📖 تن تن و سندباد
🖌نویسنده: محمد میرکیانی
📄۱۵۵ صفحه
✂️ برشی از کتاب:
سندباد👳♀ گفت: « فهمیدم! پس دوباره حمله کرده اند.»
_بله سندباد. آنها در جام جهان بین به کوچک و بزرگ نشان می دهند که فقط خودشان قهرمان هستند.
رستم پرسید:« پدر؛ آیا در جام جهان بین، اثری و نام و نشانی از ما هم هست🤔؟»
پیرمرد گفت: « نه پهلوان ، در حقیقت کار آنها این است که نام و نشان و اسم و رسم شما را از سرزمین قصّه هایمان پاک کنند😔.»
پهلوان پنبه رو به علی بابا کرد و گفت:« چقدر تن تن و دوستانش نیرنگ بازند!😖»
پیرمرد در حالی که به عصایش تکیه داده بود نگاهی حسرت بار به سندباد و یارانش انداخت و گفت:« راستی سندباد ؛ گفتی که آنها باز هم حمله کرده اند. مگر آنها قبلاً هم به سرزمین قصّه های مشرق زمین حمله کرده بودند؟»
سندباد گفت: «بله؛ بارها حمله کردند.ولی هر بار شکست خوردند و کاری از پیش نبردند...این را بدان تا زمانی که در سرزمین قصّه های مشرق زمین ،قصّه های قهرمانان آن رواج دارد،از تن تن و تارزان و سوپرمن و دوستانش کار چندانی ساخته نیست👌. »
#نوجوان
#تنتن_و_سندباد
#موجود_در_قفسه
✳️ کتابخانه محله قبا
@ghobalib 📚