eitaa logo
🦋ساز غزل در هوای بارانی🦋
43 دنبال‌کننده
164 عکس
167 ویدیو
4 فایل
دستم‌ به‌ قلم‌ آمد‌ و نام تو درخشید #حسین ✍️الهه نودهی @Anodeh
مشاهده در ایتا
دانلود
در پی تو آمدم با چتر.... باران نیست که می‌روم تا وسعت اندوه..... پایان نیست که رفتی و این کوچه‌ها در خلوت چشمان تو زیر لب گویند اینجا ماه تابان نیست که نیستی احساس من را تا کجاها می‌بری! گفتن از درد درونم سهل و آسان نیست که من شبی هستم که در آن تابش مهتاب نیست بعد تو هر فصل من غیر از زمستان نیست که در درون سینه‌ام آتشفشانی روشن است جز غم تو داغ دیگر در دل و جان نیست که ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
924.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بردند به تاراج، جهان را بردند از ریشه زدند و استخوان را بردند تا بی‌خردان بر سر پرگار شدند با دایره‌ای کلاه خان را بردند کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
من ساحل و چشمان تو دریای من است عمری است که آرامش دنیای من است جان می‌دهم آن لحظه بفهمم ای عشق! چشمان تو هم محو تماشای من است https://eitaa.com/fatimadastjerdi 🌻🌻🌻🌻🌻
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای شهر بارانی است برگرد نفس در سینه زندانی است برگرد به دستان تو محتاجیم مهدی! که دنیا در پریشانی است برگرد کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
هر آینه‌ای... از تو خبر دارد و اما سهم من دیوانه به جز بی خبری نیست از یاد تو در سینه‌ی من وسعت آهی‌ است! در خلوت چشمان تو شب را سحری نیست جانم به لب آمد که! به گیسوی تو سوگند در این قفس تنگ مرا بال و پری نیست یک شب گذری کن تو به این کوچه که ای عشق بی یاد تو در کوچه‌ی ما رهگذری نیست باید که در این آتش غم باز بسوزم از عشق چه گویم که به جز غم اثری نیست کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
می‌خرم هرچند باشد بذر اخلاص تو را در زمین بهرِ درو می‌خواهم آن داس تو را من کشاورزم برای بذرهای کاشته می‌برم همراه خود یک ذره وسواس تو را کاش گلهای درون باغ من هم داشتند جرعه‌ای عطر و هوای خوب احساس تو را کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
4.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من زندگی را بی‌نهایت ساده می‌خواهم از دست‌های تو جهانی تازه می‌خواهم عشق تو در این سینه‌ی من همچو زندانی‌‌ست حال و هوای هر غزل بعد از تو بارانی‌‌ست رو می‌کنم با اشک‌هایم شرح‌ حالم را بعد از تو عمرِ رفته‌یِ رو به زوالم را اسطوره‌ای هستم میان شهر غم دیگر! دنیا درون خود نمی‌بیند مثالم را در خلوت چشمان تو تا بستری از درد می‌بینم اینجا آرزوهای محالم را باید بیایی و بسازی تار و پودم را! چون در تو پیدا می‌کنم کل وجودم را هر پنجره از یاد تو لبریزِ احساس است با هر نفس در سینه‌اش عطر گل یاس است پاییز در خود می‌کِشد هر فصل سالم را در غربتی گم کرده‌ام بی‌تو خیالم را هر جمعه می‌پرسم کجا پایان دلتنگی‌ است؟! کی می‌دهی آقا جواب این سوالم را.... 💚 🌱 کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
