eitaa logo
قرآن هدیه به امام زمان
33 دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
0 فایل
📖🕋📖 #قرائت_روزانه_قرآن کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به #امام_زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه ✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
مشاهده در ایتا
دانلود
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (44): به او (بلقیس) گفته شد: وارد قصر شو! پس چون آن را دید، پنداشت بِركه آبى است، (براى عبور) جامه از ساق پایش برگرفت، (تا تر نشود. سلیمان به او) گفت: (این جا آبى نیست،) بلكه قصرى از شیشه و بلور صیقلى است. (ملكه‏ى سبا) گفت: پروردگارا! من به خودم ظلم كردم و (اكنون) همراه سلیمان، در برابر پروردگار جهانیان سر تسلیم فرود آورده‏ام. كلمه‏ى «صَرح»، به معناى فضا یا قصر بزرگ است. «لُجّة» یعنى متلاطم و متراكم، و «مُمَرّد» به معناى صاف است. - مقام رسالت، با جلال و شكوه و حكومت منافاتى ندارد. «قیل لها ادخلى الصّرح» - در ارشاد وتبلیغ، هر كس را باید به شیوه‏اى هدایت كرد. «قیل‏لها ادخلى الصّرح» با مرفّهان، جورى برخورد نكنیم كه خیال كنند ایمان به معناى فقر است. - امكانات مادّى باید در خدمت تبلیغ دین قرار گیرد. «قیل‏لها ادخلى الصّرح» با اهداف سلیمان‏گونه مى‏توان از صنعت و امكانات مادّى، براى ارشاد و هدایت دیگران كمك گرفت. - از مهمانان كافر با حُسن‏خلق پذیرایى كنید. «قیل لها ادخلى الصّرح» - شأن افراد را در پذیرایى‏ها حفظ كنید. «قیل لها ادخلى الصّرح» - گاهى انسان مى‏بیند، امّا اشتباه تشخیص مى‏دهد. (خطاى چشم) «حسبته لجّة» - كاخ نشینان كافر را در برابر صنعت و ابتكار و هنر و زیبایى‏هاى نظام خود، به كرنش وادارید. «صرح ممرّد من قواریر» - سابقه‏ى آینه‏كارى و استفاده از شیشه در معمارى، به زمان حضرت سلیمان بر مى‏گردد. «صرح ممرّد من قواریر» - پذیرفتن حقّ، نشانه‏ى حریّت است نه ضعف. «ربّ ظلمتُ نفسى» - وابستگى و دلبستگى به غیر خدا و پرستش غیر او - هر كس و هر چه باشد - ظلم است. «ظلمتُ نفسى» - توبه‏ى واقعى آن است كه گذشته‏ها را با اقرار جبران كنیم و راه آینده را با چراغ هدایت الهى طى كنیم. «ظلمتُ نفسى و أسلمتُ مع سلیمان» - داشتن نام و نان و عنوان و اطرافیان، شمارا در اقرار به حقّ و تغییر عقیده اسیر نكند. «ظلمتُ نفسى و أسلمتُ» - تكامل، مراحلى دارد: مرحله‏ى نخست: خروج از ظلمت، و مرحله‏ى بعد: ورود در نور است. «ظلمتُ نفسى و أسلمتُ مع سلیمان» - روح ایمان، همان تسلیم است. هم سلیمان در دعوتنامه‏ى خود به آن اشاره دارد: «وأتونى مسلمین» و هم ملكه‏ى سبا در پایان كار مى‏گوید: «أسلمتُ» - ایمان، تسلیم شدن در برابر خالق هستى است، نه در برابر خلق، گرچه سلیمان باشد. «أسلمتُ للّه» - زن در انتخاب عقیده و اظهار آن مستقل است. «أسلمتُ للّه» - ایمان به تنهایى كافى نیست، با اولیا و انبیا همراه بودن انسان را بیمه مى‏كند. «أسلمتُ مع سلیمان للّه» - در برابر پیوندهاى سیاسى، اقتصادى، نظامى و خانوادگى، پیوندهاى الهى و مقدّس نیز یافت مى‏شود. «مع سلیمان» - زر و زیور افراد وارسته را سیراب نمى‏كند، گمشده‏ى آنان دستیابى به سرچشمه‏ى هستى است. «أسلمتُ... للّه ربّ العالمین» - هدف حكومت انبیا، دعوت به سوى خداوند است، نه كشورگشایى. ملكه‏ى سبا نیز این حقیقت را فهمید، لذا در پایان سخنش گفت: «أسلمتُ مع سلیمان للّه ربّ العالمین» تفسیر نور. آقای قرائتی
