eitaa logo
قصه های مذهبی
8.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
790 فایل
در این کانال سعی شده قصه های مذهبی اعم از قصه های قرانی وداستان ها و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام قرار داده شود، به همراه رنگ آمیزی های جدید و شعرها ،سوره مدیر کانال @yazahra267 آیدی پاسخگویی و ادمینهای بارگذاری مطالب @Yass_94
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قصه های مذهبی
✍ ترجمه چند سوره قرآن با شعر کودکانه (۶ تا سوره کافرون کوثر ماعون قریش فیل همزه) ( ) ۷_ 💠 : 👇 این خدای مهربون در سوره­‌ی کافرون درس بزرگی داده یه درس خوب و ساده این که پرستش کنیم خدای پاک و رحیم به دین حق رو کنیم حق رو جستجو کنیم دین خدا راه ما نه مذهب کافرا گمراهیه راهشون این خطه و این نشون ۸_ ❇️ : 👇 این سوره کوثره از همه کوچیکتره خدا گفته به احمد عزیزم یا محمد به تو یه کوثر دادیم زهرای اطهر دادیم تو هم به شکر نعمت خدا رو کن عبادت قربونی کن قربونی خودت که خوب می دونی طعنه زنهِ تو خواره دیگه نسلی نداره ۹_ 💠 : 👇 چه سوره ای بچه ها لنگه نداره هیچ جا ماعون اسم یه ظرفه که توش هزار تا حرفه کسی که دین نداره تو خوبی کم میاره سر سفره که چیده یتیمو راه نمیده نماز اگه میخونه میخواد کسی ببینه وای وای وای به حالش چون میگه بی خیالش ۱٠_ 💠 : 👇 یه سوره ای از کتاب هست به نام اعراب قبیله ای از ایشان قریش بود نامشان بودند سرمایه دار اهل تجارت و کار خداوند مهربان در بین قلب ایشان افکند هر زمانی الفت و مهربانی باید‌ به شکر نعمت خدا شود عبادت ۱۱_ 💠 : 👇 کی بود کی بود ابرهه چیکار می کرد تو مکه اون آدم خیلی بد سوی مکه حمله کرد یک لشگر فیل داشت یک سپاه عظیم داشت می رفت به سوی مکه تا که بکوبه کعبه چی شد چی شد یکباره بارون سنگ می باره یه عالمه ابابیل اومد رو لشگر فیل تو پاهاشون سنگ داره با دشمنان می جنگه چی شد چی شد نتیجه دشمنا نابود شدن خاکستر و دود شدن سوره ی فیل نازل شد قصه ی ما کامل شد. ۱۲_ ❇️ : 👇 به نام اون خدایی که مهربون‌ترینه رحمت بیکرانش نصیب مؤمنینه هی عیب و ایراد نگیر تا همزه نباشی طعنه نزن به هیچ کی تا لمزه نباشی وای به حال اون کس که غافله از جزا فکر میکنه با مالش همیشه هس تو دنیا جزای اینها چیه؟ آتیشی از گناشون آتیشی که شعله‌هاش می‌رسه تا دلاشون https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🌸🍃 سوره کوثر 🌸سوره‌ای‌که ازهمه کوچکتره 🌱سوره‌ی زهرای بتول، کوثره 🌸فاطمه وقتیکه به‌دنیااومد 🌱ندا رسیدبه حضرتِ محمد 🌸دادیم به تو یه دخترِ نمونه 🌱که‌نسلِ‌بسیاری‌ازش‌می‌مونه 🌸به شکرِ این نعمتِ آسمونی 🌱قربونی میکنی‌نماز میخونی 🌸دشمنتم بی نام‌و بی‌نشونه 🌱محاله‌که‌ نسلی ازش بمونه 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر:سلمان آتشی https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🔸شعر ﴿ سوره‌ی هُمَزةوَيْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ": واي بر هر کسي که عادتش عيبگويي و غيبت و مسخره و سرزنش مردم باشد. 🌸🔸🌸🔸🌸 ارزشو توو پول میدونن بعضیا فکرمیکنن‌که‌می‌مونن رو دنیا 🍃 پرهیزِ از مالِ حرام ندارن توو دلِشون‌عشقِ پولومیکارن 🍃 سکه‌رو سکه‌ پول‌رو‌پول میذارن با شوروشوق پولها رومیشِمارن 🍃 میگن‌که‌اقتصادروخوب‌میدونن ترانه‌یِ «پول بیا پول» میخونن 🍃 مُستَضعَفو زیرِ فشار میذارن که‌ مالِ بیشتری‌به‌دست‌بیارن 🍃 مسخره‌کردن کارِشونه اونها عیب‌میذارن روهرکسی‌‌تودنیا 🍃 «هُمَّزه» یا «لُمَّزه» اسمشونه می‌بینیشون هرجا و هر زمونه 🍃 آی بچه‌ها ‌«هُمَّزه» یا «لُمَّزه» اثر نداره به دلش موعظه 🍃 آتیشی که میشه قیامت به پا شراره ی اون میزنه به دلها 🍃 چون‌با زبون‌دل‌ها رو میکنن‌ریش میکَشه بر دلها زبونه آتیش 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر : سلمان آتشی