🔸ما و انتخابات آمریکا؟!
موضوع وضعیت بین ایران و آمریکا در زمره مسائلی بوده که همواره مورد توجه کارشناسان سیاسی و بلکه عموم مردم بوده است. از این منظر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برای همه مردم دنیا معنایی داشته و برای مردم ایران معانی دیگری دارد. این نکته معمولا در موعد برگزاری انتخابات در آمریکا خود را نشان میدهد. به گونهای که نه تنها ذهنها بلکه برخی شاخصهای اقتصادی تحت تأثیر انتخابات آمریکا سمت و سو پیدا میکند. اما حقیقت چیست؟! برای مردم و یک نظام سیاسی که نه از رئیسجمهور دموکرات خیر دیده و نه جمهوریخواه چه فرقی میکند که در آمریکا چه کسی رئیسجمهور شود؟ اما برخی نیروها و گروههای سیاسی و رسانهها در ادوار مختلف کوشیدهاند تا به نوعی سرنوشت ملت و دولتها در ایران را به تحولات سیاسی در آمریکا پیوند بزنند.
در همین دوره چهار ساله اخیر دموکراتها، دو جنگ سرنوشتساز و تعیینکننده در سطح جهان آغاز شد، که از قضا آمریکا در ریشهها و تداوم هر دو جنگ نقش انکارناپذیری داشته و دارد. همچنین هنوز مردم ایران خاطره تلخ جنگ تمام عیار اقتصادی که ترامپ از سال ۹۷ علیه ملت ایران به راه انداخت، از یاد نبردهاند. هنوز که هنوز است بسیاری از رمز و رازهای توطئهگریهایی که ايالات متحده آمریکا از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ علیه مردم و دولت ایران عملیاتی کردند برای عموم آشکار نشده است. آنهم علیه دولتی که با جدیت و اعتقاد به سمت اجرای توافق هستهای و کاهش تنش و حل مسائل با آمریکاییها حرکت کرده بود. دولت وقت در جمهوری اسلامی ایران برای اثبات حسن نیت خود، همه تکالیف مشخص شده در برجام و حتی بسیاری از استانداردهای سیاسی دولتهای غربی را مورد توجه قرار داد، اما مقامات آمریکایی به این سیاست کمترین وقعی ننهادند.
در اینجا یک راهکار اساسی وجود دارد؛ راه پیشرفت کشور از درون نظام سیاسی میگذرد. باید تا سر حد ممکن شاخصهای انسجام ملی را افزایش داد و بر منابع قدرت ملی افزود. حتی اگر بخواهیم تحریمهای ظالمانه را از سر راه ملت ایران برداریم، باز راه آن از مسیر اصول سهگانه ترسیم شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی میگذرد؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۲ با تبیین ضوابط و شاخصهای سیاست خارجی موفق، «عزت» به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، «حکمت» به مفهوم تعاملات و فعالیتهای خردمندانه و محاسبه شده و «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر را سه کلیدواژه اساسی در دیپلماسی کشور خواندند.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔰سفر نماینده ویژه در شرایطی ویژه
🔸سفر مهم و شجاعانه دکتر عباس عراقچی همزمان با نماز جمعه نصر و درست چند روز پس از عملیات تاریخی وعده صادق۲ نقطه آغاز سفرهای مقامات رده بالای جمهوری اسلامی ایران به لبنان و سوریه در شرایط سرنوشتساز منطقه محسوب میشود.گام دوم را دکتر محمدباقر قالیباف برداشت؛او در حالیکه خود هدایت هواپیما را بر عهده داشت،در میان دود و آتش ناشی از حملات رژیم صهیونیستی،وارد لبنان شد.حالا اما سفر نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی به سوریه و لبنان در شرایطی ویژه انجام شده است.لاریجانی پیشتر و در شرایط سرنوشتساز سال ۹۷ و در اسفند همان سال به عنوان نماینده رهبر معظم انقلاب به چین سفر کرد و پیام رهبری را به رئیسجمهور چین تقدیم کرد.بنابراین آنچه سفر دکتر لاریجانی به لبنان و سوریه را درخور توجه ساخته و بازتابهای فراوانی به همراه داشته این است که او نماینده رهبر معظم انقلاب و حامل پیام معظمله برای مقامات سوری و لبنانی بوده است.
🔸شاید نقطه اوج ماهیت و هدف سفر دکتر لاریجانی به کشورهای سوريه و لبنان آن زمانی بود که او در میان خبرنگاران اعلام کرد که "سفر ما به لبنان برای این بود که بگوییم در همه شرایط از ملت لبنان و مسئولان لبنانی حمایت میکنیم؛ما به دنبال حل مشکلات هستیم در حالی که نتانیاهو کارها را خراب میکند و شما باید دوستان و دشمنان را تشخیص دهید". از این رو بسیار اهمیت دارد که اهداف سفر ویژه نماینده ویژه را در صدر رسانهها نشاند و بر مواضع معتبر و واقعبینانه جمهوری اسلامی ایران برای حل مسائل منطقه تکیه کرد.حرف ایران اسلامی در زمینه حل و فصل چالشهای کنونی منطقه روشن و منطقی است؛تمامیت ارضی،منافع سیاسی و خواست مردم کشورهای منطقه باید محترم شمرده شود.
