قصه عرب بادیه نشین
(از فضایل و مناقب پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س))
✅نویسنده: زهرا محقق
✅کاری از گروه نویسندگی در مسیر مادری
✅ تلخیصی از قصه عرب بادیه نشین از آقای محسن نعما، کتاب ریحانه پیامبر
منبع:بحارالأنوار جلد۴۳،صفحه۶۹؛
کتاب تاریخ فاطمه والحسن و الحسین باب۳
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
به نام خدا
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
بیابون پر بود از خیمه های سیاه که هر قبیله ای برای خودشون برپا کرده بودن.
قبیله بنی سلیم یکی از همین قبیله ها بودن که اصلا از پیامبر خوششون نمیومد و همیشه سر جنگ و دشمنی باایشون داشتن.
یکی از جوون های این قبیله یه روز تصمیم گرفت که به مدینه و پیش پیامبر بره.
آخه کلی حرف نگفته تو دلش داشت که قلبشو پر از خشم و نفرت کرده بود.
پس شروع به حرکت کرد و وقتی که توی راه تشنه اش شد و کنار برکه آب توقف کرد و یه سوسمار رو تو برکه دید، خندید و اون سوسمار رو همراه خودش به مدینه برد!!!
بالاخره بعد کلی راه رفتن، اون جوون رسید به مدینه.
پیامبر با دوستاشون مشغول نماز خوندن تو مسجد بودن پس اون جوون هم به مسجد اومد.
بعد نماز جوون عرب دیگه نتونست صبر کنه و بالاخره حرف دلشو زد.
و گفت: ای محمد! آیا تو همون جادوگر دروغگویی هستی که فکر میکنی خدا تو رو انتخاب کرده تا پیامبر همه باشی؟
اگر نگران حرفای مردم قبیله ام نبودم همین الان با شمشیرم تو رو میکشتم!!
این بار اولی نبود که پیامبر خدا، این حرفهای نابجا رو میشنید.
اما با مهربونی خطاب به اون مرد گفت:
ای جوون! به خدای یکتا ایمان بیار و حرفای من رو قبول کن.
اگر مسلمون بشی، ما همه مثل برادر تو هستیم.
اما اون جوون عرب که خیلی مغرور تر از این حرفا بود، حرف پیامبر رو قبول نکرد و گفت:
من به تو ایمان نمیارم مگر اینکه این سوسمار به تو ایمان بیاره!!
همه مردم مسجد تعجب کردن، با خودشون گفتن:
این دیگه چه حرفیه؟؟ مگه سوسمار میتونه حرف بزنه؟؟
تو همین موقع سوسمار روی زمین شروع به حرکت کرد.
و پیامبر با آرامش به سوسمار گفتن:
ای سوسمار بیا نزدیک من و بگو من چه کسی هستم؟؟
اینجا بود که همه با تعجب منتظر این بودن که ببینن سوسمار جواب پیامبر رو میده یا نه؟؟
که دیدن بله! سوسمار با اجازه خدا، به طرف پیامبر برگشت و زبون باز کرد و شروع کرد به صحبت کردن.
و به پیامبر گفت:
تو محمد بن عبدلله و پیامبر خدا هستی.
پیامبر دوباره از سوسمار پرسیدن:
تو چه کسی رو میپرستی ؟
و سوسمار دوباره جواب داد:
من خدای بزرگ و مهربون رو میپرستم که یک دونه کوچیک رو میتونه از دل خاک بیرون بیاره و سبز کنه و ابراهیم رو دوست و خلیل خودش قرار میده!
و بعد سوسمار گفت:
و ای رسول خدا! تو همون پیامبر خوبی هستی که از طرف خدا اومدی تا ما رو از بت پرستی نجات بدی و راه درست و کار درست رو به ما یاد بدی.
اون جوون عرب که با شنیدن این حرفها خیلی خیلی تعجب کرده بود، سرشو انداخت پایین و باخودش گفت:
ببین این حیوون بی عقل چطوری درباره پیامبر خدا حرف میزنه اونوقت من.....!!!
و بعد همونجا دست بیعت به پیامبر داد و مسلمون شد!
