eitaa logo
قصه کودکانه
4.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
434 فایل
یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh #کودک #قصه #بازی
مشاهده در ایتا
دانلود
234_62788826878174.mp3
زمان: حجم: 9.77M
موشن داستان هدیه تولد بچه ها با شور و شوق کلاس را تزیین میکردند برای  وسایل تزیین ها ذوق میکردند  با بادکنک ها بالا و پایین میپریدند، دست میزدند و میخندیدند. مریم از مشکات که تک و تنها در آخر کلاس نشسته بود پرسید: «به نظرت میز جشن قشنگ شده است؟ دوباره ما مشکات با بی حوصلگی جواب داد: خوب است. مریم پیش او نشست و گفت: تو که برای جشن نیمه شعبان خیلی مشتاق بودی... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
234_62788826878174.mp3
زمان: حجم: 9.77M
موشن داستان تنها مرد خانه ((خاطرات سید مهدی فرزند سید رضا حسینی)) خاطره ای زیبا از زبان سید مهدی حسینی از پدرِ شهید مدافع حرمش... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
238_62811831525823.mp3
زمان: حجم: 4.14M
موشن داستان طوفان بزرگ حضرت نوح به مردم گفت: که من از طرف خداوند برگزیده شده ام که راه درست را به شما نشان دهم اما هر چه تلاش می کرد، مردم به حرفش گوش نمی‌دادند و ایشان را مسخره می کردند، تا اینکه روزی خداوند به حضرت نوح دستور داد... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
220_62814857892336.mp3
زمان: حجم: 763.7K
موشن شعرکتاب پرنده 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
پوست موز - @mer30tv.mp3
زمان: حجم: 3.99M
پوست موز ـــــــــــــــــــــــــ 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
کبوتر نامه بر (قسمت اول) - @mer30tv.mp3
زمان: حجم: 5M
کبوتر نامه بر قسمت اول 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 الهی به نام تو که زیباترین تکرار روزگار منی شکر برای نگاه نوازشگرت که هر صبح بدرقه آغازم بسوی توست     🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸 سـ🍁ـلام صبح زیبـاتون بخیر و نیکی🍂 صبحتون شاد و پر انرژی روزتون معطر به نور الهی سرآغاز روزتون سرشار از عشق و امید ان شاءالله  در این روز زیبا،حال دلتون خوب، تنتون سلامت،کسب و‌ کارتون پر‌ برکت و سهم امروز و هر روزتـون پر باشه از خوشبختی تفسیر و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy
181_62824855262582.mp3
زمان: حجم: 4.29M
موشن داستان دوست تازه بازهم مدرسم دیر شده بود، طبق معمول وقتی رسیدم هیچ کس تو حیاط نبود، بدو بدو خودمو به کلاس رسوندم، خداروشکر هنوز معلممون نیومده بود، وقتی رسیدم جلوی در کلاس، چشمم به شاگرد تازه واردی افتاد که درکنار نیمکتی که من میشستم، نشسته بود. با لبخندی رفتم سمتش و بهش سلام کردم اما دریغ از یه نگاه خشک و خالی که بهم بکنه، چقدر مغرور بود... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
تفسیر روزانه یک صفحه قرآن و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy
🐘 فیل و دوستانش یک روز بچه فیل قصه ما در جنگل به راه افتاد تا برای خودش دوستی پیدا کند. اول از همه خانم میمون را روی درخت دید. ازش پرسید: “با من دوست میشی؟ “میمون جواب داد: “من دنبال دوستی هستم که مثل من بتونه روی شاخه‌ها تاب بازی کنه، تو خیلی بزرگی نمی‌تونی مثل من روی شاخه درخت‌ها تاب بخوری. ” فیل قصه ما، چون دوست نداشت ناامید بشه، به راه افتاد. در وسط راه به آقای خرگوش رسید. از خرگوش هم خواست تا باهم دوست بشوند. اما خرگوش گفت: “من دنبال دوستی هستم که مثل من بتونه تو راه‌های زیر زمینی حرکت و بازی کنه، تو خیلی بزرگی، نمی‌تونی همبازی خوبی برای من باشی”. فیل تصمیم نداشت ناامید بشه پس به راه خودش ادامه داد و در مسیر قورباغه را دید. ازش پرسید: “با من دوست میشی؟ ” قورباغه گفت: “من عاشق بالا پائین پریدنم و دنبال دوستی مثل خودم هستم، چطور با تو دوست بشم؟ تو برای اینکه با من روی سبزه‌ها بالا پائین بپری خیلی بزرگی.” فیل دوباره به مسیر ادامه داد تا به روباه رسید. از روباه پرسید: “با من دوست میشی؟” روباه گفت: “ببخشید، ولی تو خیلی بزرگی.” آخر سر فیل که دید کسی با او دوست نمی‌شود ناراحت و خسته به خانه برگشت. چند روز گذشت. یک روز فیل دید که همه‌ حیوانات با ترس و لرز به هر طرف فرار می‌کنند. فیل از آن‌ها پرسید: “چی شده، چرا همه حیوانات فرار می‌کنند؟ خرگوش گفت: آقای ببر گرسنه‌اش شده و اومده تا شکار کنه؛ فیل فکر کرد چکار می‌تونه بکنه که حیوان‌ها را نجات بده؟ پس به داخل جنگل رفت و به ببر گفت: “لطفا حیوانات جنگل را نخور؟ ” ببر به فیل گفت: “تو دخالت نکن، آن‌ها غذای من هستند.” بخاطر همین فیل مجبور شد یک لگد خیلی محکم به ببر بزند تا به او درسی بدهد. ببر هم از ترسش دوید، فرار کرد و از جنگل رفت. فیل رفت و به همه‌ حیوان‌ها گفت که می‌توانند به داخل جنگل برگردند. همه حیوانات از او تشکر کردند و به او گفتند که به نظرشان فیل با اینکه خیلی بزرگ است، اما می‌تواند دوست خیلی خوبی برای آن‌ها باشد و به خاطر رفتار زشت گذشته خود از او عذرخواهی کردند. 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
📖 تقویم شیعه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ☀️ امروز جمعه: شمسی: جمعه - ۲۵ آبان ۱۴۰۳ میلادی: Friday - 15 November 2024 قمری: الجمعة، 13 جماد أول 1446 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)، 11ه-ق 📆 روزشمار: ▪️20 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️30 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🌺37 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️46 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیه السلام 🌺47 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام تفسیر و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy
🌿🌿🌿به نام خدا🌿🌿🌿 🌸داستان مثل گل محمدی🌸 🌱عصر یک روز بهاری، کوثر و مادرش به پارک نزدیک خانه‌شان رفتند. درخت‌ها و گل‌های شاداب، پارک را قشنگ‌تر از همیشه کرده بودند. 🌱کوثر بعد از اینکه از وسایل بازی پارک استفاده کرد، از مادرش خواست بروند قسمتی که پر بود از گل‌های زیبا و رنگارنگ. او هوا را بو کرد. بوی عطر خیلی خوبی همه جا پخش شده بود. او از دور گل‌هایی صورتی را دید که تا حالا ندیده بود. به سرعت به طرفشان رفت. کوثر کنار گل‌ها ایستاد و آنها را بو کرد و گفت: «به به! چه بوی خوبی! مامان! اسم این گل چیست؟» 🌱مادر دستی روی گل‌ها کشید و گفت: «گل محمدی! قشنگ است. نه؟» کوثر گفت: «بله، چه بامزه، اسمش شبیه اسم  پیامبر است.» مادر یکی از گل‌ها را بو کرد و گفت: «می‌دانی بوی خوش این‌ گل از کجا آمده؟» کوثر پرسید: «از کجا؟!» مادر گفت: «بدن پیامبر ما همیشه بوی این گل را می‌داد. به نظر من این گل، خوشبخت‌ترین گل دنیاست!» کوثر، شادمان دور باغچه گل چرخید. مادر گفت: «دوست داری تو هم مثل این گل، شبیه پیامبر باشی؟» 🌱چشم‌های کوثر از تعجب گرد شد و پرسید: «واقعا می‌شود؟ آخر چطوری؟» مادر لبخند زد و گفت: «تو همین الان هم شباهت‌های زیادی به پیامبر عزیزمان داری‌. اما هر وقت کارهای خوب بیشتری بکنی، شباهتت به پیامبر بیشتر هم می‌شود.» 🌱کوثر که خیلی از حرف‌های مادرش خوشش آمده بود، گفت: «مثلا چه کارهایی؟» 🌱مادر در جوابش گفت: «مثلا هروقت خوش‌اخلاقی، مهربانی، به دیگران کمک می‌کنی، حرف راست می‌زنی؛ مثل پیامبر می‌شوی و من خدا را شکر می‌کنم و می‌گویم چقدر اخلاق کوثر من، شبیه اخلاق پیامبر شده است!» کوثر خندید و خودش را انداخت توی بغل مادرش و گفت: «واقعا؟ چقدر خوب! نمی‌دانستم می‌توانم شبیه پیامبر باشم.» 🌱فردای آن روز، کوثر وقت برگشتن از مدرسه، خانم همسایه‌شان را دید. او دست‌هایش پر از کیسه‌های میوه و سبزی بود‌. کوثر با اینکه کوله پشتی‌اش پر از کتاب و دفتر بود، با خودش گفت الآن می‌روم به خانم همسایه کمک می‌کنم. او از خانم همسایه خواست یکی از کیسه‌ها را بدهد تا برایش تا خانه‌شان بیاورد. خانم همسایه قبول کرد و کوثر کیسه را برایش تا در خانه‌شان برد. وقتی رسیدند، خانم همسایه از کوثر تشکر کرد و به او آفرین گفت. 🌱کوثر ماجرای کمکش را به خانم همسایه با خوشحالی برای مادر تعریف کرد.‌ مادر او را بغل گرفت و گفت: «آفرین به دختر خوبم! من به تو افتخار می‌کنم. مطمئنم با این کار قشنگی که کردی، پیامبر هم به تو افتخار می‌کند. تو با این کارهای خوبت هر روز بیشتر شبیه ایشان می‌شوی!» 🌱کوثر آن لحظه بهترین احساس دنیا را داشت. حس خوب شبیه بودن به پیامبری که خدا و آدم‌ها خیلی دوستش دارند. پیامبری که خیلی خوب است. خوب‌تر از هر آدم خوب دیگر! نویسنده: ساجده کارخانه‌ای