🔸جمهوری اسلامی ایران چه در شرایط صلح و چه روزهای سخت،حمایتهای خود را ملتهای مظلوم منطقه و خاصه تفکر مقاومت استمرار میدهد.کار هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران منطبق سازی برنامههای سیاستخارجی خود با منافع ملتهای منطقه است.از این منظر خط دخالت جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه که برخی رسانههای وابسته به جریان غربی و عبری در آن میدمند نسبتی با واقعیتهای موجود ندارد.ایران ثابت کرده که در سالهای پرالتهاب بحران در سوریه و هماکنون لبنان، دنبال چیزی خارج از اراده ملتها و دولتهای سوریه و لبنان نیست.حضور مسئولان ایران اسلامی در لبنان و سوریه دربرگیرنده یک پیام تعیینکننده دیگری نیز هست و آن اینکه بر اساس تجربیات،جبهه مقاومت و خاصه ایران اسلامی از هیچ رخداد و منازعه،جزء با فتح و نصرت خارج نشده است؛چالش کنونی نیز از قاعده پیشین مستثنی نیست.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔸سناریوی سوریه ضعیف
▪️منابع خبری گزارش دادند، ارتش اسرائیل ۵۰۰ هدف نظامی در سوریه را با یک هزار و ۸۰۰ بمب منهدم کرده که منجر به نابودی بخش زیادی از توان نظامی سوریه و از دست رفتن زیر ساختهای این کشور شد؛اسرائیل مهمترین پایگاههای نظامی سوریه از جمله فرودگاهها و انبارها، اسکادرانهای هواپیما، رادارها، ایستگاههای سیگنال نظامی و بسیاری از انبارهای تسلیحات و مهمات را در مکانهای مختلف از بین برده است. همچنین بخشهای زیادی از سرزمین سوریه تا نزدیکی دمشق اشغال شد. عجیبتر اما عکسالعمل مسؤلان حاکم بر سوریه بود که گفتند در حال حاضر اولویت ما مقابله با اسرائیل نیست!
▪️سوریه آینده با همه ابهاماتی که دارد،اما یک احتمال جدیتر از سوی کارشناسان درباره آن مطرح هست و آن شکلگیری حکومتی است که در چارچوب ائتلاف غرب عمل میکند. با این حال رژيم صهيونيستي باحمله به تأسیسات زیربنایی و راهبردی سوریه ثابت کرد مشکل مقامات آمریکایی و صهیونیستی صرفا ماهیت نظامهای سیاسی نیست، بلکه آنان اصولا بهدنبال شکلگیری دولتهای ضعیف و حتی دستنشانده در منطقه هستند.
▪️ایران عزیز ما پیشتر این را تجربه کرده و به چشم خویش دیده بود. البته تجربههایی سخت و پرهزینه. دکتر مصدق نمونه خوبی برای بیان یک تجربه است. دکتر مصدق اولا باورهای ایدئولوژیک در او راه پیدا نکرده بود. جدای از این،مصدق از حیث سیاسی نیز متأثر از تحولات زمانه دل از انگلیس بریده و در آغوش آمریکا غلتیده بود. بر این اساس قاعدتا دولت مصدق باید مورد حمایت همهجانبه غرب باشد.
▪️اما آن خصلتی که مصدق داشت و همان هم کافی بود تا آمریکا با کودتا کار دولتش را یکسره کند و سرلشکر زاهدی را به جای او بنشاند،کوشش وی برای ملی کردن صنعت نفت کشور بود. در حقیقت آمریکاییها اصولا با ایران قوی، متحد و بزرگ مخالفند. بنابراین بسیار مهم است که آگاه باشیم آمریکا پیش و بیش از اینکه دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، با ایران قوی دشمنی دارد.
▪️حالا اما به نظر میآید طراحان توطئه علیه سوریه چنین خوابی دیدهاند. آنچه در ذهن آمریکاییها و صهیونیستها میگذرد و بیتردید بخشی از برنامه عمل آنان برای آينده سوریه خواهد بود این هست که نظام سیاسی آينده سوریه فاقد ارتش قوی و مجهز باشد. آنها به یک نیروی نظامی در حد پلیس ملی معتقدند. بر این اساس درک این نکته نیز دشوار نخواهد بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی، در سطحی کلانتر اصولا با هر گونه دولت کارآمد و قوی در سوریه مخالف هستند. روند تحولات آتی مشخص میسازد که سیاست طراحان پروژه اخیر در سوریه، به سمت بیثباتی و ناکارآمدی دائمی سوق پیدا خواهد کرد.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔰دو درجه کمتر! دو درجه بیشتر!
🔹رئیس جمهور محترم از مردم خواسته اند با کاهش دو درجهای دمای محیط کار و خانه به پویش دو درجه کمتر بپیوندند. کارشناسان محاسبه کردهاند که دو درجه کاهش مصرف گاز معادل تولید دو فاز میدان گازی پارس جنوبی است. هر چند کشور در بخش انرژی با مشکلات متعددی رو به روست و هنوز سبد انرژی در کشور تنوع نیافته، با این حال هنوز مشکل اساسی در این زمینه مدیریت مصرف است. از این منظر انتظار است که همه مردم ایران به این پویش ملی ملحق شوند. تردیدی نیست همراهی عمومی سبب خواهد شد تا در فصول مختلف سال، مردم و خاصه بخشهای مرتبط با تولید با کمترین دغدغه، آن را پشت سر بگذارند. در سایر مسائل اقتصادی نیز این اندکاندک ها و همراهی ها در نهایت تبدیل به رویدادهای بزرگ می گردد.
