قران صبحگاهی
سلام علیکم
هروز یک آیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (27)
(خداوندا!) تو شب را به روز و روز را به شب درآورى وزنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون آورى وهر كه را خواهى بى شمار روزى مى دهى.
آیه 27🌹ازسوره آل عمران 🌹
تُولِجُ =در می آوری
اللَّيْلَ =شب را
فِي =در
النَّهارِ=روز
وَ تُولِجُ =و درمی آوری
النَّهارَ =روز را
فِي =در
اللَّيْلِ =شب
وَ تُخْرِجُ=وبیرون می آوری
الْحَيَّ=زنده را
مِنَ=از
الْمَيِّتِ =مرده
وَ تُخْرِجُ=وبیرون می آوری
الْمَيِّتَ =مرده را
مِنَ =از
الْحَيِّ =زنده
وَ تَرْزُقُ =وروزی می دهی
مَنْ=هرکه را
تَشاءُ =خواهی
بِغَيْرِحِسابٍ =بی شمار
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (27):
(خداوندا!) تو شب را به روز و روز را به شب درآورى وزنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورى وهر كه را خواهى بىشمار روزى مىدهى.
این آیه وآیه، قبل دوازده مرتبه نشانههاى قدرت خدا را نام برده است تا روح توحید را در انسان شكوفا كند.
مراد از داخل كردن شب در روز ویا روز در شب، یا كم وزیاد شدن طول ساعات شب وروز در فصلهاى مختلف است ویا غروب وطلوع تدریجى. البتّه معناى اوّل روشنتر است.
نمونه قدرتنمایى خداوند در بیرون آوردن زنده از مرده، آفریدن سلّول زنده از مواد غذایى بىجان است.
گاهى از كافران مرده دل، فرزندان مؤمن و زنده دل، و از مؤمنان زنده دل، فرزندانى كافر و مرده دل ظاهر مىشود[33] كه این یكى از مصادیق آیه است.
مراد از رزق بىحساب، رزق فراوان وبىشمار است، نه آنكه حسابش از دست او خارج باشد. و ممكن است مراد آن باشد كه رزق او خارج از محاسبات شماست، و او از راهى كه گمان نمىبرید رزق مىدهد.
تفاوت مردم در رزق، یكى از حكمتهاى الهى است، تا مردم به یكدیگر نیازمند بوده و تشكیل زندگى اجتماعى دهند و صفات سخاوت و ایثار و صبر و قناعت در آنان شكوفا شود. زیرا در صورت یكسان بودن، این صفات شكوفا نمىشود. امّا اگر یكى نعمتى داشت و دیگرى كمتر داشت یا نعمتى دیگر داشت، مردم براى جبران كمبودها دور هم جمع مىشوند و صفات تعاون و سخاوت از طرف دارنده نعمت، و صفات قناعت و عفّت و صبر از سوى نادار شكوفا مىشود.
-----
33) تفسیر مجمعالبیان، ج2، ص 728.
- تغییرات شب و روز و پیدایش فصلها یكى از بركات و الطاف الهى است. «بیدك الخیر... تولج اللیل فى النهار»
- علاوه بر آفرینش، هرگونه تغییر وتدبیر به دست اوست. «تولج اللیل فى النهار»
- قدرت خداوند محدود نیست. او از مرده، زنده و از زنده، مرده خارج مىسازد. «تخرج الحىّ من المیّت و تخرج المیّت من الحىّ»
- سرچشمه لطف الهى بىانتهاست. رزق بىحساب، یعنى براى سرچشمه رزق محدودیّتى نیست. «ترزق من تشاء بغیر حساب»
🌷 عدالت در گفتار
✍ در خصوص زبان آسان ترین کار حرف زدن است .
👌و مشکل ترین کار حرف خوب زدن است .
زیرا با توجه به تعریف عدالت
« العدل وضع الشئ فی موضعه»
عدل یعنی قرار دادن هرچیزی در مکان مناسب خودش
و امر خداوند 👇
📚وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى
و هنگامی که سخن گویید، عدالت ورزید هر چند درباره خویشان باشد (انعام / ۱۵۲ )
لذا جهت تحقق عدالت در گفتار بایستی
حرف حق گفته شود
به جا گفته شود
به اندازه گفته شود
حرف بیهوده و لغو نباشد .
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 صبر خود را زیاد کنید. 🍂
🔸وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
(طور/۴٨)
⚡️ترجمه :
براى (انجام) فرمان پروردگارت پايدارى كن، كه تو در ديد ما (و تحت حمايت ما) هستى و هنگامى كه بر مى خيزى، با ستايش پروردگارت او را به پاكى ياد كن.
❌ اگر انسان باور داشته باشد که خدا او را می بیند و از اعمال او و اتفاقاتی که برایش می افتد، باخبر است، راحت تر شرایط زندگی را تحمل میکند.
💥همچنین اگر خدا را تسبیح کرده و منزه از عیب و نقص بداند، بر اتفاقاتی که از جانب خدا به او میرسد، صبر میکند.
✅پس دو چیز صبر انسان را زیاد می کند:
١_ این که بداند زیر نظر خداست.
٢_ این که خدا را منزه از اشتباه و نقص بداند.
تو وظیفت رو انجام بده👈بقیش باخداست
وظیفه ما برنامهریزی درست و دقیق و حرکت🏃♂ و تلاش و دوری از تنبلی و خَمودگی هست
☘ تمام خزائن عالَـم دست خداست
☘ پس نگـران روزی خـودت نبـاش
☘ فقط تلاشکن ظرفیت خودترو
☘ بـرای رزق الـهی افـزایش بـدی
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (62)
خداوند روزی را برای هرکس از بندگانش بخواهد گستردهمیکند،و برای هرکس بخواهد محدود میسازد؛ خداوند به همه چیز داناست
عنکبوت آیه۶۲
قران صبحگاهی
سلام علیکم
هروز یک آیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَي اللّهِ الْمَصِيرُ (28)
نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (وبه خاطر هدف هاى مهم تر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مى دهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است.
آیه28ازسوره آل عمران 🌹
لا يَتَّخِذِ=نباید بگیرند
الْمُؤْمِنُونَ=مومنان
الْكافِرِينَ =کافران را
أَوْلِياءَ =دوستان خود
مِن دُونِ=به جای
الْمُؤْمِنِينَ =مؤمنان
وَ مَنْ=وهرکس
يَفْعَلْ ذلِكَ= کند چنین کاری را
فَلَيْسَ =پس نیست اورا
مِنَ=از سوی
اللَّهِ =الله
فِي=در
شَيْءٍ=چيزی ،هیچ بهره ای
إِلَّا =مگر
أَنْ تَتَّقُوا=آنکه تقیه کنید
مِنْهُمْ=ازآنان
تُقاةً=به نوعی از تقیه
وَ يُحَذِّرُكُمُ= وبرحذر می دارد شمارا
اللَّهُ=الله
نَفْسَهُ =ازنافرمانی خودش
وَ إِلَى=و به سوى
اللَّهِ =الله است
الْمَصِيرُ=سرانجام
لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ (28):
نباید اهل ایمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزینند و هر كس چنین كند نزد خدا هیچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقیّه كنید (وبه خاطر هدفهاى مهمتر، موقّتاً با آنها مدارا كنید) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است.
با توجّه به قدرت بىانتهاى الهى در آیات قبل، جایى براى پذیرفتن سلطه كفّار نیست. «بیدك الخیر، تولج اللیل، لایتخذ...»
در این آیه سیماى سیاست خارجى، شیوهى برخورد با كفّار، شرایط تقیّه و جلوگیرى از سوء استفاده از تقیّه بیان شده است.
تقیّه، به معناى كتمان عقیدهى حقّ از ترس آزار مخالفان و ترك مبارزه با آنان به جهت دورى از ضرر یا خطرِ مهمتر است. تقیّه، گاهى واجب و گاهى حرام است. قرآن در آیه 106 سوره نحل، دربارهى تقیّه سخنى گفته كه شأن نزول آن عمار یاسر است.
- پذیرش ولایت كفّار از سوى مؤمنان، ممنوع است. «لایتخذ المؤمنون الكافرین اولیاء» (اگر مسلمانان جهان تنها به این آیه عمل مىكردند الآن وضع كشورهاى اسلامى این چنین نبود.)
- در جامعه اسلامى، ایمان شرط اصلى مدیریّت و سرپرستى است. «لایتّخذ المؤمنون الكافرین اولیاء»
- ارتباط سیاسى نباید مُنجرّ به سلطه پذیرى یا پیوند قلبى با كفّار شود. «لایتخذ المؤمنون الكافرین اولیاء»
- ارتباط یا قطع رابطه باید بر اساس فكر و عقیده باشد، نه بر اساس پیوندهاى فامیلى، قومى و نژادى. «المؤمنین، الكافرین»
- هركس به سراغ كفّار برود، خداوند او را به حال خود رها واز امدادهاى غیبى خود محروم مىسازد. «و من یفعل ذلك فلیس من اللّه فى شىء»
- ارتباط ظاهرى با كفّار براى رسیدن به اهداف والاتر، در مواردى جایز است. «الا ان تتقوا منهم تقیة»
- تقیّه، براى حفظ دین است . مبادا به بهانهى تقیّه، جذب كفّار شوید و از نام تقیّه سوء استفاده كنید. «یحذّركم اللّه نفسه»
- در مواردى كه اصل دین در خطر باشد، باید همه چیز را فدا كرد و فقط باید از خدا ترسید. «یحذّركم اللّه نفسه»
- یاد معاد، بهترین عامل تقواست. «یحذّركم اللّه نفسه و الى اللّه المصیر»
- مبادا بخاطر كامیابى و رفاه چند روز دنیا، سلطهى كفّار را بپذیرید كه بازگشت همهى شما به سوى اوست. «و الى اللّه المصیر»