eitaa logo
قرآن تصویری و اخلاق اسلامی
150 دنبال‌کننده
925 عکس
2.1هزار ویدیو
34 فایل
مدیر: @AZIZI_104 کانال ها: (قرآن تصویری) @ghoran_tasviri_akhlagh @moosighi_salem (موسیقی سالم) (قرآن گویا) @DalayeleRoshan
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی شانه اداب مهمانی قسمت دوم ۴_ اقتضاى ادب در میهمانى این است که مهمان به صاحب‌خانه دستور ندهد و چیزى را که موجود نیست از او درخواست نکند. فرمان دادن به میزبان خلاف ادب است. شخصى هم که میهمان ضیافت الله است، به اقتضاى ادب، باید از درخواست جز آنچه خداوند روزى‌اش ساخته است پرهیز کند و هر آنچه را خدا در اختیارش قرار داده است پذیرا باشد و خواسته‌اى از خود نداشته باشد. از امام سجّاد علیه السلام روایت شده است که فرمودند : مَرِضتُ مَرَضاً شَدیداً. فَقالَ لى اَبى علیه السلام ما تَشتَهى؟ فَقُلتُ: اَشتَهِى اَن اَکونَ مِمَّن لا اَقتَرِحُ عَلى رَبِّى ما یُدَبِّرُهُ لى. فَقالَ لى: اَحسَنتَ. ضاهَیتَ اِبراهیمَ الخَلیلَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ حَیثُ قالَ جَبرَئیلُ علیه السلام: هَل مِن حاجَةٍ؟ فَقالَ: لا اَقتَرِحُ عَلى رَبّى؛ بَل حَسبِىَ اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ: به‌شدّت بیمار شدم. پدرم به من فرمودند: چه مى‌خواهى و اشتها دارى؟ گفتم : مى‌خواهم از کسانى باشم که در برابر آنچه پروردگارم براى من تدبیر نموده است انتخابى نداشته باشم. به من فرمودند: آفرین بر تو. همسان ابراهیم خلیل شدى آنجا که جبرئیل گفت: آیا احتیاجى دارى؟ فرمود: در برابر پروردگارم انتخابى ندارم؛ بلکه خدا مرا کافیست و خداوند بهترین وکیل است. گویند به بایزید بسطامى گفته شد: ما تُریدُ: چه مى‌خواهى؟ گفت: اُریدُ اَن لا اُریدُ :مى‌خواهم که خواستى نداشته باشم. از این رو سالک به اقتضاى ادب میهمان دیدن خویش در زندگى، باید خواسته‌هاى خود را به صفر تقلیل دهد؛ زیرا آنچه را براى عبد لازم و مفید بوده است، خداوند بدون اینکه او احساس و ابراز نیاز کند در اختیارش قرار داده است و آنچه به او نداده است به این دلیل بوده که براى او لازم و مفید نبوده؛ بلکه زیان‌بخش و مضرّ بوده است. بنابراین منطقاً جایى براى خواستن عبد وجود ندارد. ضمن اینکه اگر عبد چیزى جز آنچه را خدا برایش مقدّر ساخته است آرزو و درخواست کند، چون آن چیز به سود او نیست، خداوند که خواهان مصلحت وى است، پیرو هوس او نمى‌شود و آن خواسته را برآورده نمى‌کند. عبد جاهل هم به دلیل برنیامدن خواسته‌اش، از خدا مکدّر و دلخور مى‌شود و به اندوه و غصّه مبتلا مى‌گردد. بنابراین براى اینکه شادى زندگى از بین نرود و رابطه‌ى صمیمى عبد با خدا هم آسیب نبیند، بهتر است عبد خواسته‌هاى خود را رها کند و از زیاده‌خواهى و تنوّع‌طلبى دست بردارد و به آنچه خدا براى او فراهم کرده است، قناعت ورزد. امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌فرمایند: اَلقِناعَةُ اَهنَأُ عَیشٍ : قناعت گواراترین و شیرین‌ترین زندگى است. ۵_ ادب اقتضا مى‌کند مهمان هنگامى که بر سر سفره مى‌نشیند، به لقمه‌هاى دیگران نظر ندوزد، بلکه به غذاى خود نگاه کند. قرآن کریم مى‌فرماید: فَلیَنظُرِ الاِنسانُ اِلى طَعامِهِ: انسان باید به غذاى خودش نگاه کند.  کسى که در زندگى خود را بر سر خوان رزق الهى مى‌بیند نیز نباید حواسش به چیزهایى باشد که دیگران روزیشان شده است؛ زیرا اوّلا این سبب مى‌شود به آنچه خدا به خود او عطا کرده است توجّه نکند و آنها را نبیند و از آنها لذّت نبرد. ثانیاً با نظر دوختن به آنچه دیگران در اختیار دارند و او از آنها بى‌بهره است، وجودش یک پارچه حسرت و غصّه شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مى‌فرمایند: مَن نَظَرَ اِلى ما فى اَیدِى النّاسِ طالَ حُزنُهُ: هرکس به آنچه در دست دیگران است نظر بدوزد، اندوهش زیاد مى‌شود. امام صادق علیه السلام مى‌فرمایند: اِیّاکُم اَن تَمُدّوا اَطرافَکُم اِلى ما فى اَیدى اَبناءِ الدُّنیا. فَمَن مَدَّ طَرفَهُ اِلى ذلِکَ طالَ حُزنُهُ وَ لَم یَشفِ غَیظَهُ وَ استَصغَرَ نِعمَةَ اللهِ عِندَهُ فَیَقِلُّ شُکرَهُ ِللهِ: از اینکه نگاه‌هایتان را به آنچه در دست فرزندان دنیاست بدوزید، برحذر باشید. هرکس نگاهش را به آن بدوزد، اندوهش طولانى مى‌شود و خشمش درمان نمى‌گردد و نعمت خداوند را که در نزد خودش است کوچک مى‌شمارد و در نتیجه، شکرش براى خدا اندک مى‌شود. شخص قانع، چشم و دلش در پى آنچه خدا نصیبش نکرده، نیست؛ لذا نه تنها به حسرت و اندوه مبتلا نمى‌شود؛ بلکه بهترین لذّت را از آنچه خدا نصیبش نموده است، مى‌برد. ادامه دارد التماس دعا صادقزاده
بسمه تعالی شانه شرح مراتب نفس اماره قسمت ۷ حضرت خضر و حضرت موسی در مجمع البحرین با هم قرار ملاقات داشتند. خدا به حضرت موسی علیه‌السلام فرمود که اگر طالب اسرار باطنی و سیر در باطن و علم به حقایق سرالقدر هستی به مجمع البحرین برو و آن‌جا بنده‌ای از بندگان ما را ملاقات کن. حضرت موسی با جناب یوشع بن نون عازم این سفر شدند و مسیری را طی کردند و دچار فراموشی   شدند و آن قضایایی که در قرآن بیان شده اتفاق افتاد... تا آن‌جایی که حضرت موسی فرمود: «آتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا»؛ غذای صبحگاهی ما را بیاور كه از این سفرمان خستگیِ بسیار دیدیم. غذایشان ماهی بریانی بود که همراه داشتند. یوشع بن نون گفت: «أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَآ إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَآ أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا» آیا ندانستی چون كنار آن سنگ جای گرفتیم، من ماهی را از یاد بردم و آن با وضعی شگفت‌انگیز راه خود را در دریا گرفت و رفت، و جز شیطان از خاطرم نبرد كه آن را به یاد داشته باشم. جناب موسی فهمید که آن بنده‌ی الهی همان‌ جاست. چون بنده‌ی الهی کسی است که شما را ولو بریان شده باشی یا بمیری و یا اسیر ظلمت شوی اگر به او متصل شوی، زنده ات میکند و راهی دریای  توحید می‌‌کند. به آن مکان رفتند و خضر را ملاقات کردند. فکر می‌کنید مکالمه‌ی بین خضر و موسی چه بوده‌است؟ در مورد اهل بیت علیهم السلام باهم صحبت کردند. نشستند با هم از امیرالمؤمنین علیه السلام صحبت کردند که بفرموده امام باقر علیه السلام، إِنَّ حَدِيثَنَا يُحْيِي اَلْقُلُوبَ. نگاه کنیم در این عصر غیبت، این حقایق بلندی که حضرت موسی، پیامبر اولوالعظم، برای فهمیدن آن‌ها به دنبال خضر می‌افتد، چه راحت نصیب من و شما شده‌است. موسی به خضر گفت به من اسرار بده. پاسخ داد: «علی، حسن و حسین و... علیهم السلام». در روایت داریم که وقتی به امام حسین علیه السلام رسیدند، چند ساعت خضر روضه‌ی امام حسین علیه السلام می‌خواند و باهم گریه می‌کنند. شما در مجمع البحرینی نشستی که محل جمع شدن غیب و شهود نظام هستی است و موسی ها و عیسی ها و سلیمان ها آرزوی رسیدن به این جا را داشتند. در قیامت، برخی از انبیاء هزاران هزاران سال در صف ایستاده‌اند تا یک بار حسین بن علی علیه السلام را ببینند اما در روایت داریم که وقتی شما برای امام حسین علیه السلام گریه می‌کنی، امام حسین علیه السلام شما را در آغوش ولایت و محبت خودش می‌گیرد. وقتی ابراهیم نبی را دعوت کردند که بیا از شهر بیرون برویم که اکنون عید ماست، نرفت و ماند و بت‌ها را شکست؛ «إذْ قالَ لِاَبیهِ وَ قَومِهِ ما ذا تَعبُدون» آن گاه به عموی خود و قومش گفت چه چیزی را می‌پرستید؟ «أئفکا آلهةً دونَ اللهِ تُریدون» آیا از در افتراء خدایانی دیگر به جای خدای عز و جل قصد می‌کنید؟ «فَنَظَرَ نَظَرَةً فی النُّجومِ فَقالَ إنّی سَقیمٌ» پس به آسمان ها نگریست و گفت من بیمار هستم. در روایت داریم که می‌فرماید وقتی به ستاره نگاه کرد آن ستاره جلوه ای از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام بود که حقایق کربلا را به او نشان داد. دید سر امام حسین علیه السلام را دارند می‌برند، گفت:« إنّی سَقیمٌ». من مریض شدم. اگر در عزای امام حسین علیه السلام بیمار شدی، خیلی هنر نکرده‌ای. حساب درد و گریه عقلی حساب دیگری است... من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم یا بقیةالله الاعظم ما نیز بیمار هستیم. جناب ابراهیم کربلا را دید و بیمار شد، ما شنیده بیمار شدیم. ما «یُؤمِنُونَ بِالغَیب» هستیم. حضرت عیسی حواریون خود را جمع می‌کرد و به آن ها چه می‌گفت؟ می‌نشستند دور هم برای آنان روضه‌ی ابالفضل علیه السلام می‌خواند. حواریون و حضرت عیسی بن مریم بر مصائب کربلا گریه می‌کردند. اوج معاشقه شان گریه بر امام حسین علیه السلام بود. خود آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام وقتی به کربلا رسیدند و اسم کربلا را شنیدند، گریستند و بعد، فرزندان و برادران و خویشان خودشان را جمع کردند و ساعت ها به هم نگاه می‌کردند و روضه می‌خواندند و گریه می‌کردند... ادامه دارد...⬅️ التماس دعا صادقزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Joze02.mp3
4.22M
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ @ghoran_tasviri_akhlagh ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ 💠تند خوانی جزء دوم🌸 🎙استاد معتز آقایی🌸 تقدیم به ساحت مقدس امام عصر ارواحنا فداه❤️
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹 📖 دعای روز دوّم : 💠 اَللَّـهُمَّ قَرِّبْني فيهِ اِلي مَرْضاتِكَ، وَجَنِّبْني فيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِماتِكَ، وَ وَفِّقْني فيهِ لِقِرآئةِ آيـاتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ پروردگارا! در این روز پربرکت مرا به رضایت و خوشنودی خویش نزدیک کن و از خشم و عذاب خود برهان. به من لیاقتی عطا کن تا خاضعانه تسلیم تو شوم و تو را از هرچه به اندیشه‌ام درآید بزرگ‌تر دانم. خدایا! در این ماه توفیق تلاوت قرآن را بر من ارزانی دار تا چشمم به درخشش آیاتت منور شده، قلبم با هدایت کتابت تسکین یابد. به حق رحمتت. ای رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان! آمین!🤲
راهکار های زندگی موفق در جزء دوم🌹
خشم 3 حرف داره. عشق هم همینطور. گریه 4 حرف داره. خنده هم همینطور. دروغ 4 حرف داره. راست هم همینطور. منفی 4 حرف داره. مثبت هم همینطور. دشمنی 5 حرف داره. دوستی هم همینطور. ناکامی 6 حرف داره. پیروزی هم همینطور. زندگی دو طرفه‌ست طرف درستی رو انتخاب کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ @ghoran_tasviri_akhlagh ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ دلیل داغ روزه گرفتن↕️ (بزرگ ترین درمانگر سرطان) {اتوفاژی} کشف دانشمند ژاپنی در سال ۲۰۱۶ و جایزه نوبل را بابت آن گرفت. کشفی که دنیای پزشکی را متحیر کرد و بار دیگر حقانیت اسلام به دنیا اثبات کرد.👌
44.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا می‌گوييم قرآن معجزه است؟! ⁉️ دلیل برتری قرآن نسبت به معجزات دیگر چیست؟ ♨️ ناگفته‌هایی از توصیه امام خمینی به پسرش _________________________ 🔸 🔸 سحر اول 🔰 برشی از سخنرانی در پخش زنده ماه مبارک رمضان سال گذشته که امسال در برنامه سرسحر از شبکه خراسان پخش می‌شود 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
بسمه تعالی شانه اداب مهمانی قسمت سوم(پایانی) ۷_ در شرایطى که میزبان هیچ‌گونه بدهى، الزام و تعهّدى به میهمانان نداشته است و صرفاً از سر لطف و فضل و سخاوت و کرم، میهمانى را بر پا کرده و مهمانان را دعوت کرده است؛ ادب و انصاف اقتضا مى‌کند اگر در پذیرایى، کاستى و نقصى به نظر مهمان آمد، آن را بپوشاند و اظهار نکند. این نهایت بى‌ادبى و بى‌انصافى و ناسپاسى و نمک‌نشناسى است که بعد از این همه لطف و احسان میزبان، مهمان نقصى را که به نظرش رسیده است ابراز و اظهار کند و آبروى صاحب‌خانه را نزد دیگر مهمانان ببرد. شخصى هم که خداوند او را بدون استحقاق و طلب، بر سر خوان فضل و احسان خویش مهمان کرده است، ادب ایجاب مى‌کند اگر نقص و کاستى‌اى در زندگى خود به نظرش رسید، آن را بپوشاند و اظهار و ابراز نکند و نزد این و آن زبان به گله و شکایت نگشاید. به‌ویژه آنکه با شناختى که از خدا داریم، مطمئنّیم کار خدا بى‌عیب و نقص است و اگر کاستى‌اى هم به نظر ما مى‌آید، ناشى از ضعف فهم و درک ماست که حکمت کارهاى خدا را نمى‌فهمیم و در کار او گمان عیب و نقص مى‌بریم. ۸_ یکى دیگر از امورى که مراعات آن بر میهمان واجب است دل نبستن و طمع نکردن به وسایل منزل