💠📖🕋📖💠 کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به امام زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه 381✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ ﴿۴۵﴾ ما به سوي ثمود برادرشان صالح را فرستاديم كه خداي يگانه را بپرستيد، اما آنها به دو گروه تقسيم شدند و به مخاصمه پرداختند. (۴۵)   قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۶﴾ (صالح) گفت: اي قوم من! چرا براي بدي قبل از نيكي عجله مي‏كنيد؟ (و عذاب الهي را مي‏طلبيد نه رحمت او را) چرا از خداوند تقاضاي آمرزش نمي‏كنيد شايد مشمول رحمت شويد؟ (۴۶)   قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَنْ مَعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿۴۷﴾ آنها گفتند: ما تو و كساني را كه با تو هستند به فال بد گرفتيم (صالح) گفت: فال بد (و نيك) نزد خداست (و همه مقدراتتان به قدرت او تعيين مي‏گردد) شما گروهي هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته‏ ايد. (۴۷)   وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿۴۸﴾ در آن شهر نه گروهك بودند كه فساد در زمين مي‏كردند و مصلح نبودند. (۴۸)   قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۴۹﴾ آنها گفتند: بيائيد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او (صالح) و خانواده‏ اش شبيخون مي‏زنيم و آنها را به قتل مي‏رسانيم سپس به ولي دم او مي‏گوئيم ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم! (۴۹)   وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۵۰﴾ آنها نقشه مهمي كشيدند و ما هم نقشه مهمي در حالي كه آنها خبر نداشتند. (۵۰)   فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۱﴾ بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ كه ما آنها و قومشان را همگي نابود كرديم! (۵۱)   فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۵۲﴾ اين خانه‏ هاي آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان خالي مانده، و در اين نشانه روشني است براي كساني كه آگاهند. (۵۲)   وَأَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۵۳﴾ ما كساني را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند نجات داديم. (۵۳)   وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۵۴﴾ و لوط را به ياد آور هنگامي كه به قومش گفت آيا شما به سراغ كار بسيار قبيح مي‏رويد در حالي كه (زشتي و نتايج شوم آنرا) مي‏بينيد؟ (۵۴)   أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿۵۵﴾ آيا شما بجاي زنان به سراغ مردان از روي شهوت مي‏رويد؟ شما قومي جاهل هستيد. (۵۵)  
381.mp3
1.12M
ترتیل صفحه 381 قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ (45) قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (46): و به راستى به سوى قوم ثمود، برادرشان (حضرت) صالح را فرستادیم كه (او به مردم گفت:) خداوند را بپرستید. پس آن گاه مردم به دو گروه متخاصم تقسیم شدند. صالح گفت: اى قوم من! چرا پیش از نیكى شتابزده خواهان بدى هستید؟ چرا از خداوند آمرزش نمى‏خواهید تا مشمول رحمت گردید؟ حضرت صالح، مردم را از عذاب الهى مى‏ترسانید و به آنان هشدار مى‏داد، ولى آنان مى‏گفتند: «یا صالحُ ائتنا بما تَعِدُنا»(58) آن عذابى كه وعده مى‏دهى بر ما بیاور. در این آیه، صالح مى‏گوید: چرا شما به جاى خیر، سراغ شر را مى‏گیرید؟ همان گونه كه كفّار از حضرت هودعلیه السلام و پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله نیز تعجیل در عقوبت را مى‏خواستند. امام باقرعلیه السلام فرمود: گروهى دعوت حضرت صالح را تصدیق وگروهى تكذیب نمودند.(59) با اینكه تمام انبیا با مردم برخورد عاطفى و برادرانه داشته‏اند، ولى از اینكه كلمه‏ى «اخاهم» تنها براى بعضى از آنان بكار رفته است، شاید بتوان استفاده كرد كه بعضى از انبیا علاوه بر برخورد عطوفانه فامیل قوم خود نیز بوده‏اند. ----- 58) اعراف، 77. 59) تفسیر نورالثقلین. - برخورد انبیا با مردم، برادرانه بوده است. «اَخاهم» - دعوت به توحید، سرلوحه‏ى دعوت انبیاست. «أنِ اعبدوا اللّه» - انتظار نداشته باشید همه‏ى مردم منطق شمارا بپذیرند. «فاذا هم فریقان» - نزاع میان حقّ و باطل دائمى است. «یختصمون» - راه توبه را براى بازگشت مجرمان باز بگذارید. «لولا تستغفرون» - انبیا دلسوز مردمند. «یا قوم ... لولا تستغفرون اللّه لعلّكم ترحمون» - استغفار، زمینه‏ى جذب رحمت الهى است. «تستغفرون اللّه لعلّكم ترحمون» تفسیر نور آقای قرائتی
قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ (47) وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ (48): (مردم به صالح) گفتند: ما به‏تو وهمراهانت فال‏بد زده‏ایم (وقحطى موجود به خاطر وجود شماست. صالح) گفت: فال (وسرنوشت نیك وبد) شما نزد خداست، بلكه شما گروهى هستید كه مورد آزمایش قرار گرفته‏اید. و در آن شهر نُه دسته (و گروه) بودند كه در آن سرزمین فساد مى‏كردند و اهل اصلاح نبودند. كلمه‏ى «رَهط» به دسته‏اى گفته مى‏شود كه میانشان رابطه‏ى گرمى باشد.(60) كلمه‏ى «تَطیُّر» از «طیر» به معناى پرنده است. مردم عرب هنگام سفر، پرنده‏اى را رها مى‏كردند كه اگر به سمت راست مى‏پرید (این كار را به فال نیك مى‏گرفتند و) سفر مى‏كردند و اگر به سمت چپ مى‏پرید (فال بد مى‏زدند و) سفر را تعطیل مى‏كردند.(61) در اسلام، فال بد زدن (به نام طیره) شرك دانسته شده است. فال بد، رها كردن دلایل اصلى و رفتن به سراغ خرافات است. فال بد زدن به انبیا، در قرآن مكرّر آمده است: فرعونیان بدبختى‏ها را از موسى مى‏دانستند؛ «یطّیّروا بموسى»(62) به حضرت عیسى مى‏گفتند: «انّا تطیّرنا بكم»(63) در این آیه نیز مى‏فرماید: به صالح گفتند: «اطّیّرنا بك» جمله‏ى «بل انتم قوم تفتنون» را چند نوع معنا كرده‏اند: الف: شما توسط عوامل خدعه‏گر فریب خورده‏اید كه این گونه مقاومت مى‏كنید. (بنا بر اینكه «فتنه» به معناى فریب و خدعه باشد) ب: شما با حوادث تلخ آزمایش مى‏شوید. (اگر مراد از فتنه، امتحان وآزمایش باشد) ج: شما به خاطر لجاجت كیفر مى‏شوید. (بنا بر اینكه مراد از فتنه، عذاب باشد) ----- 60) التحقیق‏فى‏كلمات‏القرآن. 61) تفسیر كشّاف. 62) اعراف، 131. 63) یس، 18. - پیامبر اسلام و مسلمانان بدانند كه انبیاى گذشته و یارانشان چگونه تحقیر مى‏شدند، پس سختى‏ها را تحمّل كنند. «قالوا اطّیّرنا» - فال‏زدن، تاریخى بس طولانى دارد. (كسى كه به خدا و حكمت الهى ایمان نداشته باشد، به خرافات روى مى‏آورد). «اطّیّرنا» - در نظامى كه علم و ادب و منطق و وحى، حاكم نباشد، چهره‏هایى كه مایه‏ى بركت هستند مایه‏ى بدبختى معرّفى مى‏شوند. «اطّیّرنا بك» - حضور انبیا، به معناى محو مشكلات طبیعى و روزمره نیست. «اطّیّرنا بك» - تلخى‏ها و ناگوارى‏ها، هر یك دلایل حكیمانه‏اى دارد كه خداوند قرار داده است. «طائركم عنداللّه» - برخورد با انبیا، یك آزمایش الهى است. «تفتنون» تفسیر نور آقای قرائتی
قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ (49): (آن گروه مفسد) گفتند: به خداوند سوگند یاد كنید (و هم‏قسم شوید) كه بر او و خانواده‏اش شبیخون مى‏زنیم، سپس به ولىّ او خواهیم گفت: ما در محل قتل كسانش حاضر نبودیم (تا چه رسد به اینكه آنان را كشته باشیم)، و ما قطعاً راست مى‏گوییم. «نبیّتنّه»، از واژه‏ى «تبییت»، به معناى سوءقصد و هجوم شبانه است. در اسلام، سوگندى ارزش دارد و وفاى به آن لازم است كه نسبت به انجام كارى ارزشمند یا ترك كارى ناپسند صورت گیرد، لذا اگر شخصى سوگند یاد كرد كه به مظلومى ضربه‏اى بزند یا از ظالمى حمایتى كند، این سوگند ارزش شرعى و قانونى ندارد. این آیه، مارا به یاد هم سوگند شدن كفّار مكّه مى‏اندازد كه تصمیم گرفتند شبیخون بزنند و پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله را در بستر خواب شهید كنند، ولى پیامبر اكرم، حضرت على‏علیه السلام را به جاى خود خواباند و توطئه‏ى دشمن خنثى شد. - گفته‏هاى مخفیانه، بعد از قرن‏ها كشف مى‏شود. «قالوا تقاسموا» - دشمن، از مقدّسات دینى سوء استفاده مى‏كند. «تقاسموا باللّه» - مجرم‏ترین افراد - كه قاتلان انبیا هستند - در دل، خدا را قبول دارند و با نام او شرارت‏هاى خود را سر و سامان مى‏دهند. «تقاسموا باللّه» - افراد یا گروه‏هاى باطل، براى اهداف مشترك خود، متحدّ و هم‏قسم مى‏شوند. «تقاسموا» - در تاریخ، عبرت‏هاى زیادى است. (سوگند به نام خدا براى قتل پیامبر خدا!) «تقاسموا باللّه لَنبیّتنه» (همچنان كه خوارج در خانه‏ى خدا و در ماه خدا، ولىّ خدا را در حال عبادت خدا، به نیّت تقرب به خدا در لیالى قدر وسحر نوزدهم رمضان ضربت زدند و شهید كردند). - استفاده از تاریكى شب، براى انجام توطئه‏ها، تاریخى طولانى دارد. «لَنبیّتنّه» - انبیا و یاورانشان، در معرض سخت‏ترین توطئه‏ها بوده‏اند. «لَنبیّتنّه و اهله» - قساوت بشر، حدّ و مرزى ندارد. (پیامبركشى، قتل بستگان پیامبر و شبیخون زدن). «لنبیّتنّه و اهله» - قصاص، قانون عقلى و در تمام ادیان آسمانى نیز بوده است. «نقولنّ لولیّه» - مجرم، با ظاهرسازى وتوجیه، بر گناه خود سرپوش مى‏گذارد. «ما شهدنا» - به همه‏ى كسانى كه ادّعاى صداقت دارند و شعار صداقت مى‏دهند، اطمینان نكنید. «لنقولنّ... انّا لصادقون» - صداقت را حتّى قاتلان انبیا، یك شرف و ارزش مى‏دانند. «انّا لصادقون» تفسیر نور آقای قرائتی
وَمَكَرُوا مَكْراً وَمَكَرْنَا مَكْراً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (50) فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ (51): و (آن نه گروه مفسد) دست به تدبیر بزرگى زدند و ما نیز به تدبیر بزرگى دست زدیم، ولى آنها نمى‏فهمیدند. پس بنگر كه پایان تدبیر آنان (و شبیخون به صالح و كسانش) به كجا انجامید، ما آنان و قومشان همگى را هلاك كردیم. هلاكت قوم ثمود با چند تعبیر در قرآن آمده است: الف: زلزله. «فاخذتهم الرَّجفة»(64) ب: صاعقه. «فاخذتهم الصاعقة»(65) ج: صیحه. «و اَخَذ الّذین ظلموا الصَیحة»(66) البتّه هیچ مانعى ندارد كه هر سه عذاب، در یك زمان واقع شده باشد. یكى از نمونه‏هاى مكر الهى، همان مهلت و نعمت دادن به گناهكاران است، تا آنان سرگرم شوند و همین كه پیمانه‏ى آنان پر شد، ناگهان به قهر الهى گرفتار شوند. ----- 64) اعراف، 78. 65) ذاریات، 44. 