🔹آن چه که رئیس جمهور محترم با طرح موضوع دو درجه کمتر درخواست کرده، از نگاه دیگر خود میتواند به یک تمرین ملی در سایر حوزههای سیاسی و اجتماعی نیز منجر گردد. بنابراین ما گاه به دو درجه کمتر و گاه به دو درجه بیشتر نیز نیازمندیم. دو درجه کمتر در کاهش تنشهای و اختلافات بیحاصل داخلی. نیز دو درجه بیشتر برای افزایش اتحاد ملی. این دو درجه ها در این شرایط حساس و سرنوشت ساز ملی و منطقه فوق العاده کارگشاست. گاهی به دو درجه عقلانیت بیشتر نیز محتاجیم! نماینده محترمی هم که این روزها کار و مشکلات حقیقی مردم را رها کرده و دوره افتاده و روایت جعلی از نحوه سقوط بالگرد حامل رئیسی عزیز بیان می کند باید برایش پویش دو درجه عقلانیت بیشتر به راه انداخت و حتی اگر لازم شد باید او را روانه کلاس درس دو درجه بیشتر آموزش و تشخیص منافع ملی کرد.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔹به روز رسانی راهبردی موفق
"اگر دولت جدید ترامپ تصمیم به مذاکرات هستهای با ایران گرفته، باید از تجربیات گذشته درس بگيرد و نکات کلیدی را مد نظر قرار دهد تا از تکرار اشتباهات گذشته عبرت بگیرد.تهران از مذاکرات گذشته آموخته که هر چه اهرمها و تهدیدات خود را تحت عنوان مقاومت حداکثری افزایش دهد، فشار کمتری تحمل میکند. ایالات متحده نباید در برابر تهدیدات انتقامی ایران با عنوان مقاومت حداکثری عقبنشینی کند".
آنچه در بالا آمد فشرده و خلاصهای از پيشنهاد ۲۰ نفر از مقامات عالیرتبه نظامی و سیاسی آمریکا است که در چارچوب مؤسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا به ترامپ پیشنهاد دادهاند. اعتراف و اذهان آمریکاییها به سیاست مقاومت حداکثری جمهوری اسلامی ایران، نشانه موفقیتآمیز بودن آن راهبرد و لزوم استمرار آن در آینده پیچیده و سرنوشتساز منطقه است. ایران از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ یعنی نقطه خروج آمریکاییها از توافق هستهای کوشید با جلب نظر اتحادیه اروپا راهی موازی در بخش مالی به عنوان جایگزین برجام بگشاید که عملا نتیجهبخش نبود. از ۱۸ اردیبهشت ۹۸ اما سیاست ایران از صبر راهبردی به مقاومت حداکثری تغییر پیدا کرد و اقدامات متنوعی اجرا شد.
نتیجه تمرکز بر ایده مذاکره با آمریکا و توجه به خواستهها و ملاحظات آمریکاییها که اخیرا رهبرمعظم انقلاب اسلامی به تکرار آن هشدار دادند، منجر به دردناکترین اتفاقات شد. آمریکاییها و احتمالا با همدستی صهیونیستها بعد از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ و در دولت اصلاحات و اعتدال ۱۴ نفتکش متعلق به ایران را در آبهای مدیترانه و دریای سرخ مورد اصابت حملات موشکی و... خود قرار دادند! در اینجا اگر راهبرد و اقدامات قاطعانه و تاریخی نیروهای مسلح در خصوص اقدامات متقابل و موازنه سازی به اجرا درنمیآمد تنرنجور اقتصاد ایران به نقطه فروپاشی مطلق نزدیک میشد؛ سردار سلامی اخیرا به صراحت شرح کلی آن دوره را بیان کردند؛"در آن ایام، ایران اسلامی به قدرتی دست یافت که هرکس از ما کشتی ربود، ما هم از او کشتی گرفتیم و هرکس کشتی ما را زد، ما هم کشتی او را زدیم تا امروز خطوط کشتیرانی ما از هر قدرتی در عالم امنتر باشد".
اگر سیاستمدار ایرانی به برجام به مثابه ابزاری برای گشودن گرههای تحریم مینگرد، اما از منظر یک سیاستمدار آمریکایی برجام وضع شده تا علاوه بر کنترل ایران اتمی،راهی برای مهار ایران در سایر مولفههای قدرت ملی(مانند موشکی و منطقهای) بیابد. درک این واقعیت در کنار تداوم و به روز رسانی راهبرد مقاومت حداکثری از مهمترین موضوعات در طراحی هر گونه برنامهریزی در عرصه سیاستخارجی کشور در دوره کنونی محسوب میشود.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔰مصاحبه ظریف؛
آنچه بود و آنچه روایت شد!