https://eitaa.com/ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو همچون غنچه‌های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راز حیات جاودان را تو از فهمیده‌ها فهمیده بودی 📝 @ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸شعر بمناسبت هشتم آبان روز شهادت ﴿ شهیدِنوجوان ﴾ شهیدفهمیده 🌸🔸🌸🔸🌸 🌸 بیشترِ کوچه‌‌های‌ِمون 🍃 به اسمِ یک شهیده 🌸 بویِ گلِ لاله‌ میده 🍃 پُر از گلِ اُمیده 🌸 اسمِ قشنگِ کوچه‌مون 🍃 « فهمیده » نوجوانه 🌸 همون‌که‌سیزده‌سالشه 🍃 مشهور و قهرمانه 🌸 ما دوسداریم شهیدا رو 🍃 پیر و جوون ؛ مرد و زن 🌸 دویست‌هزار فدا شدن 🍃 تا که بمونه وطن 🌸 ایران داره با افتخار 🍃 به سویِ قلّه میره 🌸 بالاترین رُتبَه‌ها رو 🍃 تویِ جهان میگیره 🌸 اگر که ایرانِ عزیز 🍃 به هرجایی رسیده 🌸 از بَرَکات و همَّتِ 🍃 دسته‌گلای شهیده 🌸 ذکرِ قشنگِ صلوات 🍃 شاد میکنه اونا رو 🌸 ما هم میریم راهِ شهید 🍃 تا شاد کنیم خدا رو 🌸 قدرِ همه شهیدا رو 🍃 ما بچه‌ها میدونیم 🌸 یه‌حمدویک‌سوره‌حالا 🍃 به یادشون میخونیم 🌸🌼🍃🌼🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 شاعر:سلمان آتشی https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🔸شعر بمناسبت هشتم آبان روز شهادت ﴿ شهیدِنوجوان ﴾ شهیدفهمیده 🌸🔸🌸🔸🌸 بیشترِ کوچه‌‌های‌ِمون به اسمِ یک شهیده بویِ گلِ لاله‌ میده پُر از گلِ اُمیده 🌸🍃 اسمِ قشنگِ کوچه‌مون فهمیده » نوجوانه همون‌که‌سیزده‌سالشه مشهور و قهرمانه 🍃🌺 ما دوسداریم شهیدا رو پیر و جوون ؛ مرد و زن دویست‌هزار فدا شدن تا که بمونه وطن 🍃🌸 ایران داره با افتخار به سویِ قلّه میره بالاترین رُتبَه‌ها رو تویِ جهان میگیره 🍃🌺 اگر که ایرانِ عزیز به هرجایی رسیده از بَرَکات و همَّتِ دسته‌گلای شهیده 🍃🌸 ذکرِ قشنگِ صلوات شاد میکنه اونا رو ما هم میریم راهِ شهید تا شاد کنیم خدا رو 🍃🌺 قدرِ همه شهیدا رو ما بچه‌ها میدونیم یه‌حمدویک‌سوره‌حالا به یادشون میخونیم 🌸🌼🍃🌼🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 شاعر:سلمان آتشی https://eitaa.com/ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گذری_بر_زندگی شهید_والامقام محمدحسین_فهمیده قسمت_اول محمدحسین_فهمیده در شانزدهم اردیبهشت ۱۳۴۶ در روستای سراجه قم زاده شد. در سال ۱۳۵۲ به دبستان «روحانی» قم (نام قبلی: کریمی) وارد شد و از مهرماه سال ۱۳۵۶ تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی حافظ در شهر قم ادامه داد. سپس همراه خانواده‌اش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه ۱۳۵۸ در مدرسه خیابانی مشغول به تحصیل شد. پخش اعلامیه‌های امام_خمینی_ره در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در سن حدود ده تا یازده سالگی ، دیدار با امام_خمینی_ره در بازگشت به ایران ، شرکت در تظاهرات انقلاب اسلامی در زمستان ۱۳۵۷ و شرکت در درگیری‌های خوزستان از جمله اقدامات اوست. وی در بیست ششم شهریور ماه ۱۳۵۹ یک هفته پیش از اعلام رسمی آغاز جنگ و همراه نیروی مقاومت بسیج به جبههٔ خرمشهر اعزام شد. از آنجا که در روزهای نخستین از شرکت او در خط مقدم جلوگیری می‌شد، با تلاش‌هایی از جمله یک نفوذ چریکی به خط نیروهای دشمن، برای حضور در خط مقدم اجازه گرفت. وی در غروب سی و یکم شهریور ماه از نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق همراه با محمدرضا شمس در جبهه نبرد حضور رسمی یافت. این دو، یک بار در هفته اول مهرماه زخمی شده و به بیمارستان ماهشهر اعزام شدند. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان ، به خط مقدم اعزام شدند. امّا فهمیده بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه طی مقاومت در برابر حمله‌های دشمن دوباره زخمی شد. ادامه_دارد @ghesehmazhbi
