هو المحبوب
#حکیم_هیدجی
#عرفان_حکمت_زنجان
ملا محمد زنجانی هیدجی عارف و فیلسوف و حکیم عابد و زاهد و شاعر نامدار قرن ۱۳ و ۱۴ ق
متولد۱۲۷۰ ق و ۱۲۳۳ ش
عمده تحصیل در تهران و قزوین
برخی شاگردان:
میرزا احمد آشتیانی
شیخ محمدتقی آملی.
میرزا ابوالحسن شعرانی
شریعت سنگلجی
و ...
اساتید: میرزا حسین سبزواری
میرزا ابوالحسن جلوه
و...
آثاری چون دیوان اشعار ترکی و فارسی
منظومه حکمت به ترکی
شرح منظومه سبزواری و ...
حکیم هیدجی بعد از رحلت والدش علایق ارثی را به برادران خود واگذار نمود و به حالت قناعت در تهران زیست و جز سفر حج و زیارت مشهد ائمه هدی (علیهمالسّلام) مسافرت دیگر نکرد.
او به آنچه عمل میکرد، دیگران را توصیه مینمود و به هر چه میگفت، عامل بود.
بعد از یک ملاقات عرفانی، نیمی از اوقات را برای تدریس و تحقیق قرار داد و نیم دیگر را برای تفکر و ذکر و عبادت.
شهید مطهری از تهذیب نفس و صفای نفس او سخن گفته است.
اهل مزاح و خوشرویی هم بود.
به امور فناپذیر هیچگونه تعلّقی نداشت و حتی تن خویش را قفسی میدید که روان او را در بند کرده بود.
در فرازهایی از وصیّتنامه خود خاطر نشان نموده است: ... از دوستان و رفیقان خواهش دارم که هنگام حرکت جنازهام عمامهام را بالای عماری قرار ندهند و در حمل آن به اختصار کوشند، هیاهو لازم نیست، برای برقراری مجلس ختم برای کسی اسباب زحمت پدید نیاورند و دوستان مسرور و خندان باشند چرا که از زندان محنت و بلا رهایی جستم و از دار غرور به سرای سرور پیوستم و به جانب مطلوب خویش شتافتم، حیات جاویدان یافتم اگر جهت مفارقت از یکدیگر محزون و افسرده میباشید، به زودی تشریف آورده انشاءاللّه خدمتتان میرسیم... دوستان انجمنی فراهم آورده شاد باشند و به یاد ایشان من نیز خوشحال شوم، باری با این همه اظهار دلیری نهایت هول و هراس دارم ولی به فضل پروردگار و شفاعت اولیاء حق امیدوارم، به همه دوستان سلام و التماس دعای خیر از همگان دارم همه گونه حق در ذمه من دارند، مرا حلال نمایند.
طلاب مدرسه منیریه(تهران) نقل کردهاند: مرحوم هیدجی هنگام شب همه طلاب را جمع کرد و نصیحت و اندرز میداد و به اخلاق فرا میخواند و بسیار شوخی و خنده مینمود و ما در شگفت بودیم مردی که شبها پیوسته در عبادت و تهجد بود، چرا این مزاح میکند و ما را به عبارات نصیحت مشغول مینماید و از حقیقت امر خبر نداشتیم، هیدجی نماز صبح خود را در اوّل فجر صادق خواند و سپس در حجره خود آرمید پس از ساعتی که در حجره را گشودند، دیدند رو به قبله خوابیده، رحلت نموده است.
جنازهاش را بر حسب وصیت او به قم حمل نمودند و بعد از اقامه نماز میت توسط آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در قبرستان بابلان واقع در شمال شرقی بارگاه حضرت معصومه دفن شد. روح و رضوان الهی ارزانی اش باد💐
می گوید:
به قیل و قال تلف گشت عمر و معلومم
نشد که جبر کدام است و اختیار کدام.
مرا که راهنمایی کند به مدرس عشق؟
که دل گرفته شد از حکمت و اصول و کلام
اگر چه دامن این دشت بی تماشا نیست
ولی چه فایده مهلت نمی دهد ایام
جرس به ناله، که بیدار باش قافله رفت
مخواب! خواب به چشم مسافر است حرام
🌹┈┈┈┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈┈┈🌹
https://eitaa.com/golbang_sarbolandi