🌸با توکل به اسم الله
🌾روزمون را آغاز میکنیم
🌸براتون هفته ای عالی
🌾پراز لطف و رحمت الهی
🌸پراز خیر و برکت و سلامتی
🌾به دور از غصه و غم آرزومندم
🌸شروع هـفته تون پرازبهترینها
🌸الهی به امیـد تو
@gholch🌹
بارالــها..🙏
درسرآغاز صبحم با یاد و نام تو
دریچه قلبم را خالصانه به سوی
تـو مـیگشایـم تـا نسیم رحمتت
بــه آن بــوزد و نــوری از محبت
و عشـق تـو بـه قلبـم ببـارد.
به نام خدای همه🌱
دوستان خوبم سلام
☀️صبحتون بخیر و شادی🌼
@gholch🌹
#شعر_صلوات_بر_چهارده_معصوم
گر تو خواهی که بیابی زجهان راه نجات
بر محمّد تو بگو از دل و از جان صلوات
✨🌼✨
هر چه خواهی تو طلب کن ز شهنشاه جهان
به علی حیدر صفدر شه خوبان صلوات
✨🌼✨
فاطمه بــاد شفیع خـواهِ تو اندر محشر
به قد سرو همان ماه درخشان صلوات
✨🌼✨
یــاد کــن از جگرِ پارۀ پُـر خون حَسن
به رُخ اَنور آن سرو خرامان صلوات
✨🌼✨
هـر کجا نوش کنی آب روان یـاد نما
به لَبِ خُشک حسین شاه شهیدان صلوات
✨🌼✨
گر تو بیمار نخواهی شوی اندر بر خلق
به علی ابن حسین عابد دانا صلوات
✨🌼✨
علـم باقـر بــرساند به تو از دین نبی
به همان باقر و آن علم فراوان صلوات
✨🌼✨
گر نشانی به خود از مذهب جعفر داری
به همان مذهب پاک از سرایمان صلوات
✨🌼✨
گـر به دل، هست تُرا آرزوی قبر رضا⚜
به غریب الغربا شاه خراسان صلوات
✨🌼✨
نــور بارد ز سر گنبد پُـر نـور تَـقی
بِه همان گنبد پُر نور زرافشان صلوات
✨🌼✨
یاد بنمــا تـو از آن قامـت زیبای نَـقی
عسکری را تو بلعل لب خندان صلوات
✨🌼✨
گر تو هستی به جهان مُنتظر حُجت دین
بِه همان مهدی غائب، شه خوبان صلوات
✨🌼✨
💚الّلهُمَّ
صَلِّ 🌼🌼🌼
عَلی 🌼🌺🌼
مُحَمَّد 🌼🌼🌼
وَآلِ
مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم💚
@gholch🌹
🔰الـسـلام عـلـیـک🔰
▫️یا رسول الله ص
▪️یا حضرت محمد ص
✅ذکر روز "شنبه 📿 ۱۰۰مرتبه 📿
✨ياربّ العَالمَِين✨
✨ای پروردگارجهانیان✨
#کانال_گلچین_شده_ها
@gholch🌹
یک متن فوق العاده زیبا👌
(به تک تک واژه ها دقت کنید) و اگه دوست داشتید چند بار بخونید هربار بیشتر لذت می برید..
@gholch🌹
روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند.
آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند.
خسته تر وکسل تر از همیشه.
ناگهان "ذکاوت" ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.
مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند
"دیوانگی" فورا فریاد زد من چشم می گذارم ...
من چشم می گذارم...
و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد
و به دنبال آنها بگردد.
دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به شمردن ....
یک...دو...سه...چهار...
همه رفتند تا جایی پنهان شوند؛
"لطافت" خود را به شاخ ماه آویزان کرد؛
"خیانت" داخل انبوهی از زباله پنهان شد؛
"اصالت" در میان ابرها مخفی گشت؛
"هوس" به مرکز زمین رفت؛
"دروغ" گفت زیر سنگی می روم اما به ته دریا رفت؛
"طمع" داخل کیسه ای که دوخته بود مخفی شد.
و دیوانگی مشغول شمردن بود.
هفتاد و نه...هشتاد...هشتاد و یک...
همه پنهان شده بودند به جز
"عشق" ،،،
که همواره مردد بود و نمیتوانست تصمیم بگیرد. و جای
تعجب هم نیست ..!!
چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است.
در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید.
نود و ینج ...نود و شش...نود و هفت...
هنگامیکه دیوانگی به صد رسید, عشق پرید و در بوته
گل رز پنهان شد.
دیوانگی فریاد زد دارم میام،،،، دارم میام.،،،،
اولین کسی را که پیدا کرد "تنبلی" بود؛
زیرا تنبلی، تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود،،
و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان .
دروغ ته چاه؛؛؛؛
هوس در مرکز زمین؛؛؛؛؛
یکی یکی همه را پیدا کرد ....
جز "" عشق ""
او از یافتن "" عشق "" ناامید شده بود.
"حسادت" در گوشهایش زمزمه کرد؛
تو فقط باید عشق را پیدا کنی...
و او پشت بوته گل رز است.
دیوانگی شاخه ی چنگک مانندی را از درخت کند و با شدت و هیجان زیاد آن را در بوته گل رز فروکرد....
دوباره و دوباره این کار را تکرار کرد تا اینکه با صدای ناله ای متوقف شد .