و حالا وقتش شده بود که اون جوون تازه مسلمون شده، مهربونی و محبت پیامبر رو ببینه.
با پیشنهاد پیامبر قرار شد که هرکدوم از دوستای ایشون کمی به این مرد جوون کمک کنن و بهش لباس و شتر و غذا برسونن.
سلمان قول غذا رو به این مرد جوون داده بود.
اما وقتی از مسجد اومد بیرون، با خودش گفت:
من که پول و غذایی ندارم که به این مرد بدم! حالا چیکار کنم؟؟
من به رسول خدا قول دادم!
اما یه دفعه یادش اومد که تنها کسی که میتونه بهش کمک کنه، حضرت فاطمه است.
#شخصیت_محوری
#قصه
#قصه_عرب_بادیه_نشین
#فضایل_حضرت_زهرا
#مناقب_پیامبر
#فضایل
#مناقب
@gheseshakhsiatemehvari
ادامه ی قصه ی* عرب بادیه نشین*👇👇👇
سلمان با خوشحالی به طرف خونه حضرت فاطمه حرکت کرد و وقتی رسید اونجا داستان مسلمون شدن اون مرد رو برای ایشون تعریف کرد و ازشون کمک خواست.
حضرت فاطمه بااینکه خودشون و بچه های عزیزشون چند روزی بود که هیچ غذایی نتونسته بودن بخورن، بازم درخواست سلمان رو قبول کردن.
قرار شد سلمان با گرو گذاشتن پیراهن باارزش حضرت فاطمه مقداری جو و خرما بخرن تا حصرت فاطمه برای اون مرد جوون نون بپزن.
بالاخره سلمان جو و خرما رو خرید.
بوی نون تازه کل حیاط رو پر کرده بود، بچه ها هم گرسنه بودن، سلمان دوست داشت مقداری از نون ها رو به بچه ها بده، اما مادر این بچه ها، دختر پیامبر بود، هدیه ای که در راه خدا داده بود رو پس نمیگرفت.
پس ازون نون و خرما ها، چیزی برای خودشون برنداشت.
سلمان ازین همه مهربونی و ساده زیستی هم تعجب کرده بود و هم خوشحال شده بود.
بالاخره از حضرت فاطمه تشکر کرد و به سمت مسجد رفت.
شتر و لباس و غذا برای اون مرد جوون آماده بود.
پیامبر هدیه ها رو با مهربونی تقدیم اون مرد کردن و اون مرد بعد کلی تشکر، راهی قبیله خودش شد.
خبر بخشش بی نظیر حضرت فاطمه به پیامبر هم رسیده بود.
برای همین ایشون به خونه دخترشون رفتن تا از احوالشون باخبر بشن.
وقتی پیامبر فهمیدن که خانواده دخترشون سه شبانه روز غذایی برای خوردن نداشتن اما بااین وجود دست سلمان رو رد نکرده بودن و غذایی برای اون مرد جوون آماده کرده بودن، هم خیلی ناراحت شدن و هم خیلی خوشحال ازین همه بخشندگی و فداکاری.
پیامبر به سراغ نوه هاشون رفتن و حضرت فاطمه هم مشغول نماز شدن...
بعد نماز دستای مبارک حضرت فاطمه به آسمون بلند شد تا دعا کنن.
و بعد دعای اون حضرت، یه غذای بهشتی از آسمون برای ایشون فرود اومد.
وقتی پیامبر، معجزه غذای بهشتی دخترشون رو به چشم خودشون دیدن، خدا رو شکر کردن.
این رفتار پر از مهر و محبت پیامبر خدا و دختر عزیزشون باعث شد هم اون مرد عرب صحرانشین مسلمون بشه و هم با دعوت اون، ۴٠٠٠ نفر از افراد قبیله اش تو یک روز، با شنیدن از رفتار و منش پیامبر و دوستان شون، مسلمون بشن و این بود برکت این محبت و بخشندگی.
