#پویش_هر_خانه_یک_سفره‌حضرت‌رقیه آقا ابوالفضل واقف زاده ❤️از رکن اباد میبد @ghesehmazhbi

قصه «به قول و قرار خود وفادار باشیم!» #قصه_صوتی #یک‌_آیه‌_یک‌_قصه #راوی_استا‌د_مریم‌_نشیبا @ghesehmazhbi

#بازی_انگشتی پنج نفر توی یک خانه زندگی می کردند. یک روز... اولی گفت: وقت نماز بچه ها، وقت دعا؛  دومی گفت: برای چی ؟ چرا نماز، دعا چرا؟؛  سومی گفت: برای تشکر از خدا؛  چهارمی گفت: خدای مهربونی که دست و دهان و چشم و پا داده به ما؛  انگشت شست  خم شد و سجده کرد و گفت خدایا دوست داریم  تو خیلی مهربونی،  ما بچه ها مثل گلیم تو مثل باغبونی. بعد از اجرای این بازی دستهای کودک را به حالت قنوت نگه دارید و از نعمتهای خدا سپاسگزاری کنید. 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#کلیپ #بازی_انگشتی پنج نفر توی یک خانه زندگی می کردند. یک روز... اولی گفت: وقت نماز بچه ها، وقت دعا؛  دومی گفت: برای چی ؟ چرا نماز، دعا چرا؟؛  سومی گفت: برای تشکر از خدا؛  چهارمی گفت: خدای مهربونی که دست و دهان و چشم و پا داده به ما؛  انگشت شست  خم شد و سجده کرد و گفت خدایا دوست داریم  تو خیلی مهربونی،  ما بچه ها مثل گلیم تو مثل باغبونی. بعد از اجرای این بازی دستهای کودک را به حالت قنوت نگه دارید و از نعمتهای خدا سپاسگزاری کنید. 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

نعمت های خدا #قصه_صوتی #یک‌_آیه‌_یک‌_قصه #راوی_استا‌د_مریم‌_نشیبا @ghesehmazhbi

#آی_قصه_قصه_قصه 🌴اولین زایرای اربعین🌴 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#نماهنگ #دلتنگی_های_اربعین 🎥نماهنگ‌ زیبای کودکانه اربعین 😔بچه ها جون به یاد سال های پیش که میتونستیم بریم پیاده روی اربعین این نماهنگ زیبا رو ببینید و خیلی دعا کنید تا ان شاءالله قسمت بشه دوباره بریم 🤲 ✨اللهم عجل لولیک الفرج🌟 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#کاردستی #فانوس #اربعین_حسینی 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#مداحی #کودکانه 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#مداحی #کودکانه 🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

#صوت #کودکانه #محرم🏴 داستان واقعه ده روز کربلا به زبان کودکانه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴@ghesehmazhbi

#نقاشی_مذهبی #مهدوی کلیپ نقاشی ویژه اربعین 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi

وقتی آب میخوریم 💦💧بگیم سلام بر حسین شهید🥀 #نقاشی #مهدوی @ghesehmazhbi

#داستان #اربعین 🖤اربعین آمد و دل‌های همه غم دارد 💔قلب بچه شیعه ها غم و ماتم دارد ⛅️امروز روز اربعین است. برای همین می‌خوام از امروز براتون بگم. از کارهای خوبی که خدای مهربون به همه‌ی بچه‌ شیعه‌ها سفارش کرده که انجام بدهند. پس با من همراه باشید... 🏴چهل روز از روز عاشورا و شهادت امام مهربانمان و یارانشان گذشته بود. کاروان اسرا و خانواده‌ی نورانی پیامبر مهربان 💚 بسیار دلشان برای امام‌ تنگ شده بود. 😔 تا اینکه روز بیستم ماه صفر به کربلا رسیدند. شروع به گریه و عزاداری برای شهدای کربلا کردند. 😢 💚حضرت زینب مهربان، سر قبر برادر خود رفتند. آنجا نشستند و با امام حسین مهربان دردودل کردند. از سختی‌هایی که کشیده بودند گفتند و از دشمن بد 👿و آدم‌های ظالم👺 و ستمگر شکایت کردند. یکی از افرادی که همزمان با کاروان اسرا به کربلا رسید، جابربن‌عبدالله انصاری بود. ✨جابر یکی از دوستان امامان مهربان ما بود. جابر نابینا بود و چشم‌هایش جایی را نمی‌دید.👀 🛤راه زیادی را آمده بود تا کنار قبر مطهر امامش باشد و برای ایشان عزاداری کند. 🏴 ما بچه شیعه‌ها هم از خانم زینب مهربان و صبور یاد گرفتیم که هر سال روز اربعین به یاد امام حسین مهربان عزاداری کنیم. 😔 یکی دیگر از کارهایی که ما بچه شیعه‌ها در روز اربعین انجام می‌دهیم، خواندن زیارت اربعین است.📔 آماده‌اید تا با هم قسمتی از زیارت اربعین امام حسین را بخوانیم و ثوابش را به امام عزیزمون تقدیم کنیم🌹 ✋سلام بر شما ای امام حسین مهربان❤️ ✋سلام بر شما ای دوست‌دار و محبوب و برگزیده خدا ❤️ ✋سلام برشما ای بنده‌ی خوبِ خدا ✋سلام بر شما ای فرزندِ بنده‌ی خالص خدا 🌟خدایا، من گواهی می‌دهم که امام حسین مهربان برگزیده‌ی شماست. خدایا کسانی را که به امام حسین(علیه‌السلام) و خانواده‌شون ظلم و ستم کردند، لعنت کن. 🤲 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴🕯 @ghesehmazhbi

🌷#روز_اربعین_حسینی 👦#روز_جهانی_کودک 🌴 روایت روان و زیبا از کربلا برای کودکان حسینی 🔶 فرزندانمان را از کودکی، با محبت امام حسین (علیه السلام) و عزیزان ایشان، تربیت کنیم🌷 🌴@ghesehmazhbi

#بازی_اندرویدی #پیر_بابا یک بازی متفاوت آشپزی ایرانی، دوست داری نذری درست کردن رو تجربه کنی؟ عزادار ها منتظرن ! مردم هم تو صف نذری هستن! همین الان بیا تو بازی به پیربابا یه کمکی بده! 😊 بازی پیربابا در سبک بازی مدیریت منابع غذایی هست که در جایگاه یک موکب دار باید با استفاده از سرعت و عملکرد مناسب و انتخاب درست به زائران و عزاداران خدمات دهی کند. 🔹دسته:تفننی 🔸امتیاز: ۴.۶ 🔹نصب فعال: ۲ هزار 🔸حجم:۷۱ مگابایت 🔹رده سنی: #۴ سال به بالا 👌قبل از نصب نظر کاربران را در بازار بخوانید 😍 "پیر بابا"رو در کافه بازار اندروید ببینید. https://cafebazaar.ir/app/ir.Marst.Pirbaba #من_ماسک_میزنم 😷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @ghesehmazhbi

-جمعه‌ها‌می‌رود‌ای‌جمعہ‌ی‌دلخواھ‌بیا!