🔹تا امروز درباره مصاحبه دکتر ظریف با فرید زکریا تحلیلها و ارزیابیهای گوناگونی صورت گرفته است. اما به نظر میآید بسیاری از منتقدان و حامیان مصاحبه، متن کامل آن را دنبال نکرده و صرفا گزیدههایی از مصاحبه را مبنای قضاوت خود قرار دادهاند؛ اما کسانی که کل مصاحبه را دیدهاند ارزیابی آنان یقینا متفاوت است؛ بر این اساس چند نکته بیان میشود و داوری و قضاوت را به مخاطبان وامیگذارم؛
۱)در بخش مربوط به جبهه مقاومت مصاحبه که فرید زکریا تلاش میکرد، نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران در موقعیت ضعيف قرار گرفته است، دکتر ظریف نه تنها بر خلاف منافع ملی صحبت نکرد، بلکه در چارچوب سیاستهای نظام نیز بحث کرد.
۲)در بخش مربوط به موضوع هستهای و سیاست ایران هراسی و اسلام هراسی غرب، آقای ظریف مستند و مستدل اظهارنظر کرد.
۳)آقای ظریف فرآیند خلف وعده آمریکا و نقض عهد آنان در موضوع برجام را به درستی و در چارچوب روایت رسمی کشور بیان کرد. او مثلا گفت بر اساس اقدامات غیرقانونی آمریکا درباره خروج از توافق هستهای، نقطه گریز هستهای در ایران از یکسال به چند روز رسیده است.
۴)درباره این موضوع که جمهوری اسلامی ایران در منطقه گروه نیابتی ندارد، ظریف گفت گروههای مقاومت پیش از انقلاب اسلامی نیز با اسرائیل در حال نبرد بودهاند. او گفت چون گروههای مقاومت مبارزه میکنند، در نتیجه حمایت ما از آنان تولید شده است؛حمایت، مبارزه را تولید نمیکند. بلکه مبارزه سبب حمایت شده است. علت مبارزه نیز اشغالگری، تجاوز و نقض حقوق بشر توسط صهیونیستها است.
۵)درباره اینکه اسرائیل رژیمی نسلکش، اشغالگر و آپارتاید و ناقض حقوق بشر است، با صراحت در مصاحبه آن را مورد تأکید قرار داد.
۶) آقای ظریف درباره حل مسئله فلسطین، تقریبا نظر رسمی نظام مبنی بر تشکیل یک دولت فلسطینی و حق تعیین سرنوشت فلسطينيان را بیان کرد. او گفت کلید حل مسئله فلسطین در اسرائیل است و این رژیم باید دست از خودکامگی بردارد تا قضیه حل شود. ظریف گفت ما به حمایت از فلسطین ادامه خواهیم داد.
۷)درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، فرید زکریا مدعی شد من سال گذشته به عربستان سفر کردم. زنان سعودی گفتند که حقوق ما در عربستان بیشتر از زنان در ایران است. اما پاسخ های ظریف:
_در کابینه دولت چهاردهم چهار زن حاضر هستند.
_اگر به خیابانهای تهران بیایید برخی خانمها موهای خود را نپوشانده اند، این خلاف قانون است، اما دولت تصمیم گرفته، که زنان را تحت فشار قرار ندهد.
_اقلیتهای قومی در بخشهای مختلف کشور منصوب شدهاند.
۸)مجری پرسید برخی تندروها شما را دوست ندارند و میخواهند با شما برخورد کنند آیا موفق خواهند شد؟ آنان مدیریت خیلی بخشهای کشور را در دست دارند. اما پاسخهای ظریف؛
_ اگر آنها اینقدر که شما میگویید همه چیز را مدیریت میکنند، به من اجازه حضور در اجلاس داووس داده نمیشد.
_ این نشان میدهد ایران یک جامعه تک صدایی نیست. ما صداها و دیدگاههای مختلفی داریم. در برخی انتخابات ها آنها برنده هستند و ما بازنده و گاهی اوقات نیز ما برنده میشویم و آنها بازنده.
_انتخابات اخیر در ایران کاملا رقابتی و سخت بود. اگر رقیب پزشکیان انتخاب میشد، شرایط تفاوت پیدا میکرد. ظریف در یک خطای آشکار بیان کرد که اگر جلیلی رئیس جمهور بود، ممکن بود یک جنگ در منطقه داشته باشید! او در ادامه گفت در ایران تکثر دیدگاهها وجود دارد و من به دیدگاههای مختلف احترام میگذارم.
_من اصلا نمیخواهم کسانی که علیه من حرف میزنند، دولت آنان را ساکت کند. زیرا اگر ما منتقدین را خاموش کنیم، روزی آنان نیز با ما همین رفتار را خواهند داشت.
_منتقدین میگویند انتصاب من غیرقانونی است. اما تفسیر ما متفاوت است. قرار است دادگاه درباره انتصاب من تصمیم بگیرد. اگر دادگاه بگوید که باید بروم، خب میروم. این پايان دنیا نخواهد بود. دوباره تدریس را شروع میکنم.
