eitaa logo
قصه های زندگی
127 دنبال‌کننده
19 عکس
47 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین کانال @smohammad43
مشاهده در ایتا
دانلود
به عنوان مثال ممکنه یه داستان با این درون مایه که آزادی ارزش بزرگیه شروع بشه و کاراکتر در تلاش باشه که از زیر فشارهای قدرت خودش رو نجات بده. حالا شاید جلوتر بریم و اتفاق‌هایی بیفته که تعریف کاراکتر از آزادی تغییر کنه و درون مایه داستان به این تغییر کنه که آزادی عواقبی داره و فرد باید مسئولیت انتخاب‌های آزادش رو بپذیره. یا اینکه بریم سمت مفاهیمی مثل تقابل آزادی فردی و آزادی جمعی. وقتی از تکامل درون مایه با پیشرفت داستان صحبت می‌کنیم منظورمون این نیستش که به یه درون مایه کاملا متفاوت برسیم ( که اون بحثش جداس و در قسمت بعدی راجع بهش می‌گم) ، منظور اینه که جنبه‌های مختلف درون مایه به چشم خواننده بیاد و به درک کامل‌تری از درون مایه برسه. ۵. تنوع درون مایه‌ها همونطور که در زندگی وقتی ما تجربه‌ای جدیدی می‌کنیم، ممکنه معانی مختلفی در پشت اون تصمیمات یا اتفاق‌ها باشه، در داستان هم به همین شکله و در بیشتر داستان‌ها فقط با یه درون مایه روبرو نیستیم. این درون مایه‌ها می‌تونن به هم ارتباط داشته باشن یا اینکه کمی از هم فاصله داشته باشن. ولی بیشتر اوقات قرابت معنایی دارن. یه مثال می زنم. فکر کنید در یه داستان با کاراکتری روبرو هستیم که در دنیای آخرالزمان سیر می‌کنه و داره تلاش می‌کنه که جلوی آخرالزمان رو بگیره. تلاشی که برای بقا و نجات می‌کنه درون مایه‌ اهمیت تلاش برای زنده موندن رو تداعی می‌کنه. تلاشی که برای نجات خانوادش قبل از سایر انسان‌ها می‌کنه، درون مایه اهمیت خانواده رو پررنگ می‌کنه و … درون مایه‌های متفاوت داستان رو از یکنواختی معنایی خارج می‌کنه، ولی باید توجه کنید که اگه دارید یه داستان کوتاه می‌نویسید و هنوز در اول راه داستان نویسی هستید، اشاره به درون مایه‌های متنوع ممکنه براتون چالش برانگیز باشه. بهتره برای شروع از داستان‌هایی با درون مایه‌ی واحد شروع کنید. ادامه دارد. لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
برای فردا علاوه بر ادامه مبحث قبل یک صوت از آقا حسام می زارم که خیلی جالبه و به اشتباهات نویسندگان تازه کار اشاره می کنه.
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 قصه های زندگی( حوسنی مازندرانی) لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
🔰 آموزش داستان نویسی 💠 قسمت یازدهم حسام معینی 📌 چطور با درون مایه داستان بنویسیم؟ همیشه اینطوری نیست که ما یه کاراکتر یا اتفاق مرکزی داشته باشیم و بخواهیم براش داستان بنویسیم، بعضی وقت‌ها هم میشه که از یه اتفاقی تو زندگیمون یه دیدگاه یا نگرشی به دست آوردیم (یا اصلا جایی با این دیدگاه آشنا شدیم) و الان می‌خواهیم براش داستان بنویسیم. داستان نویسی با داشتن درون مایه هم ممکنه. یه روش مرحله به مرحله هستش که می‌تونید ازش استفاده کنید: ۱. کشف حقیقت خب این مساله شاید سوالی بوده که سال‌ها انسان‌ها در پی جواب دادن بهش بودن. از دانشمند‌ها بگیر تا فیلسوف‌ها و … اگه بخواهید درون مایه داستانتون رو در کتاب‌های علمی جستجو کنید که خب فقط کافیه با تحقیق به جواب درست برسید و برید سراغ عنوان بعدی. ولی اگه می‌خواهید از زندگیتون به این حقیقت برسید… به زندگی خودتون رجوع کنید، اتفاق‌هارو دوباره مرور کنید و تصمیمات خودتون رو مورد بررسی قرار