گذری_بر_زندگی شهید_والامقام محمدحسین_فهمیده قسمت_دوم محمد_حسین پس از بهبودی نسبی دوباره در جبهه ها حاضر می شود . ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ محمد_حسین و رفیق همرزمش محمد رضا شمس ، در سنگر بودند که توسط تانک های رژیم بعثی محاصره می شوند . محمد رضا شمس دوست و همسنگر محمدحسین در این میان زخمی می شود و محمدحسین با سختی و مشقت بسیار او را به پشت خط می رساند . وی به جایگاه قبلی خود برگشته و می بیند تانک های عراقی به طرف رزمندگان در حال حرکتند . محمدحسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته بود به سمت تانک ها حرکت می کند . تیری به پای او می خورد و او از ناحیه پا مجروح می شود . وی با این حال خود را به تانک می رساند و با استفاده از نارنجک موفق می شود تانک را منفجر کند . با این انفجار سایر تانک ها دست به عقب نشینی می زنند . بدنبال شهید شدن محمدحسین_فهمیده ، صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه‌های خود اعلام می‌کند که نوجوانی سیزده‌ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته ، آن را منفجر کرده و خود نیز شهید شده ‌است . امام_خمینی_ره در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیان ‌کردند ، چنین فرمودند : رهبر ما آن طفل سیزده ‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است ، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. روحش_شاد یادش_گرامی راهش_پر_رهرو @ghesehmazhbi
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴 🪴شهید محمدحسین فهمیده، فرزند محمدتقی، در یکی از روزهای بهاری ـ اردیبهشت سال 1346 (مصادف با سوم محرم) ـ در شهر خون و قیام در خانه‌ای محقر و کوچک در محله پامنار قم به دنیا آمد و در محیطی مذهبی و خانواده‌ای متدین پرورش یافت. 🕊در روزهای انقلاب نقش پررنگی داشت. و در جنگ هم حاضر شد. 🕊 روز هشتم آبان 1359، شهید حسین فهمیده به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس ـ که در یک سنگر بودند ـ در هجوم عراقی‌ها، محاصره می‌شوند. محمدرضا شمس، زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند وقتی به سنگر بر می‌گردد، 🕊 می‌بیند که 5 تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره و قتل عام آنها هستند. 🕊حسین، در حالیکه تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد اما در اراده پولادین او خللی وارد نمی‌شود و در همان حال موفق می‌شود که خود را به تانک پیش رو برساند. 🕊 حسین، خود را به زیر تانک می‌اندازد و تانک منفجر می‌شود. دشمن در این حال تصور می‌کند که حمله‌ای صورت گرفته و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کند؛ در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و پس از مدتی نیروهای کمکی می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی می‌کنند. 🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴 @ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقاشی زیبا از شهدا ی مدافع امنیت ارسالی از نرگس خانم سعدونی کلاس ششم ابتدایی مدرسه شاهد نصر خرمشهر @ghesehmazhbi ماشالله به این دختر هنرمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کلیپی زیبا از رهبر عزیزمون با نوجوان‌ها☺️ حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای زیباتر ازین نام ندیدم به جهان 💐سید علی حسینی خامنه ای💐 @ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.   