوتکردنِمنبیحسابنیست
ای عــشــق ای بـهـانــه زیـبای زنــدگـی
وقتی کهدر خیال منی اضطراب نیست
می خـواستـم بـداهـه سـرایی کنم ولی
این واژهها برای تو با آب و تاب نیست
چـشـمانِ تـو مطالعِ صـد ها قصیده اند
شعرِ بداهه درخورِ مضمونِ ناب نیست
#امیر_بهنام
📚 @ghazalestan 📖