آه از دستان سردی که کبوتر می‌کشد...😭 من کفتری هستم که دیگر جان ندارم تصویر زیبایی من از زندان ندارم بال و پرم اندازه‌ی یک آسمان بود اما زمانه با دلم نامهربان بود گاهی درون یک قفس آزار دیدم خود را بروی چوبه‌ی یک دار دیدم تا زنده بودم عاشق پرواز بودم شوق رهایی بود در کل وجودم آه از جهانی که مرا در خود شکستند بال و پرم را در قفس با غصه بستند حالا تماشا کن مرا این سهم من نیست سهم کبوتر در جهان جز سوختن نیست 🕊 کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
🍁 در گوشه‌ی میخانه شبی عکس تو را عشق بر پیکر هر ساغر و پیمانه کشیدم.... ‌کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
16.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دیده‌‌ی بارانی‌ام هر شب اشکی که مثل دانه می‌ریزد با یاد تو ساقی به جای می! عشق است در پیمانه می‌ریزد 💔 کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسمانم ابری و از دیده‌ی تر خسته‌ام چون قفس از چوبه‌ٔدار کبوتر خسته‌ام مرگ می‌آید به دادم می‌رسد عمری‌ست که همچو روحی زخمی از زندان پیکر خسته‌ام من به دستان تو محتاجم مسلمان صبر کن این که می بینی مرا در حد کافر...خسته‌ام! دل به دنیای تو بستن عاقبت جز درد نیست بعد تو از هر خیال زود باور خسته‌ام در درون سینه از تو خنجری جا‌مانده است باورم کن یک تنی هستم که از سر خسته‌ام کانال ساز غزل در هوای بارانی💕👇 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
هدایت شده از شهرزاد داستان‌📚📚
🍃 می‌گفت: _ چند وقتی هست یه صدایی رو مدام از درونم می‌شنوم که بهم می‌گه: تو متهم هستی به ریختن خون خیلی‌ها؛ اما من که کسی رو نکشتم..!!😔 با شناختی که ازش داشتم بهش گفتم: _ برادر خدا رو شکر کن!! نگاهی به من کرد و با تعجب پرسید:😳 _ خدا رو شکر کنم؟!! گفتم: « آره خدا رو شکر کن!!‌ خدا رو شکر کن که وجدان به خواب رفته‌ت بیدار شده..» 💚 اخم‌هایش را در هم کرد و با عصبانیت قیافهٔ حق به جانب گرفت و گفت: _ چی داری می‌گی مؤمن!! مگه من چیکار کردم..؟! گفتم: «یادته چند ماه پیش به خاطر وصیت‌نامهٔ بابای خدا بیامرزت چه آشوبی به پا کردی؟! پدرت رو به خاک نسپرده بودن که ادعای ارث‌و‌میراثت‌ نصف شبی خواب رو از چشم همسایه‌ها گرفته بود... هنوز که هنوزه مردم شهر دارن مسخره‌ت می‌کنن و می‌گن جواد کاکا بابا‌شو خاک نکرده بودن که رو‌در‌روی مادر بدبختش و خواهر و برادراش وایستاد و هر چی به دهنش اومد گفت و مراعات هیچکی رو هم نکرد... حتی مادر پیرش!!» _ آخرشم چی شد؟! رفتی شکایت کردی و آبرو برای خانواده‌ت نذاشتی...!! چطور می‌تونی دل شکسته مادرت رو به دست بیاری؟! اون که دیگه دلش ازت صاف نمیشه...!!😔💔 _ واقعیتش رو بگم جواد یه وقت ناراحت نشی ازم، زبون خیلی تندی داری مثل لبهٔ یه تیغ بُرنده است، برادر برای رضای خدا هم که شده را در‌ کام بکش..!! دیدم آهی کشید و قطره‌های اشک مانند باران روی گونه‌هایش سرازیر شد. 😭 رفتم دستم را گذاشتم روی شانه‌هایش و گفتم: _ الانم این عذاب وجدانته که اومده سراغت و یقه‌ت رو گرفته، بازم خدا رو شکر کن که هنوز خفه‌ت نکرده راهی هست واسه جبران...!! 🤲خدایا زبانی به ما عطا کن که کلامش نورانی باشد، آنقدر نورانی که شب و روز عاشقانه تسبیح تو گوید...!!🙏 «سبحانَ ربی العظیم و بحمده» «سبحانَ ربی الاعلی و بحمده » ✍ @shahrzade_dastan