عشق از پشت بوته بیرون آمد ،،!!!
اما با دستهایش صورت خود را پوشانده بود و از میان انگشتانش قطرات خون بیرون می زد.
شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند.
او کور شده بود.
دیوانگی گفت ::
« من چه کردم؛ ؛
من چه کردم؛؛؛
چگونه می تواتم تو را درمان کنم.
"" عشق "" پاسخ داد:
تو نمی توانی مرا درمان کنی،
اما اگر می خواهی کاری بکنی؛ راهنمای من شو.
و اینگونه شد که از آن روز به بعد "" عشق "" کور است...
و "" دیوانگی "" همواره در کنار اوست.
دل نوشته ی
فریدون_مشیری
#کانال_گلچین_شده_ها👇👇👇
@gholch🌹
@gholch🌹
دوش دیدم وسط کوچه روان پیری مست..
برلبش جام شرابی وسبویی در دست..
گفتم نکنی شرم از این می خواری؟
گفتا که مگر حکم به جلبم داری! ؟
گفتم تو ندانی که خدا مست ملامت کرده؟
در روز جزا وعده به اتش کرده؟
گفتاکه برو بی خبر از دینداری
خود را به از باده خوران پنداری؟!
من می خورمو هیچ نباشد شرمم
زیرا به سخاوت خدا دل گرمم..
من هرچه کنم گنه از این می خواری
صد به ز تو ام که دایما هشیاری..
عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت
او ندانست که در ترک تمناست بهشت
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت.
@gholch🌹
اغلب مردم تعریف و تمجیدها را ظرف چند دقیقه فراموش میکنند،
اما یک اهانت را سال ها بهخاطر میسپارند.
آنها مانند زباله جمع کنهایی هستند که هنوز توهینی را که مثلا بیست سال پیش به آنها شده با خود حمل میکنند و بوی ناخوشایندِ این زبالهها همواره آنان را میآزارد.
برای شاد بودن باید بر «افکار شاد» تمرکز کنید و باید ذهن خود را از زبالههای تنفر، خشم، کینه، نگرانی و ترس رها کنید.
#اندرو_متیوس
@gholch🌹
اینم یه پست عالی( لطیفه ) تقدیم شما خوبان 😊
امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و غم نبینید 👇
✅ اصحاب اخدود (قسمت اول )
❇️ قتل اصحاب الاخدود . النار ذات الوقود . اذ هم علیها قعود . . .
( سوره بروج : 8 )
🐾 ذونواس آخرین پادشاهی است که از طائفه ( حمیر ) به سلطنت رسید و زمام امور مردم را بدست گرفت .
🐾 او دین یهود را پذیرفت و آن را دین رسمی ، اعلام کرد در حالیکه یهودیت با آمدن عیسی بن مریم از بین رفت و خط بطلان بر آن کشیده شد .
🐾 ذونواس مبارزه شدیدی با دین مسیح ، آغاز کرد و برای از بین بردن آن ، به کوشش و فعالیت دامنه داری دست زد ، یهودیان را محترم میشمرد و مسیحیان را بیرحمانه گردن می زد و نابود می ساخت .
🐾 او تصمیم قطعی گرفته بود که دین یهود را در سراسر روی کره زمین ، دین رسمی بشر قرار دهد و سایر ادیان را نابود گرداند ، و برای انچام این مقصود ، از هیچگونه اقدامیخودداری نمی کرد ، به هر شهر و کشوری که دینی غیر از دین یهود وجود داشت ، لشکر کشی می کرد و اهالی آن را مجبور به استعفاء از دین خود و پیروی از کیش یهود می نمود .
🐾 روزی به او خبر دادند که اهالی نجران ، آئین مسیح را پذیرفته اند و جز چند نفر انگشت شمار ، همه از یهودیت روی گردانده اند .
🐾 این خبر ، چنان ذونواس را ناراحت و غضبناک کرد که خواب و آسایش بر او حرام شد و در همان لحظه آماده جنگ با نجرانیان گردید .
🐾سپاه خود را تجهیز نمود و با ارتش بی شماری ، به سوی نجران حرکت کرد . از حادثه مسیحی شدن نجران ، می خروشید و برای آن مردم بینوا تصمیم های خطرناک می گرفت .
ادامه دارد..
@gholch🌹
💗نیایش شانگاهی💗
بارالـــــها ... ❣️
در پیشگاه تو ایستاده ام ؛
و دستهایم را بسوے تو بلند کرده ام ؛
آگاهم کہ در بندگے ات کوتاهے نموده و در فرمانبرے ات سستے کرده ام ؛
خداوندا۰۰۰ ❣
ولے … پروردگارم
آن گاه کہ شنیدم گناهکاران را
بہ درگاهت فرا مے خوانى ،
و آنان را به بخشش نیکو
و ثواب وعده مے دهى ،
براى پیروى ندایت آمدم
و بہ مهربانے هاے مهربانترین مهربانان
پناه آوردم ...
خدایا۰۰۰ ❣
پیشاپیش، خواسته و سخنم را
آنچه سبب ملاقات
و دیدن تو مے شود قرار دادم ؛
اگر با این همه، خواسته ام را رد کنے ،
امیدهایم به تو به یأس مبدّل مے گردد
💐شب تون زیبا💐
_💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@gholch🌹