66) هود، 67. - كیفرهاى الهى، با جُرم انسان متناسب است. «مكروا - مكرنا» - كسانى كه علیه اولیاى خدا توطئه مى‏كنند، طرف آنها خداست. «مكروا مكراً و مكرنا مكراً» - در برابر نقشه‏هاى كفّار شما نیز باید اهل تدبیر و نقشه باشید. «مكروا مكراً و مكرنا مكراً» - خداوند تدبیر مردم را مى‏داند، امّا مردم تدبیر او را نمى‏دانند. «وهم‏لایشعرون» - چوب خدا صدا ندارد. «مكرنا... و هم لایشعرون» - تاریخ، بر قانون و سنّت معیّنى استوار است و دقّت در آن، براى دوران‏هاى دیگر سودمند است. «فانظر كیف كان عاقبة مكرهم» - سنّت الهى بر پیروزى حقّ بنا نهاده شده است. «فانظر كیف كان عاقبة مكرهم» - زود قضاوت نكنید؛ از توفیقاتى كه به خاطر مكر، نصیب بعضى‏ها مى‏شود، فریب نخورید، بلكه به عاقبت آنان توجّه كنید. «عاقبة مكرهم» - آماده‏باش دشمنان براى ارتكاب جنایت، سبب قهر الهى است، گرچه آنان به اهداف پلید خود نرسند. (دشمنان، هم‏قسم شدند تا پیامبر را بكشند و در كمین هم نشستند، ولى حضرت را نكشتند، لكن خودشان هلاك شدند). «دمّرناهم» - پیروى از مفسدان، عقوبت دارد. «دمّرناهم و قومهم» تفسیر نور آقای قرائتی
فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (52) وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ (53): پس این خانه‏هاى آنهاست كه به خاطر ظلمى كه كردند ویران و خالى شده است، و قطعاً در این (كیفر، عبرت‏و) نشانه روشنى است براى اهل علم و آگاهى. و مؤمنان و كسانى را كه اهل پروا بودند، (از مهلكه) نجات دادیم. كلمه‏ى «خاویة»، هم به معناى سقوط، فنا و ویرانى است، و هم به معناى خالى شدن از ساكنان مى‏باشد. - آثار باستانى عبرت‏آموز باید براى آیندگان حفظ شود. «فتلك بیوتهم» - عقوبت، مخصوص آخرت نیست، گاهى ستمگران، در دنیا به عقوبت مى‏رسند. «فتلك بیوتهم خاویة» - عبرت‏ها و نشانه‏ها، به تنهایى كافى نیست؛ انگیزه‏ى عبرت آموزى در انسان‏ها لازم است. «لآیة لقوم یعلمون» - سرنوشت انسان، در گرو اعمال اوست. «خاویة بما ظلموا - انجینا الّذین آمنوا» - قهر الهى،تر و خشك را با هم نمى‏سوزاند، لذا افراد متّقى استثنا مى‏شوند و نجات مى‏یابند. «و انجینا الّذین آمنوا و كانوا یتّقون» - آثار ایمان و تقوا، مخصوص آخرت نیست؛ اهل تقوا، در دنیا نیز نتیجه‏ى كار خود را مى‏بینند. «و انجینا الّذین آمنوا و كانوا یتّقون» - ایمانى كارساز است كه با تقواى دائمى همراه باشد. «آمنوا و كانوا یتّقون» تفسیر نور آقای قرائتی
وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ (54) أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (55): و (نیز) لوط را (فرستادیم) كه به قومش گفت: آیا این كار بسیار زشت را در حالى كه به زشتى آن آگاهید، انجام مى‏دهید؟ آیا شما با بودن زنان، براى غریزه‏ى شهوت به سراغ مردان مى‏روید؟ بلكه شما مردمى (نادان و) جهالت پیشه‏اید. قوم لوط در برابر چشم یكدیگر و در جلسه‏ى علنى، لواط مى‏كردند. در آیه‏ى 29 عنكبوت مى‏خوانیم: «و تأتون فى نادیكم المنكر» یعنى شما در انجمن و جلسه‏ى علنى، منكر انجام مى‏دهید. در این آیه نیز مى‏فرماید: «و انتم تبصرون» یعنى در برابر چشم یكدیگر و یا با بصیرت و آگاهى گناه مى‏كنید. لواط از گناهان كبیره است، زیرا در آیات بعد آمده است كه عذاب الهى را به دنبال دارد. در آیات دیگر قرآن كریم آمده است: همسر براى آرامش، تربیت نسل و تعاون در زندگى، است، ولى در این جا تنها مسأله‏ى شهوت را بیان كرده است، زیرا قوم لوط هدفى جز شهوت نداشتند. «شهوة من دون