صاحب‌خانه است. وسایلى که میزبان در اتاق پذیرایى براى لذّت و راحت میهمان قرار داده است متعلّق به آن خانه است و امکان اینکه مهمان آنها را تصاحب کند و همراه خود ببرد وجود ندارد. در نتیجه، وقتى مهمان به آنها دل بست و طمع کرد، اوّلاً در طول مهمانى حواسش پیش آنهاست و متوجّه پذیرایى و مهمانى نیست و کوچک‌ترین بهره و لذّتى از مهمانى نمى‌برد. ثانیاً چون زمان مهمانى محدود است و سرانجام مهمانى به پایان مى‌رسد و مهمانان باید خانه را ترک کنند، کسى که به وسایل اتاق پذیرایى میزبان دل بسته است، جدا شدن از آن وسایل و بیرون رفتن براى او بسیار دشوار و مشقّت‌بار خواهد بود. شخصى هم که خداوند او را در دنیا بر سر خوان ضیافت خویش مهمان کرده است نباید به دنیا دل ببندد و طمع کند؛ زیرا اوّلاً در آن صورت از درک لذّت ضیافت الله محروم مى‌شود و کوچک‌ترین حظّ و بهره‌اى از این مهمانى احساس نخواهد کرد. ثانیاً وقتى زمان ترک دنیا و انتقال از این عالم فرامى‌رسد، جدا شدن از دنیایى که به آن دل بسته است براى او بسیار سخت و دردناک خواهد بود. تمام سختى جان دادن ناشى از دل‌بستگى و چسبندگى به دنیاست. به‌عنوان مثال، اگر کاغذ ساده‌اى را بر روى دستتان قرار دهید و سپس آن را بردارید، کوچک‌ترین ناراحتى از برداشته شدن آن احساس نخواهید کرد. امّا اگر چسب زخمى را بر روى پوست دستتان که موهایى بر آن روییده است، بچسبانید و آن‌گاه بخواهید آن را بکَنید و از دست جدا کنید، با کوچک‌ترین تکان که به چسب مى‌دهید موهاى متعدّدى از ریشه کنده مى‌شوند و درد شدیدى گریبان‌گیر شما مى‌گردد. مرگ براى مؤمنى که دل در جاذبه‌ى محبّت الهى نهاده و به دنیا بى‌رغبت است، همچون برداشته شدن کاغذ، و براى شخصى که به دنیا دل بسته است، همچون کَندن و جدا کردن چسب زخم است. برخى از بزرگان اهل معرفت گفته‌اند محبّت دنیا شخصى را که عمرى اهل طاعت و عبادت بوده است، به هنگام مرگ در معرض این خطر قرار مى‌دهد که غضبناک به خدا از دنیا برود؛ زیرا در لحظه‌ى مرگ احساس مى‌کند خدا او را از محبوبش جدا مى‌کند و طبیعتاً کسى که شخص را از محبوبش جدا و محروم کند، مورد غضب و نفرت او خواهد بود. بنابراین باید دنیا را تماشا کرد و از آن لذّت برد، امّا به آن دل نبست. ۹_ یکى دیگر از ادب‌هایى که مراعات آن بر میهمان لازم و واجب مى‌باشد این است که تنها مشغول استفاده از پذیرایى‌ها و در نتیجه بى‌توجّه به صاحب‌خانه نباشد. مهمانى که از آغاز تا پایان مهمانى مشغول خوردن و نوشیدن است و به صاحب‌خانه توجّهى ندارد و با او گفت‌وگویى نمى‌کند، شرط ادب را در مهمانى مراعات نکرده است. شخصى هم که در ضیافت الهى مهمان است، نباید تمام عمر خود را به استفاده از نعمت‌هاى الهى مشغول و از توجّه به منعِم و صاحب‌خانه غافل باشد. گرچه خداوند نعمت‌ها را براى استفاده‌ى بندگانش آفریده و تدارک دیده است؛ امّا بسیار زشت و بى‌ادبانه است که عبد در طول زندگى دائماً به بهره‌مندى از آنها مشغول باشد و توجّهى به خدا نکند و رابطه‌اى با او برقرار نسازد و به گفت‌وگویى صمیمانه با او نپردازد. قسمت پایانی التماس دعا صادقزاده