🔹حالا با یک نگاه منصفانه و بیطرفانه این مصاحبه را ارزیابی کنید. آیا بین آنچه در مصاحبه رد و بدل شده با واکنشهای بیرونی(چه نقدها و چه حمایت ها) تناسب وجود دارد؟ هر چند طرح برخی نکات آقای ظریف که مرتبط با سیاست داخلی است، هرگز نباید به عرصه سیاست خارجی راه بیابد، اما آیا نقدها و حمایت ها در این زمینه بر مدار انصاف و عدالت بیان شده است؟ آیا اگر اندکی سواد رسانه و قوه تشخیص منافع ملی در کار بود نباید بخشهای مثبت و مؤثر مواضع دکتر ظریف ضریب میخورد و بازتاب پیدا میکرد و بخش های منفی آن مورد تذکر و نقد کارشناسی قرار می گرفت؟ اما متأسفانه قضاوتها در جامعه گاه بر مبنای تعصبات و هیجانات صورت میگیرد. این یک خطای بزرگ اخلاقی و سیاسی است و باید بشدت از آن اجتناب کرد. موضع گیری ها نباید آرامش جامعه را مخدوش کند و جای مسائل اصلی و فرعی را جابجا سازد.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
ایستادگی بر مدار عقلانیت و انصاف
یادداشت؛ مصاحبه ظریف؛آن چه بود و آنچه روایت شد! فراتر از انتظار ظاهر شد و بازتابهای گوناگونی را به همراه داشت. بسیاری به شیوههای مختلف نظرات خود را در این باره بیان کردند؛ دستهای این یادداشت را حمایت یکسویه از آقای ظریف و چشم بستن بر خطاهای وی توصیف کردند. گروهی گفتند بحث ما اصولا مصاحبه آقای ظریف با آقای فرید زکریا نیست؛ بلکه بحث اصلی این است که چرا او در حالی که به صورت غیرقانونی در جایگاه معاون رئیسجمهور نشسته، به سفر سوئیس رفته است. طیفی دیگر معترض بودند چرا ظریف سفره دلش را پیش خارجیها باز کرده و مسائل مربوط به سیاست داخلی را به عرصه سیاست خارجی کشانده است. البته دسته دیگری نیز یادداشت منتشر شده را روایتی منصفانه، منطقی و متوازن به مصاحبه ظریف توصیف کردند که از افراط و تفریط به دور بوده است.
اگر خوب به یادداشت دقت شود آن متن اصولا با هدف دفاع و حمایت نوشته نشده است؛ هر چند ممکن است نتیجه طبیعی آن چنین باشد. در یادداشت، خطوط کلی مصاحبه اهم از مثبت و منفی بیان شده است، تا مشخص شود که اگر نقدهایی بر مصاحبه وارد هست، اما نکات مثبت آن به مراتب بیشتر از نقاط ضعف مصاحبه است. بحث بر سر ندیدن یا انکار خطاهای آقای ظریف نیست؛ معلوم هست که ایشان به مانند سایر کنشگران سیاسی دارای خطا و کاستی است. هدف اصلی متن، فقط تذکر به رعایت انصاف و عدالت در مواجهه با یک مصاحبه بود؛ همین. مصاحبهای که چون کامل دیده و مطالعه نشده، در سطح جامعه در حال تولید نفرت گسترده و عمیق است. مگر آن فرد پرمدعا که چند سال پیش حیثیت جمهوری اسلامی را در جهان زیر سؤال برد که لشکر سایبری چنین و چنان میکند، نگفت که نیروهای ضد کودتا باید ظریف را بهمحض ورود به کشور بازداشت و تحت بازجویی قرار دهند! یا اینکه فراخوانهای تجمع در مخالفت با این مصاحبه در گوشه و کنار دیده و شنیده شد.
ما محکوم به رعایت انصاف و عدالت در تحلیل سیاسی و قضاوت و ارزیابی دیگران هستیم. این یک امر اخلاقی، شرعی و قانونی است. نمیشود یکسره به یک متن و مصاحبه تاخت، اما قوت هایش را نگفت. آیا تعالیم اسلام و عقلانیت به ما اجازه میدهد، از دایره انصاف و عدالت خارج شویم؟ آن یادداشت در نقد قانونی یا غیرقانونی بودن مسئولیت کنونی آقای ظریف نبود. که تکلیف این را دستگاه متولی روشن میکند. آن یادداشت حتی در صدد نقد دیدگاههای نادرست آقای ظریف نیز نبود. یادداشت فقط نکات مثبت و منفی یک مصاحبه را در کنار هم گذاشت تا به قول حافظ یاد بگیریم؛
عیبِ مِی جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
آسیب شناسی انقلاب از دیدگاه امام خمینی(ره)؛
عدم تزکیه و کنش گری
امیدوارم انشالله تا شما این روزنامه ای که در دستتان هست و عهدهدار مسئولیت آن هستید درصدد باشید که اولاً افرادی که میخواهند به این جمهوری صدمه بزنند اگر یک دفعه نمیتوانید آنها را ارشاد کنید به تدریج این کار را بکنید، وقتی تدریج شد کار درست میشود.
اما راجع به محتوا و دیگر چیزها، شما هیچکس را دشمن خودتان حساب نکنید، نمیگویم صدام را هم حساب نکنید،نه،اما اینهایی که الان متکفل امور کشور هستند هیچ کدام دشمن با شما نیستند. سلیقههای مختلفی با هم دارند این سلیقههای مختلف در نفس انسان روی انگیزههایی است که به صورت مخاصمه در میآید در صورتی که نباید اینطور باشد.
روزنامهها باید با کسی صورت مخاصمه نداشته باشند بلکه صورت ارشاد داشته باشند،مطالب را بگویند.
انتقادها باید باشد زیرا یک جامعه تا انتقاد نشود اصلاح نمیشود .
عیب هم در همین جاست چون سر تا پای انسان عیب است و باید این عیبها را انتقاد کرد تا جامعه اصلاح بشود.
صحیفه نور،جلد ۱۴ ، صفحه ۲۵۹
از علما شنیدهایم وقتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ظهور میکنند خیلیها تصور میکنند دین جدیدی آمده، در حالیکه دین همان دین پیشین است. اما غبار فراموشی و غفلت، توسط انسانها بر آن نشسته بوده و لذا همه تصور میکنند دین جدیدی نازل شده است. حالا فرمایشات امام عزیزمان را بخوانید. واقعا چقدر انسان احساس میکند با این تعالیم فاصله گرفتهایم. میخواهیم پیروان حقیقی مکتب امام خمینی رحمه الله علیه را بشناسیم به ادعاها توجه نکنیم، اعمال و رفتارهای کنشگران سیاسی را با شاخص امام بسنجیم. آن هنگام انقلابی اصیل از انقلابی نما شناخته میشود.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
هدایت شده از عزیز غضنفری
ذوق زدگی های بلاوجه!
برداشتهای متفاوت از یادداشت مصاحبه ظریف؛ آن چه بود و آن چه روایت شد! کماکان ادامه دارد. اما حقیقت آن یادداشت چه چیزی بود و چه نبود؟ ظاهر و ماهیت متنی که نوشته شد صرفا تلاشی منصفانه برای ارزیابی اظهاراتی بود که آقای ظریف در مصاحبه با فرید زکریا ارائه کرده بود. در آن یادداشت کوشش شد ضعف و قوت های مصاحبه گرد هم آیند تا امکان داوری و قضاوت بر اساس عدل و انصاف برای مخاطبان فرآهم آید. اما به طور طبیعی نگارش آن یادداشت یقینا تایید مطلق یک تفکر و راه نبوده و نیست. نگارنده پیش از این با نگاهی تاریخی بارها رویکرد و چارچوب فکری که در سیاست خارجی بر اساس اعتماد به غرب و کمتوجهی به ظرفیتهای ملی و منطقهای کشور، موجب وارد شدن خسارتهای متعدد به منافع ملی شده را مورد بررسی و نقد قرار داده است. ناگفته پیداست تفکری که مسائل اختلافی عرصه سیاست داخلی را به محیط سیاست و روابط خارجی می کشاند سراسر ضرر و زیان است. به هر ترتیب ما بدلائل گوناگون و بر اساس فرمایشات مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی باید از دو قطبی کردن فضای اجتماعی کشور خاصه در شرایط کنونی بشدت پرهیز کنیم و بر مبنای رهنمودهای حکیمانه و سیاستهای اعلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی تا میتوانیم بکوشیم آهنگ آرامش، امید، انسجام ملی و پیشرفت بر این کشور طنینانداز شود.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
هدایت شده از عزیز غضنفری
جبهه فراگیر مردمی؛ در برابر دشمن غیرقابل اعتماد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در چند سخنرانی اخیر، با اشاره به بدعهدی دشمنان، بر موضوع مراقبت و صیانت از منافع ملی در عرصه سیاست خارجی در مقابل دشمنان ملت ایران تأکید کردهاند. اما آنچه نقش اصلی و تعیینکننده در تحقق منافع ملی ایفا میکند، ایجاد انسجام و جبهه فراگیر مردمی در عرصه داخلی و پرهیز از دوقطبیسازی است. تکثر سلایق و گرایشهای سیاسی در ذات فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی وجود دارد. اما این تنوع هیچ گاه نباید برای کشور از طریق دوقطبیسازیهای پر ضرر و آوردن مسائل فرعی و حاشیهای به متن و اصل، تبدیل به تهدید گردد؛ چیزی که مع الاسف به آسانی در جامعه ما تولید میگردد.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آذر ۱۴۰۲ بیان داشتند که در اینگونه مواقع راهکار آن است که بر اصول و مبانی پایدار بایستیم و در حیطه سلایق اغماض به خرج دهیم. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با بسیجیان در ۵ آذر ۱۴۰۲ فرمودند: در کشور مدام دوقطبی درست میکنند: طرفدار زید، طرفدار عمرو؛ طرفدار فلان فکر، طرفدار [فلان]؛ این حرفها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این چیزها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلافسلیقهای هم با شما داشته باشند.
در این باره نخست بایستی بکوشیم ببینیم مشکل اساسی در این باره چیست که جامعه به سمت تنفر و تفرقه سوق پیدا میکند. مسئله اساسی در شکلگیری گرایشهای ضد انسجام ملی،صفر و صدی دیدن قضایا و عملکرد عناصر سیاسی است. در اینجا گویی قانون "همه یا هیچ" حکمفرماست. یعنی اگر عناصر سیاسی "همه" سلایق و خصلتهای سیاسی یکدیگر را ندارند، گویی "هیچ" محدوده و عقاید مشترکی با يکديگر ندارند. گاه توجه نمیشود که بین صفر و صد اعداد و نقاط دیگری نیز هست.اینکه نیروهای سیاسی که همفکر و هم سلیقه ما نیستند، پس دقیقا در نقطه مقابل ما هستند،پدیدهای مخاطرهآمیز است. مشکلات سیاسی و اجتماعی ناشی از آن نیز دقیقا از همین جا آغازمیشود.چرا که به فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایجاد دو قطبی های کاذب، بیفایده و البته پرضرر است. یک ملت منسجم و متحد است که بر هر دشمنی فائق میآید.