تقدیم به شما محبان اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید،لطفا تا انتها با تأمل وتفکر بخوانید لذت می‌برید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء می‌برید. این حدیث آمد زِ زهرای بتول ، فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول  ، روزی آمد خانه ما مصطفی  ، گفت با حالی شبیه اِلتجا  ، ضعف دارم جان بابا دخترم  ، پهن کن بابا عبایی بر سرم ، آن عبایی را که دارم از یمن ، آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ، گفتمش بابا بلا دور از شما ، در پناه مهر و الطاف خدا ، من کشیدم آن عبا بر روی او ، یک نظر کردم به ماه روی او ، صورتی زیبا تر از قرص قمر ، روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ، ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ، گفت ای مادر سلام و صد دعا ، گفتمش مادر سلامم بر شما ، نور چشمم ای عزیز با وفا ، گفت مادر خانه دارد عطر گل ، هست بوی  جدّ ما ؛ختم رسل ، گفتمش ای نور چشمم بوی او ، آمده در خانه  با گیسوی او ، رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ، گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ، گفت بابا صد سلام و صد درود ، بر شما ای خاتم رب ودود ، با اجازه رفت در تحت کسا ، در کنار مصطفی شد مجتبی ، بعد از آن آمد حسین و با سلام ، گفت بوی جدّم آید بر مشام ، گفتمش ای نور چشمانم حسین ، ای عزیز فاطمه ای نور عین ، جدّتان در خانه در زیر کسا ، آمده امروز شد مهمان ما ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد با حیا ، بعد از آن آمد علی مرتضی ، گفت زهرا جان سلامم بر شما ، بوی یار مهربان آید همی ، بوی جوی مولیان آید همی ، گفتم او را یار ختمی مرتبت ، صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ، آمده مهمان ما بابای من ، آمده مانند جان در جسم و تن ، رفت نزد احمد و گفت این سوال ، چیست رمز و راز این وقت و مجال ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد مرتضی ، بعد از آن رفتم کنار اهل خود ، تا بجویم با عزیزان وصل خود ، ما همه بودیم در زیر کسا ، دست خود برداشت بابا بر دعا ، گفت یارب اهلبیتم را ببین ، بهترین خلق خدا روی زمین ، خونشان با خون پاک من قرین ، جسم و جان دارند از من با یقین ، جسمشان را  از بدیها دور کن ، قلبشان را خانه ای از نور کن ، لطف کن بر خاندانم با کَرم ، تا ابد آباد گردان این حرم ، دشمن آنها مرا هم دشمن است ، پیش چشمم جلوه اهریمن است ، هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ، می شود محبوب من در دو جهان ، بانگ حق برخاست از عرش برین ، کای ملائک بشنوید این با یقین ، هر چه را من آفریدم در جهان ، این زمین و جمله هفت آسمان ، کوه و دریا را اگر من ساختم ، نُه فلک را اینچنین پرداختم ، هر چه زیبائیست در شمس و قمر ، ظلمتِ شبها و نور در سحر ، ساختم اینها به عشق مصطفی ، ساختم با مِهر این اهل کسا ، بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟، صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ، بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ، معدن ایمان و کان هر گوهر ، حیدر و فرزند پاکش مجتبی ، هم حسینِ بنِ علی در کربلا ، گفت جبرائیل ای ربّ جلی میروم من نزد زهرا و علی ، با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند ، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام ، می رسانَد حق به درگاهت سلام ، هر چه که در کلّ عالم خلق شد ، از برای اهل زیر دَلق شد ، گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد ، جسم و روح خاندانت پاک شد ، نامشان بر تارک افلاک شد ، گفت حیدر چیست رمز جمع ما ، چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ، در میان دوستان مرتضی هر غمی دارد خدا شادی کند ، بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود ، سِحر درد و غصه باطل می شود ، گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما ، شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید ، التماس دعا @ghesehmazhbi
1_1498138394.pdf
4.94M
📙 معرفی کتاب مهدوی 📗 📘 کتاب " آخرین خورشید " ✅ جدول ✅ پازل ✅ نقاشی ✅ کتیبه نگاری مفاهی عج @ghesehmazhbi
کاربرگ مربوط به ۱۳ آبان @ghesehmazhbi