کوه اُشتُر
# از کوچه باغهای دل انگیز محله ی بالا که بگذریم در شمالی ترین نقطه از درخش خودنمایی می کند برقرار و استوار ، پرشکوه و ماندگار با دو نفر شتر بر بلندای آن که از قافله ی تاریخ جامانده اند تا روایتگر افسانه هایی باشند که بارها شنیده ایم اما نشانی از آن ندیده ایم .
# هر ساله چون موسم بهار شود عده ای از اهالی به شوق دیداری تازه بدانجا شتابند تا هم حال و احوالی از شترها بپرسند و هم خورجینی پُر کُنند از اوشن و مستار و کاکوتی و ....برای نشان کرده ها و تازه دامادها هم صفای دیگری دارد تا دست نگاری برگرفته و قدم زدن بر پهنه ی این پیکر ، در گذشته ها که وسایل حمل و نقل کمتر بود دامنه ی این کوه گذرگاهی بود برای مالکان وِک ، اُلَنگِ سِرشت و سنگ اَسیا که این طریقه راهی بود کوتاه بین درخش و آن آبادیها ، و البته توفیق این گشت و گذار بیشتر نصیب چوپانی می شود که گُمار رَمِه یا خَلومه ازوست و این توفیق اجباری .
# هر چند صعود به قله با مشقتهایی همراه است ولی پس از فتح آن با اولین نگاهی که به دوردستها می اندازیم تمام خستگی از تن بدر می شود به شترها که نزدیک می شویم انگار به گنجینه ای از فرهنگ و تمدن دست یافته ایم چون دقیق تر بنگریم بر پیکر شترها دست نوشته هایی حک شده که نظیرش یافت می نشود جسته ایم ما ، تا چشمها به این عبارت می افتد ( العبد عزیز محمد زهرایی ) روحی از نو بر کالبد جان دمیده می شود و روح و روان آدمی جلا می گیرد چقدر زیبا و دل انگیز چقدر اصیل و ماندگار هزاران مرحبا و هزاران رحمت به آفریدگار این زیبایی ، به تاریخش که بنگریم حدود یک قرن پیشینه دارد و از این دست نوشته های نفیس بسیار به چشم می خورد از هنرمند و تاجر و سیاستمدار و استاد و....زنده هایش به سلامت و رفته هایش قرین رحمت .
# در گذشته ها شایع بود هر کس بر فراز آن شترها نشیند و آرزوی ارض طوس کند سفر مشهد نصیبش خواهد شد به یاد دارم در دوران کودکی به همراه تنی چند از دوستان سالی چندین مرتبه بدان مکان رفته و به آن حال و هوا بر کوهان سنگی شترها می نشستیم اما نصیبی از مشهد روزیمان نشد که نشد حال علت و حکمت آن گفته چه بود نمی دانم .
# در این سفر که به شوق کسب حقایق بدین مکان رفتم از شاهدان روزگار خواهش کردم تا راویان تاریخ این کهن بوم باشند و اسرار دل برون ریزند ولی هر چه اصرار کردم بهره ای نداشت این شترهای زبان بسته آنچنان راز نگه دارند که طی هزاران سال هیچ کس نتوانسته حرفی از زیر زبانشان بکشد پس به اجبار سراغی از دیگر نشانه ها گرفتم و شواهدی یافتم بی مانند که اگر بیم آن نبود که این نوشته به دست نامحرمی برسد اسرار هویدا می کردم اما صد افسوس .
# سربسته بگویم به این آگاهی گران دست یافتم که این مکان گرامی ارجی دارد بزرگ و قربی دارد سترگ بلندمرتبه است و والا منزلت ، به عصر قدیم که سامانیان بر مصدر حکومت بوده اند ( هزار و هشتصد سال از انقراض آن سلسله بگذشته ) و حتی قبل تر از آن این مکان ارجمند محل نیایش جهان آفرین بوده است و مرکز تعبد و خداپرستی و چه بسا یکی از مراکز مهم فرهنگی و مذهبی در ایران باستان ، آری اینجا خود درخش است جان این کهن بوم و اصل تاریخ پرفروغش ، این گرامی ارجمندتر از آن است که ما پنداشتیم و این شترها هم راویانی هستند که از قافله ی تاریخ جامانده اند تا روایتگر افسانه هایی باشند که بارها شنیده ایم اما نشانی از آن ندیده ایم .
گرامی باد این گران بوم و بَر
✍️ اسماعیل مرکبی
#درخش
#کوه_اشتر
#تاریخ_و_فرهنگ
#آتشکده
سیمای قهستان
@ghohestan