پیامدهای تفرقه، تنفر و دوقطبیسازی در جامعه آن است که اخلاق عمومی را زایل میکند؛ خشم و نفرت در جامعه میپراکند؛ انسجام اجتماعی را دچار مشکل میکند؛ چهره و شخصیت جهانی نظام را مخدوش ساخته و راه توطئهگری دشمنان را در مقطع حساس کنونی منطقهای و جهانی هموار مینماید.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خصوص توجه به انسجام داخلی در ۲۱ دیماه ۸۸ فرمودند "من این را بارها گفتهام؛ اثبات و نفی ما نسبت به اشخاص،ناشی است از جمعبندیای که ما نسبت به این آدم یا نسبت به این دولت یا نسبت به این جریان داریم. این به معنای این نیست که هیچ نقطه منفیای در این جايی که ما داریم تأییدش میکنیم، نیست؛ خوب، چرا، نقطه منفی هم هست؛ منتها من وقتی مقایسه میکنم بین آن نقطه منفی و آن نقاط مثبت، میبینم که آن نقاط مثبت ترجیح پیدا میکند. خوب، نتیجه جمعبندی میشود این. به نظر من باید اینجوری عمل کرد".
بر اساس این فرمایش رهبری معظم انقلاب اسلامی در این صورت است که میتوان راه تحقق جبهه فراگیر داخلی در این شرایط حساس داخلی و منطقهای را محقق ساخت. باید از سلائق سیاسی و اجتماعی عبور کرد و بر اصول و مبانی اصرار ورزید. الزام ضروری دیگر اصلی فرعی کردن مسائل است. در این زمانه حساس ما محکوم به تمرکز بر اصول و کنار نهادن فرعیات و حواشی هستیم.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔸ترامپ ۲۰۱۷؛ ترامپ ۲۰۲۵ !
▪️ترامپ در شرایطی رئیس جمهور آمریکا شده که پیشتر تجربه ۴ سال مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را به همراه خود دارد. تجربیات مهم آن دوره، برای امروز ما فوقالعاده حساس و سرنوشتساز است. ما حالا هم ترامپ را میشناسیم و هم راه نشاندن او بر سر جای خودش را. درست است که ترامپ از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ سیاست فشار حداکثری را علیه کشور در پیش گرفت و در مسیر صادرات نفت ایران تولید ناامنی و اختلال کرد؛ و درست است که بدلیل نگاه و ملاحظه دولت وقت، نظام یک سال دشواریهای سیاست صبر راهبردی را بر خود هموار ساخت؛ اما از ۱۸ اردیهشت ۹۸ تاکنون جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکاییها نه تنها بازدارندگی ایجاد کرده، بلکه موازنه نیز قاطعانه به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر پیدا کرده است.
▪️سیاست تحریم نفت ایران به طور قطعی تجربهای ناکام و شکست خورده است. سردار سلامی اخیرا به صراحت، شرح کلی آن دوره را بیان کردند:"در آن ایام، ایران اسلامی به قدرتی دست یافت که هرکس از ما کشتی ربود، ما هم از او کشتی گرفتیم و هرکس کشتی ما را زد، ما هم کشتی او را زدیم تا امروز خطوط کشتیرانی ما از هر قدرتی در عالم امنتر باشد". همچنین سرلشکر سلامی ۱۸ بهمن ماه در بندرعباس در واکنش به اظهارات روزهای گذشته ترامپ که گفته بود ابعاد قدرت ایران بزرگ است، گفت "ترامپ در دوره چهارساله ریاست جمهوری قبلی خود، قدرت جمهوری اسلامی ایران را بهخوبی درک کرد و بر اساس این واقعیت قضاوت کرد". لذا در این زمینه همه عناصر سیاسی، مسئولین کشور و خاصه رسانهها نباید مردم و بخصوص بخش اقتصادی کشور را به سمت هراس و ابهام سوق دهند و جنگ روانی به راه بیندازند.
▪️در کنار تجربه پیشین برای مواجهه با ترامپِ دوره جدید، انسجام ملی یک اصل ضروری و فوری به نظر میرسد. انسجام ملی یک نیاز عینی و قطعی و یقینا یک امر تزئینی و کلیشهای نیست. خروجی هر خبر و تحلیلی که انسجام ملی را مختل کند و یا در جامعه ناامیدی را بوجود آورد یقینا کنشگری برخلاف منافع ملی محسوب میگردد. در این شرایط بسیار اهمیت دارد که از درون کشور در ارتباط با موضوع آمریکا، یک صدا انعکاس بیرونی پیدا کند. برای منافع ملی چیزی نزدیک به فاجعه هست که ظرف ۴۸ ساعت دو صدای متفاوت از طرف وزیر امور خارجه و معاون راهبردی رئیس جمهوری نسبت به مسئله آمریکا شنیده شود.