بدین. در این حین سوال‌هایی از خودتون بپرسید که با «چرا» و «چطور» شروع بشه. مثلا «چطور شد که من از یه رابطه ۱۰ ساله خارج شدم» یا اینکه «چرا از این رابطه خارج شدم؟» به این سوال‌ها جواب بدید و به هر جوابی که رسیدید سعی کنید به ضدش هم فکر کنید و مقایسه کنید. در مرحله بعدی (که معمولا توسط بیشتر نویسنده‌ها فراموش میشه) باید حقیقت رو راستی آزمایی کنید. اینکه شما فکر می‌کنید جوابتون درسته یا اینطوری احساس می‌‌کنید، تموم ماجرا نیست. کتاب‌های مرتبط رو بخونید و ویدیوهای مرتبط رو ببینید. حتما افرادی هستند که سال‌ها روی این موضوع در آزمایشگاه تحقیقاتی انجام دادن و می‌تونن بهتون کمک کنن تا دیدگاهتون رو راستی آزمایی کنید. علاوه بر این، بررسی این منابع، می‌تونه در ادامه مسیر داستان نویسی ( در دیدگاه کاراکترها و ..) هم بهتون کمک‌ می‌کنه. یا از کجا معلوم شاید اصلا ایده‌ی یه داستان جدید با این نظرات به ذهنتون رسید! در این مرحله شما باید بتونید یه جمله یه خطی بنویسید. این جمله میشه درون مایه‌ی داستان شما. برای اینکه به صورت عملی مرحله به مرحله با مثال پیش بریم، من این درون مایه رو انتخاب می‌کنم: «من با ارزشم!» ۲. حقیقت رو برعکس کن تضاد و کشمکش یکی از اصلی‌ترین ابزارهای داستانیه، مسیر داستانی رو می‌سازه و کاراکترها رو درگیر چالش‌هایی می‌کنه که خواننده رو تا انتهای داستان نگه می‌داره. ما هم برای اینکه برای داستانمون تضاد و کشمکش بسازیم، از درون مایمون کمک می‌گیریم. تضاد درون مایه‌ای که داشتم میشه: «‌من بی ارزش هستم». در این مرحله ۲ تا مسیر رو می‌تونیم انتخاب کنیم برای ساخت داستان: 1. کاراکتر در ابتدا به ضد حقیقت باور داشته باشه ( فکر کنه بی ارزشه) و بعد به درک ناگهانی یا لحظه ( آهان فهمیدم) برسه ( بفهمه با ارزشه)! 2. کاراکتر به حقیقت باور داشته باشه ولی محیطش ضد حقیقت باشه و باعث بشه بجنگه و تلاش کنه برای حقیقتی که دنبالشه. ابتدا به مورد اول می‌پردازم و در ادامه مقاله سراغ روش دوم هم می‌رم. الان با یه کاراکتری روبرو هستم که فکر می‌کنه آدم بی ارزشیه. چرا اینطوری فکر می‌کنه؟‌ خب باید دلایلش رو در گذشتش جستجو کنم. مجموعه‌ای از اتفاق‌ها حتما براش افتاده. مثلا ممکنه پدر مادرش در کودکی رهاش کرده باشن. خب این موضوع می‌‌تونه دلیل خوبی باشه که در وجودت احساس کنی که آدم بی ارزشی هستی. حتما یه سری کارها هم خودش در گذشته انجام داده که به این قضیه دامن زده، مثلا با دختری آشنا شده که وضع مالی بهتری داشته و بعد اینکه ازش جدا شده این احساس بی ارزشی براش بیشتر شده. در مرحله بعدی باید روی تاثیر این ضد حقیقت در رفتار و کنش‌های کاراکتر متمرکز بشیم. در این قسمت ما باید تاثیر این ضد حقیقت رو روی انتخاب‌ها و تجربیات کاراکتر در طول داستان ببینیم. یعنی مثلا کاراکتر به خاطر اینکه فکر می‌کنه آدم بی ارزشیه، اعتماد به نفسش میاد پایین و وقتی یه موسیقی میسازه یا یه چیزی می‌نویسه، نمی‌تونه اون رو با بقیه به اشتراک بذاره. اشاره به این تاثیر‌ها و نمودش در رفتار کاراکتر خواننده رو به اعماق ناامیدی می‌بره و این فرصت رو فراهم می‌کنه که با یه تغییر جهت ناگهانی در مسیر داستان، به یکباره بازی رو عوض کنیم.(ادامه درپست بعد)