داستان های مذهبی داستان های پیامبران الهی پول با برکت علی پيراهن را با خود برداشت و به بازار برگشت . به فروشنده فرمود : -پيغمبر خدا ، پيراهنی ارزانتر از اين می‏خواهد ، آيا حاضری پول ما را بدهی و اين پيراهن را پس بگيری؟ فروشنده قبول كرد و علی پول را گرفت و نزد پيغمبر آورد . آنگاه رسول‏ اكرم و علی با هم به طرف بازار راه افتادند،در بين راه چشم پيغمبر به‏ كنيزكی افتاد كه گريه می‏كرد . پيغمبر نزديك رفت و از كنيزك پرسيد : «چرا گريه می‏كنی ؟» -اهل خانه به من چهار درهم دادند و مرا برای خريد به بازار فرستادند ، نمی‏دانم چطور شد پولها گم شد . اكنون جرئت نمی‏كنم به خانه‏ برگردم.     رسول اكرم چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنيزك داد و فرمود : -هر چه می‏خواستی بخری ، بخر ، و به خانه برگرد. وسپس خودش به طرف‏ بازار رفت و جامه‏ای به چهار درهم خريد و پوشيد .  در مراجعت برهنه‏ای را ديد ، جامه را از تن كند و به او داد .    دو مرتبه‏ به بازار رفت و جامه‏ای ديگر به چهار درهم خريد و پوشيد و به طرف خانه راه افتاد . در بين راه باز همان كنيزك را ديد كه حيران و نگران و اندوهناك نشسته‏ است ، فرمود : - چرا به خانه نرفتی ؟ - يا رسول الله خيلی دير شده می‏ترسم مرا بزنند كه چرا اين قدر دير كردی . - بيا با هم برويم ، خانه تان را به من نشان بده ، من وساطت می‏كنم‏ كه مزاحم تو نشوند.     رسول اكرم به اتفاق كنيزك راه افتاد . همينكه به پشت در خانه رسيدندكنيزك گفت : همين خانه است.    رسول اكرم از پشت در با آواز بلندگفت :    «ای اهل خانه سلام عليكم.» جوابی شنيده نشد . بار دوم سلام كرد ، جوابی نيامد . سومين بار سلام كرد، جواب دادند . السلام عليك يا رسول الله و رحمه الله و بركاته. - چرا اول جواب نداديد ؟ آيا آواز مرا نمی‏شنيديد ؟ -چرا همان اول شنيديم و تشخيص داديم كه شمائيد . - پس علت تأخير چه بود ؟ - يا رسول الله خوشمان می‏آمد سلام شما را مكرر بشنويم ، سلام شما برای‏ خانه ما فيض و بركت و سلامت است . - اين كنيزك شما دير كرده ، من اينجا آمدم از شما خواهش كنم او رامؤاخذه نكنيد . - يا رسول الله به خاطر مقدم گرامی شما ، اين كنيز از همين ساعت‏ آزاد است .    پيامبر گفت :    «خدا را شكر ، چه دوازده درهم پر بركتی بود ، دوبرهنه را پوشانيد و يك برده را آزاد كرد»    «داستان راستان» @ghesehmazhbi

حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: الان داری حرص چی رو میخوری؟ جوش میزنی برای چی؟ به خودت برگرد بگو: چت شده؟ خدافوت‌شده؟ ضعیف‌شده‌خدا؟ مهربونیش‌رفته؟ نمیبینه تورو‌؟ چیشده ...؟ حرص چیو میخوری خدا هست ناشکری برا چی؟!🙃 بـہ‌مـابـپـیـونـدیᬼـد ╭━━⊰❀❀🌹✨❀❀⊱━━╮ @ghesehmazhbi ♡ ╰━━⊰❀❀🌹✨❀❀⊱━━╯

#داستان کوتاه °•شاگرد:↯ استاد،چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟⁉️ 👨‍🏫استاد: شب غذای شور بخور🧂 آب نخور و بخواب🧊😴 شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت🚶🏻‍♂ °•شاگرد:ツ استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏🤗خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم👀کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم!🚰در ساحل رودخانه ای مشغول...🏝 استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏🖇تشنه امام زمان(عج) بشو😰 تا خواب امام زمان(عج) ببینی:)🔐🔎 ✍ #خادم_حسین👑| بـہ‌مـابـپـیـونـدیᬼـد ╭━━⊰❀❀🌹✨❀❀⊱━━╮ @ghesehmazhbi ♡ ╰━━⊰❀❀🌹✨❀❀⊱━━╯

#کلیپ #داستان_کودکانه بچه هااااا جوون میدونین آدمها چطوری به آرزوهای خوب و اهدافشون می رسن❓ 🎥این کلیپ زیبا رو حتمااااا ببینید تا بتونید به این سوال جواب بدید😍 @ghesehmazhbi