▪️کلمه به کلمه این تناقضها برای دشمن تولید فرصت و منفعت میکند. از دیگر سو هر کسی در جریان نباشد، اما متولیان و متخصصان امر سیاستخارجی به خوبی میدانند که که ظرفیت و کنشگری منتقدان سیاست خارجی در محیط داخل کشور، برخی موانع بر سر راه طراحیهای کشور در عرصه سیاست خارجی را برمیدارد و گاه نقش تسهیل گری دارند. بنابراین دولت آرایش و اهتمام خود را در مقابل دشمن تنظیم کند و نه نیروهای سیاسی منتقد درون کشور؛ از طرف دیگر نقدهای منتقدان و یا مخالفان دولت نیز دلسوزانه باید باشد و خود سبب دوقطبیسازی و تنشآلود شدن جامعه نگردد. تکرار خطا از سوی هیچ کس قابل پذیرش نیست. راه عبور از مسیر کنونی و پیروزی در برابر بدخواهان ملت ایران هم اینک برای ما از روز هم روشنتر است.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔸کاری که انقلاب اسلامی کرد!
▪️امروز ۱۳ اسفندماه سالروز انعقاد معاهده پاریس که منجر به جدایی هرات از ایران شد است. هرات بدلایل فراوان برای انگليس مهم و کلیدی بود. بخاطر همین تلاش کردند این منطقه را از حوزه نفوذ ایران خارج سازند. داستان جدایی هرات از ایران، بسیار تلخ و پرخسارت و البته عبرتآموز است که تا همین الان نیز پیامدهای آن ادامه دارد و نسلهای کنونی و آینده تاوان آن را پس میدهند. در اینکه بخش بزرگی از افغانستان کنونی و هرات جزء خاک ایران بود، همین بس که شاه عباس صفوی در هرات بدنیا آمد. در حقیقت برای ایران هرات دروازه ورود ایران به هندوستان محسوب میشد.
▪️به هر ترتیب در سال ۱۸۵۶ میلادی انگليس با فرماندهی دریادار استاکر و با چندین ناوگان بادی و بخاری در جزیزه خارک و بوشهر نیرو پیاده کرد و بخاطر اینکه سیادت دریایی توسط ایران در خلیجفارس وجود نداشت در برخی مناطق جنوب ایران پیشروی کردند و آنجا را به تصرف خود درآوردند. این وضعیت سبب سراسیمگی حکام قاجار شد. در پی آن با وساطت فرانسه معاهده پاریس برای حل مناقشه بین ایران و انگلیس در ۱۳ اسفند ۱۸۵۷ توسط لرد کوکی سفیر انگلیس و فرخ خان امینالملک به امضا رسید. حالا این مسئله به انگلیس چه ربطی داشت؟ آن روزگاران کمپانی هند شرقی داشت هند را میچاپید و برای خودش لشکر و کشور داشت و افغانستان هم بهنظرش دروازه هند بود و مسیر تجارت جهانیاش. همان موقع سفارت انگلیس در ایران به وزیرخارجه انگلیس پیام داده بود که: «در صورتی که ایران هرات و خیوه و بخارا را تصرف کند کنترل آسیایمیانه از دست ما خارج خواهد شد!»
▪️حالا بخوانید امتیازهایی که ایران به موجب این معاهده واگذار کرد. خروج نیروهای نظامی از افغانستان، عفو افرادی که با انگليس همکاری کرده بودند(بخوانید جاسوسی کرده بودند؛ اکبری های آن روزگار)، ترک ادعای ایران نسبت به افغانستان. اما یکی دو امتیاز عجیب و غریب به نظر میآید؛ در معاهده پاریس ایران پذیرفت که حکمیت دولت انگلیس در اختلاف بین ایران و افغانستان را به رسمیت بشناسد. یعنی طرف دعوا، همزمان داور و قاضی نیز معرفی میگردد! و دیگری اجاره بندرعباس و چابهار به مدت ۲۰ سال به دولت عمان!
▪️در مقابل ایران چه به دست آورد که بالاخره حتی شده روی کاغذ مقامات کمی خوشحال باشند؟ دوستی با انگلیس را!: «از روز مبادله امضانامههای عهدنامه حال فیمابین اعلیحضرت شاهنشاه ایران و اعلیحضرت شاهنشاه انگلیس و ایرلاند و نیز فیمابین اخلاف و ممالک و رعایای طرفین صلح و دوستی دایمی خواهد بود»!
▪️حالا با وقوع انقلاب انقلاب اسلامی در ایران خوب است برخی در این قضیه تأمل کنند که انقلاب اسلامی حاصل یک تجربه طولانی تاریخی و پشت سرگذاشتن دورهای طولانی از تحقیر ملت ایران است. فیالواقع انقلاب اسلامی مقطعی بود که یک دوره طولانی از شکست، تحقیر، تجزیه گام به گام تا فروپاشی نهایی را به طور کامل متوقف کرد. نیز رمز و راز دشمنیهای امروز کشورهای سلطهگر نیز در همین نکته نهفته است که انقلاب اسلامی راه تسلط آنها بر ایران و منطقه را بسته است. سر آخر اینکه یکی از بزرگترین خدمات انقلاب اسلامی، حفظ سرزمین ایران از خطر فروپاشی و تجزیه و ساختن ایران قوی است. کاش اوضاع دخل و خرج مردم و معیشت آنان به گونه ای بود که اجازه می داد همگان به عظمت و شکوه انقلاب اسلامی مردم ایران پی ببرند.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58