eitaa logo
قصه کودکانه
4.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
434 فایل
یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh #کودک #قصه #بازی
مشاهده در ایتا
دانلود
918.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مینیون بامواد ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
35.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹فصل:1 📹 💥قسمت: 6💥 ✨پهلوانان بخش یک ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
35.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹فصل:1 📹 💥قسمت: 6💥 ✨پهلوانان بخش دو ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
36.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ اهمیت کودک در سالهای اولیه ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍‍ ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
27.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمیز و پاکه👆👦 ‍ ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صورتی ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥗🥘🍝🍜🥗🥘🍝🍜🥗🥘🍝🍜 سالم ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقویم شنبه ۱ بهمن طراح: خانم حسن خانی☘️ ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ https://eitaa.com/teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar12
مداد سبز کوچولو مداد سبز کوچولو قِل خورد تا نزدیک گوش پسرک. رفت نشست پشت گوشش مثل نجارها که مداد را پشت گوششان می‌گذارند. پسرک از خواب بیدار شد. یک چشم باز و یک چشم بسته. دستش را برد پشت گوشش و مداد را برداشت، گرفت توی دستش. مداد سبز کوچولو کف دست پسرک، شروع کرد به وول خوردن. پسرک لای چشم‌هایش را باز کرد. یک نگاه به مداد سبز کوچولو انداخت و دوباره خودش را به خواب زد. معلوم بود که خواب نیست چون داشت زیرزیرکی می‌خندید. آن دورتر مداد نارنجی داشت دست تکان می‌داد. مداد نارنجی از همه مدادها قدبلندتر بود. فقط خورشید را رنگ می‌کرد. مداد سبز از همه کوچک‌تر بود. برگ درختان، چمن و… (به نظر شما یک مداد سبز چه چیزهای دیگری را می‌تواند رنگ بزند؟) مداد سبز کوچولو یادش آمد که یک‌بار پسرک رودخانه را سبز رنگ کرده بود و وقتی مامانش پرسیده بود چرا، گفته بود رودخانه پر از جلبک است. از این فکر خنده‌اش گرفت. همه می‌دانستند که پسرک مداد سبز کوچولو را خیلی دوست دارد، شاید برای همین او را فرستاده بودند تا پسرک را از خواب بیدار کند. مداد آبی از روی میز داد زد: «پس چیکار می‌کنی یک ساعته؟» مداد سبز کوچولو خودش را از کف دست پسرک انداخت روی پتو و رفت تا کنار انگشت شست پای پسرک. دوست داشت پتو را از روی پسرک پس بزند و بگوید بیا با هم نقاشی بکشیم. پسرک نوک انگشت شستش را از پتو بیرون آورد و آن را تکان تکان داد. بقیه مدادرنگی‌ها که حوصله‌شان سر رفته بود، خودشان دست به کار شدند و آمدند پیش مداد سبز کوچولو. یک دفعه مامان در زد و بعد از یک ثانیه در را باز کرد و گفت: «پاشو دیگه پسرم.» بعد نزدیک شد، مدادرنگی‌ها را از روی تخت جمع کرد و گفت: «لطفا مدادهایت را هم روی تخت پخش نکن.» اما پسرک مطمئن بود که مدادها را دیشب روی میز گذاشته بود؛ برای همین چشم‌هایش را باز کرد، سر جایش نشست و با تعجب به مدادهای رنگی نگاه کرد. مداد سبز کوچولو از توی دست مامان، برای پسرک چشمک زد. ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ https://eitaa.com/teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @naghashi_ghese