@gheseshakhsiatemehvari
ترجمه ی تحسین شده از طرف مقام معظم رهبری
صحیفه ی سجادیه
با ترجمه محمد مهدی رضایی
نشر جمال
ترجمهای از صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را تحسین کردند:
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=36368
ـــــــــــــــ
بعضی از دوستان (بعد از شرکت در دوره قصه من و خدا)
درخواست معرفی ترجمه ای روان و البته دقیق از صحیفه ی سجادیه داشتن
این ترجمه یه گزینه ی عالیه👌
#معرفی_کتاب
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
📣 #محسن_عباسی_ولدی در میان پنج نویسنده پرفروش نمایشگاه بین المللی کتاب ۱۴۰۱
🔹در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم:
آرمان من عالمگیر شدن سبک زندگی بر اساس وحی است.
میخواهم مردم بدانند که با دین میشود زندگی کرد.
🔻متن کامل مصاحبه 🔻
https://tn.ai/2799268
🌐 لینک خرید کتاب👇
http://ketabefetrat.com
@abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
14010808 آقا و افول آمریکا.mp3
17.73M
📛 دربارۀ افول موریانه وار آمریکا چه میدانید؟
⚠️ تفاوت نظام محاسباتی ما با مقام معظم رهبری چه خطری دارد؟
🎙 چهارمین تبیین ۴۱ دقیقهای
استاد #محسن_عباسی_ولدی
‼️این صوت میتواند پنجرۀ جدیدی به روی شما باز کند.
🎧 حتما تا آخر گوش کنید و نشر بدید...
#قطعه_صوتی
#جهاد_تبیین #افول_آمریکا
#ایران_قوی #از_تبیین_تا_قیام
@abbasivaladi
با ادامه ی بحث مهم چهطوری بچهها رو با خدا آشنا کنیم؟
درخدمتتون هستیم🌹
حتما بحث رو دنبال کنید ان شاءالله درادامه درباره ی راهکارها هم صحبت میشه❤️
راهکارهایی ساده که قبلا هم درکانال ارائه شده☺️
@gheseshakhsiatemehvari
مشکل اصلی خیلی از پدر مادرا تو تربیت چیه؟!
ـــــــــــــ
حتما عکس رو بازکنید و متن رو مطالعه بفرمایید🙏
(از ناشر بابت نشر عکس از صفحات کتاب اجازه گرفته شده)
#طعم_شیرین_خدا
#جلد_ششم
#استاد_عباسی_ولدی
@gheseshakhsiatemehvari
یک سؤال خیلی کلیدی!:
اول باید رابطهی آدم با خدا درست بشه تا نماز بخونه،یا باید نماز بخونه تا رابطهش با خدا درست بشه؟
ـــــــــــــ
حتما عکس رو بازکنید و متن رو مطالعه بفرمایید🙏
(از ناشر بابت نشر عکس از صفحات کتاب اجازه گرفته شده)
#طعم_شیرین_خدا
#جلد_ششم
#استاد_عباسی_ولدی
@gheseshakhsiatemehvari
کاری که باعث خراب شدن رابطه ی بچه ها با خدا میشه!!!
ـــــــــــــ
حتما عکس رو بازکنید و متن رو مطالعه بفرمایید🙏
(از ناشر بابت نشر عکس از صفحات کتاب اجازه گرفته شده)
#طعم_شیرین_خدا
#جلد_ششم
#استاد_عباسی_ولدی
@gheseshakhsiatemehvari
رابطه ی بچه ها با خدا چهجوریه؟
آیا طبق اعتقادات ما بچهها هیچ درکی از خدا ندارن؟
ـــــــــــــ
حتما عکس رو بازکنید و متن رو مطالعه بفرمایید🙏
(از ناشر بابت نشر عکس از صفحات کتاب اجازه گرفته شده)
#طعم_شیرین_خدا
#جلد_ششم
#استاد_عباسی_ولدی
@gheseshakhsiatemehvari
فطرت
سرمایه ی بینظیر تربیت...
ــــــــــــــ
حتما عکس رو بازکنید و متن رو مطالعه بفرمایید🙏
(از ناشر بابت نشر عکس از صفحات کتاب اجازه گرفته شده)
#طعم_شیرین_خدا
#جلد_ششم
#استاد_عباسی_ولدی
@gheseshakhsiatemehvari