۳. لحظه آهان فهمیدم! لحظه آهان فهمیدم، ترجمه کلمه aha moment به انگلیسیه. همه ما چه در داستان و چه در زندگی این لحظه رو تجربه کردیم، لحظه‌ای که به یکباره پرده‌ها از جلوی چشمامون کنار میره و حقیقت رو می‌بینیم. متوجه می‌شیم که تموم این مدت داشتیم اشتباه می‌کردیم.برای اینکه چنین لحظه‌ای بسازیم باید کاراکتر رو در موقعیتی قرار بدیم که متوجه بشه اشتباه می‌کرده. در مثالی که داشتیم کاراکتر موسیقی که ساخته رو بین سایر موسیقی‌ها به اشتباه برای یکی از دوستاش کپی می‌کنه و دوستش بدون اینکه بفهمه این موسیقی رو رفیقش ساخته، همینطوری آهنگ رو دست به دست می‌چرخونه تا به دست یه تهیه کننده رادیویی می‌‌رسه و این آهنگ رو در رادیو پخش می‌کنه. کاراکتر ما وقتی در تاکسی هستش این آهنگ رو از رادیو می‌شنوه و در ادامه نظر مثبت افرادی که در تاکسی هستن رو در مورد آهنگش می‌شنوه. همه‌ی این اتفاق‌ها دست به دست هم میدن تا در یک لحظه کاراکتر ما و خواننده با حقیقت روبرو بشه و لحظه‌ی آهان فهمیدم شکل بگیره. روش جنگیدن برای حقیقت اگه یادتون نرفته باشه در مرحله دوم که تضاد حقیقت بود در مورد یه راه دیگه هم صحبت کردیم. اینکه کاراکتر به حقیقت باور داشته باشه ولی محیطش ضد حقیقت باشه و باعث بشه بجنگه و تلاش کنه برای حقیقتی که دنبالشه. در این روش باید روی قدرت اراده کاراکتر اصلی و موانع سر راهش تمرکز کنیم. تا یه رابطه‌ی دو سویه بین این دو شکل بگیره و کشمکش بینشون مسیر داستانی رو شکل بده و در نهایت منجر بشه به پیروزی حقیقت. اینکه هر کدوم از دو طرف نیرو ( حقیقت یا خواسته کاراکتر و ضد حقیقت یا موانع) رو چطور در داستان نشون بدیم اهمیت پیدا می‌کنه. ۱. خواسته کاراکتر باید به گذشته کاراکتر برگردیم و جستجو کنیم که چه چیزی در گذشتش وجود داره که فکر می‌کنه باید برای حقیقت تلاش کنه. برخلاف مثال قبلی که خانوادش کاراکتر رو رها کردن، اینجا می‌تونیم یه خانواده‌ی حمایت‌گر داشته باشیم که با حمایت‌هاشون باعث شدن کاراکتر فکر کنه که آدم با ارزشیه. این حقیقت نه فقط در گذشته کاراکتر بلکه باید در سایر رفتارهای کاراکتر هم خودش رو نشون بده، مثلا این با ارزش بودن باعث شده کاراکتر اعتماد به نفس داشته باشه و با علاقه موسیقی‌هایی که ساخته رو منتشر کنه و از مردم بخواد که اون رو با بقیه به اشتراک بذارن. ۲. موانع موانعی که در مسیر راه خواسته کاراکتر قرار می‌گیره می‌تونه: • یا خارج از اراده کاراکترها باشه که بهش می‌گیم جبر • یا توسط اراده سایر کاراکترها ایجاد بشه چیزی که مهمه اینه که موانعی که در مسیر کاراکتر قرار می‌گیره باید بیانگر ضد حقیقت باشه. مثلا تو آخرین مثال، می‌تونه یه تهیه کننده باشه که نخواد آهنگ کاراکتر توسط پخش کننده‌ها منتشر بشه چون فکر می‌‌کنه کاراکتر ما آدم بی‌ارزشه و هر مانعی می‌تراشه که کاراکتر به این خواسته نرسه. در اینجا ضد حقیقت و مانع در دل یه کاراکتر دیگه قرار گرفته. در مورد کاراکترهای مانع باید به این توجه کنید که اونا هم باید خواسته‌ای داشته باشن و همینطوری الکی ساز مخالف نزنن. می‌تونه منافعشون به خطر بیفته یا اینکه تجربه‌ای داشتن که باعث شده طرفدار ضد حقیقت باشن. همونطور که قبل‌تر گفتم، همه موانع به کاراکترها محدود نمیشه. می‌شه فقر و ویژگی‌های ظاهری کاراکتر بهش اجازه نده که در مهمونی‌های هنرمندها طوری حاضر بشه که مورد توجه قرار بگیره. این فقر و ویژگی‌های ظاهری به عنوان یه فاکتور که از دست کاراکتر خارجه جلوی پیشرفت و اثبات حقیقت کاراکتر رو می‌گیره. ۳. غلبه بر موانع حقیقت انقدر برای کاراکتر پررنگه که هیچ کدوم از این موانع نمی‌تونه شکستش بده و در آخر یه راهی پیدا