النساء» - پیامبران و رهبران مصلح جامعه با گناهانِ شایع زمان خود به شدّت مبارزه مى‏كنند. «أتأتون الفاحشة» - با سؤال انتقادى، وجدان‏ها را بیدار كنید. «أتأتون الفاحشة» - یكى از وظایف انبیا، مبارزه با منكرات است. «أتأتون الفاحشة» - حرمت لواط، مخصوص اسلام نیست. «أتأتون الفاحشة» - گناه علنى و آگاهانه، زشتى، كیفر و انتقاد بیشترى دارد. «و انتم تبصرون» - زشتى لواط بر همه روشن است. «و انتم تبصرون» - در نهى از منكر، به سراغ منكرات علنى بروید. «و انتم تبصرون» - دفع شهوت باید از طریق مشروع باشد. «أئنّكم لتأتون الرجال شهوة...» - انحراف از مسیر طبیعى و شرعى در امور جنسى، جهل و حماقت است. «بل انتم قوم تجهلون» - هم‏جنس‏گرایى، برخاسته از بى‏فرهنگى است. علم و دانشى كه انسان را از گناه باز ندارد، جهل است. «لتأتون الرجال... انتم قوم تجهلون» تفسیر نور آقای قرائتی
💠📖🕋📖💠 کریم ⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم هدیه به امام زمان عج⭐️ ☘🌸🌸🌸🌸🌸☘ ✨صفحه 382 ✨ أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿۵۶﴾ آنها پاسخي جز اين نداشتند كه به يكديگر گفتند: خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد كه اينها افرادي پاكدامن هستند! (۵۶)   فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿۵۷﴾ ما او و خانواده‏ اش را نجات داديم، بجز همسرش كه مقدر كرديم جزء باقي ماندگان باشد. (۵۷)   وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ ﴿۵۸﴾ سپس باراني (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه همگي زير آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذار شدگان. (۵۸)   قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۵۹﴾ بگو حمد مخصوص خداست و سلام (و درود) بر بندگان برگزيده‏ اش، آيا خداوند بهتر است يا بتهائي را كه شريك او قرار مي‏دهند؟ (۵۹)   أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ ﴿۶۰﴾ آيا بتهائي كه معبود شما هستند بهترند يا كسي كه آسمان و زمين را آفريده ؟، و براي شما از آسمان آبي فرستاد كه با آن باغهائي زيبا و سرور انگيز رويانديم، و شما قدرت نداشتيد درختان آنرا برويانيد، آيا معبود ديگري با خداست ؟ نه، آنها گروهي هستند كه (از روي ناداني) مخلوقات خدا را در رديف او قرار مي‏دهند. (۶۰) أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾ يا كسي كه زمين را مستقر و آرام قرار داد، و در ميان آن نهرهائي روان ساخت، و براي زمين كوههاي ثابت و پا بر جا ايجاد كرد، و ميان دو دريا مانعي قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند، با اين حال) آيا معبودي با خدا است ؟، نه بلكه اكثر آنها نمي‏دانند (و جاهلند). (۶۱) أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ﴿۶۲﴾ يا كسي كه دعاي مضطر را اجابت مي‏كند و گرفتاري را برطرف مي‏سازد، و شما را خلفاي زمين قرار مي‏دهد، آيا معبودي با خداست ؟ كمتر متذكر مي‏شويد! (۶۲) أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَنْ يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۶۳﴾ يا كسي كه شما را در تاريكيهاي صحرا و دريا هدايت مي‏كند، و كسي كه بادها را بشارت دهندگان پيش از نزول رحمتش مي‏فرستد، آيا معبودي با خداست ؟ خداوند برتر است از اينكه شريك براي او قرار دهند. (۶۳)
382.mp3
1.33M
ترتیل صفحه 382 قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار