#محمود_کریمی 🎉 عیدتون هم مبارک اللهم عجل لولیک الفرج 🌹🌹

سلام🤗 عیدتون مبارک 😍 یه هدیه ی خاص براتون داریم ابتدا نیت کنید و از بین عدد ۱ تا ۱۰ یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید😉 پاکت 1️⃣ پاکت 2⃣ پاکت 3⃣ پاکت 4⃣ پاکت 5⃣ پاکت 6⃣ پاکت 7⃣ پاکت 8⃣ پاکت 9⃣ پاکت 0⃣1⃣ روزتون بخیر دوستان من🌹🌹 دوستان این نامه‌ها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیانشون هست. این پیام رو برای دوستانتون هم ارسال کنید و این هدیه ی زیبا رو بهشون عیدی بدین☺️

مسجد جمکران همین الان

💟 صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک...

دلنوشته نگار خانم میرزایی 😍

دلنوشته نگین خانم میرزایی😍

تولد بزرگ مرد تاریخ مبارک🌹

سلام برای تبریک تولد حاج قاسم مهربون، چه ایده ای دارید🤔🤔

🍃 به نام خداوند بخشنده مهربان🍃 نام قصه: ✨علی کوچولو، مهمانِ کوچک خدا✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. 🍃 دَرِ حیاط خانه باز شد. مادرِ علی کوچولو، با یک سبدِ خرید، پُر از خوراکی های خوشمزه و مُقوی وارد حیاط خانه شد. 🌻🍃 علی کوچولو، تو اتاقش مشغول بازی کردن با اسباب بازی هایش 🚕🚙🚚🚗بود، که ناگهان صدای مادرش را شنید، که صدا میزد: علی جان، عزیزم، کجایی؟!؟! بیا پسرم کمکم کن. علی وقتی صدای مادرش را شنید با خوشحالی به طرف حیاط دوید و وقتی مامانش رو دید با خوشحالی گفت: سلام مامان جونم، خسته نباشید. 😊🌹 به به، چه خوراکی های خوشمزه ای، 😋☺️ دستت درد نکنه مامان مهربونم. 🌷 بزار این جعبه شیرینی و این میوه ها رو از داخل سبد دربیارم، کمکت ببرم تو آشپز خونه. 👏👏 وقتی علی کوچولو همراه با مادرش خوراکی ها را بردند در آشپز خانه، علی میوه ها و جعبه ی شیرینی را گذاشت روی میز غذا خوریِ آشپز خانه، بعد مادر علی بقیه وسایل و خوراکی ها رو یکی یکی از داخلِ سبد در آورد و گذاشت روی میز. علی با تعجب گفت: مامان جون! مگه امروز قرار مهمون بیاد خونه مون!؟ که اینقدر خرید کردی؟!؟!؟ 😊 مامانِ علی با شنیدن سوالِ علی، لبخندی زد و رو کرد به علی و گفت: نه پسرم، امروز قرار نیست مهمون به خانه ی ما بیاید، پسرم قرار است ما به مهمونی برویم.🍃 علی با شنیدن حرف مادرش خیلی خوشحال شد و با خوشحالی گفت: آخ جون میخواییم بریم مهمونی.👏😊 و با تعجب گفت: مامان، مهمونی خونه چه کسی دعوت شدیم؟! خونه دائی جون، یا عمو جون، خونه خاله یا خونه عمه جون؟؟؟ 😊 کدومشون ما رو دعوت کرده؟!؟! مامان علی که عاشق شیرین زبونی های علی کوچولو بود، با خوشحالی به طرف علی رفت و صورت قشنگ علی کوچولو را بوسید😊 و گفت: پسرگلم 🌹فردا روز اول ماه مبارک رمضان است. 🌙 ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است.🌙 🌱 و همه ی ما مسلمان از اولین روز ماه رمضان تا آخرین روز این ماه مبارک را روزه میگیریم، 🌱🌙 حتی پسر گلم، بعضی ها هم چند روز زودتر به پیشواز این ماه مبارک میروند، و روز ه میگیرند و روز ه هایشان را وصل میکنند به روزه های ماه مبارک رمضان، که این ثوابش دو چندان است . 🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘ پسر عزیزم، درماه مبارک رمضان، ما مهمان خداوندِ مهربان هستیم، 🌷 و خداوند مهربان خودش از ما پذیرایی میکند. 🌱 خداوند همه جا هست پسر گلم، حتی تویه خونه ی ما. 🌱 امشب هم شب اول ماه رمضان است، و باید خودمون رو آماده کنیم برای وارد شدن به این ماه پُر خیر و برکت خداوند🌷. علی کوچولو بعد از شنیدن حرفهای مادرش به فکر فرو رفت و بعد از چند دقیقه رو کرد به مادرش و با تعجب گفت: مامان ما در ماه رمضان مهمان خداوند هستیم یعنی چی؟!؟! مامان پس ازشنیدن سوال علی کوچولو لبخندی زد و گفت: پسر گلم در این ماه ثواب و پاداش عبادت ها و کارهای خوب و پسندیده ای که انجام میدهیم چند برابر ماه های دیگر است. 🍃از جمله این عبادات خواندن نماز اول وقت، قرآن خواندن و روزه گرفتن است.🍃 از جمله کارهای نیک و پسندیده ای هم که در این ماه به ما مسلمانان توصیه شده، کمک به نیازمندان و اطعام یتیمان است، که باز ثواب و پاداش این کارهای نیک در ماه مبارک رمضان چند برابر ماه های دیگر است. 🍃🌷 برای همین است که میگوییم ما مسلمانان، در ماه مبارک رمضان بر سَرِ سفره لطف و بخشش و مهربانی خداوند نشسته ایم، و مهمان خداوند مهربان هستیم.😊🌷 علی کوچولو بعد از شنیدن صحبتهای مادرش لبخندی زد و گفت: مامان منم میتونم امسال روزه بگیرم؟؟؟ 😊 مامان رو کرد به علی و گفت: علی جان تو هنوز به سن تکلیف نرسیدی و روزه به شما واجب نیست پسر گلم🌹 اما اگه دوست داری میتونی امشب نیت کنی و فردا روزه کله گنجشکی بگیری عزیزم. 🦋 روزه کله گنجشکی هم خیلی ثواب داره پسر گلم، 🌹 به شرط اینکه وقتی که سحر، برای خوردن سحری بیدار شدی و سحری خوردی، دیگه نباید چیزی بخوری تا موقع اذان ظهر، بعد از اذان ظهر اون موقع میتونی افطار کنی(ناهار ،🍛🍝🍚🥘، آب و میوه🍎🍉🥒🍊🍇) بخوری و روز ه ات رو باز کنی، بعد دوباره چیزی نخوری تا اذان مغرب. 🍃 این میشه روزه کله گنجشکی برای شما پسر گلم که هنوز به سن تکلیف نرسیدی.😊🌷 علی کوچولو، با شنیدن صحبتهای مادرش در حالیکه از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، با خوشحالی رو کرد به مادرش و گفت: چشم مامان جون. ممنونم که اجازه دادی منم فردا مهمون کوچیک خدای مهربون باشم.✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱 ✏️نویسنده:(الف. ف) 🍃 🌻برگرفته از روایات🌻