می‌کنه که به تمام این ضدیت‌ها غلبه کنه و به خواننده و خودش ثابت کنه که انسان با ارزشیه. کاراکتر ما از ابتدا تا انتهای مسیر، همش ثابت قدم و سوپرمن نیست. بعضی جاها انقدر بار موانع روی دوشش سنگینی می‌کنه که از ادامه دادن ناامید میشه و با خودش کشمکش‌های درونی پیدا می‌کنه. ولی دوباره ارزشش رو پیدا می‌کنه و یادش میاد داره برای چی می‌جنگه و ادامه می‌ده. پایان لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢خانم زهره مهرآور، نوزاد که هیچی، مرد گنده ۴۴ساله‌ هم گریه اش گرفت! از بس شما خوبید و درستید و انسانید. 🔹این خلاصه یک مکالمه ۸ دقیقه‌ای بین خانم مهرآور کارمند اورژانس بابل و زن در حال زایمان و شوهرش است که در ارتفاعات روستای جاجن در برف گرفتار شدند و با راهنمایی خانم مهرآور کاری میشود، کارستان. ــــــــــــــــــــــ 🛑 منتخب مهمترین خبرهای روز در کانال قم ۲۴ https://eitaa.com/joinchat/180224120C44d35e4f36
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... 🌷🌷🌷یک کار خیلی خوب و یه مسابقه سلام دوستان . گاهی اوقات اتفاقات خاص و جالبی در اطراف و جامعه ما روی می ده که می تونه سوژه خوبی برای یک داستان کوتاه باشه. 👌 مثل اتفاق جالب و تاثیرگذار در این کلیپ . 🔰 یک مسابقه( و البته اولین مسابقه این کانال) : هر کدوم از شما که با شنیدن این اتفاق یک داستان کوتاه بنویسه می تونه در این مسابقه شرکت کنه. 🎁 جوایز: تندیس‌ . بسته فرهنگی و ساخت پادکست از روی آن . 🖌 پس اونایی که اهل قلمند آستین بزنن بالا و شروع کنن به نویسندگی. از مطالب آموزشی این کانال در خصوص داستان نویسی هم حتما استفاده کنن. داستان تون رو می تونید به آی دی من بفرستید.👇 @smohammad43 ▪️ پس معطل نکنید و در اولین فرصت شروع به نوشتن کنید. 💢 تذکر: هیجانات ، عواطف ، احساسات و مکالمه پرستار و زن و شوهر باید به نحوی در داستان شما گنجانده و نشان داده شود. یا علی لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
اشکالات رایج نویسندگان.mp3
3.1M
🔰 اشکالات رایج نویسندگان تازه کار حسام معینی 📌 منبع:https://hesammoeini.com/ لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌قصه های زندگی(پادکست صوتی و تصویری ) 💎 مردان سیاهپوش 📕 نویسنده و راوی: مصطفی بادله 🔰 قسمت چهارم لینک عضویت در کانال 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
هدایت شده از اخباروشبهات سیاسی
🔴۹ صبح رای داد ۱۶ به رحمت خدا رفت 💔 🔸مرحوم یوسف یوسفی رمی ساعت ۹:۳۵ صبح با حضور در شعبه اخذ رأی مسجد امام خمینی روستای رمنت شهرستان بابل در شرکت نمود و در ساعت ١۶ دار فانی را وداع گفت. 🟢صبح امروز رهبر انقلاب: «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.» 🚨به کانال اخبار و شبهات سیاسی بپیوندید ‌‌@shobhe_siyasi
پست بالا نیز می تونه موضوع مسابقه داستان نویسی باشه. یکی از این دو موضوع را می توانید انتخاب کنید.
سلام دوستان. این هفته هم همراه ما باشید در این کانال. قصد داریم تنوع مطالب کانال را بیشتر کنیم. فقط کمی صبور باشید. بزودی از محتوای کانال رضایت بیشتری خواهید داشت. امشب قسمت دیگری از پادکست داستان مردان سیاهپوش را تقدیمتون می کنیم. ضمنا چراغ اول داستان نویسی را یکی از مخاطبین کانال روشن کرد و قصه زیبایی رو با عنوان « بند ناف» برام فرستاد. منتظر داستان های شما برای شرکت در مسابقه داستان نویسی خواهم بود. یا علی.