📖 #هسته_زردآلو
فردی در حاشیه خیابون بساط پهن کرده بود ، زردآلو هر کیلو دو تومان ، هسته زردآلو هر کیلو چهار تومان. یکی دید و پرسید چرا هسته اش از خود زردآلو گران تره؟ فروشنده گفت چون عقل آدم را زیاد می کند. مرد مقداری فكر كرد و گفت: یک کیلو هسته بدهیـد. خرید و همان نزدیکی نشست و مشغول شکستن و خوردن شد با خودش گفت: چه کاری بود ، زردآلو می خریدم هم خود زردآلو را می خوردم هم هسته را و هم ارزان تر بود. رفت و همين حرف رو به فروشنده گفت فروشنده گفت: بله ، نگفتم عقل آدم را زیاد می کند و چه زود هم اثر کرد. م: علی اکبر دهخدا. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند هر که بیندیشد بینا می شود. نهج البلاغه ، نامه سی و یک
به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 #بهترین_سیره_بانوان
پیامبر صلی الله علیه و آله روزی از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال کردند: اَی شَیء خَیرٌ لِلنِسَّاءِ؛ چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟ هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی می داد؛ اما هیچ جوابی پیامبر را قانع نمی ساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پر ذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود ، با خود اندیشید که پاسخِ این سؤال دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. از این روی ، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا علیها السلام که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ سؤال پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ سؤال پدر فرمود: خَیرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لایرِینَ الرِّجَالَ وَ لَایرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند. سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را طرح نمود. پیامبر دانستند که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این روی پرسیدند: این جواب را از که آموختی؟ سلمان عرضه داشت: سؤال شما را از دخترتان زهرا پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم. پیامبر در این هنگام فرمود: جُعِلَتْ فِدَاهَا أَبُوهَا...إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی؛ پدرش به فدایش باد. به راستی که فاطمه پاره ای از وجود من است. این روایت معروف با عبارت های مختلفی، در منابع پرشماری از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنّی موجود است. وسائل الشیعه: جلد۱۴، صفحه ۴۳ و ص ۱۷۲. مکارم الاخلاق: ص ۲۳۳. بحارالانوار: ج۴۳، ص ۵۴ و کشف الغمه: ج ۲، ص ۲۳، و ج۱، ص۴۶۶ (ط قدیم). مکارم الاخلاق: ص۲۶۷
به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
#چهل_گام_تا_بندگی
🔸گام سیوسوم «۴ ذیالحجه»
رابطه آهن ربا و آهن با گناه و لقمه حرام
👉 t.me/joinchat/AAAAADvx7b7x39Z-RbLMvw
#حدیث_روز
✳️امام رضا (ع) فرمودند:
🔷 هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📖 ميزان الحكمه، ج5، ص280
@elalla
@ghoranvasonat
#حدیث_روز
✔️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
<<إذا أرادَ اللّه بِأهلِ بَیتٍ خَیرا فَقَّهَهُم فِى الدّینِ وَوَقَّرَ صَغیرُهُم کَبیرَهُم وَرَزَقَهُمُ الرِّفقَ فى مَعیشَتِهِم وَالقَصدَ فى نَفَقاتِهِم وَبَصَّرَهُم عُیُوبَهُم فَیَتُوبُوا مِنها>>
هرگاه خداوند براى خانواده اى خیر بخواهد:👨👩👧👦
-آنان را در دین دانا مى کند،
-کوچک ترها بزرگ ترهایشان را احترام مى نمایند،
-مدارا در زندگى و میانه روى در خرج روزیشان مى نماید،
-و به عیوبشان آگاهشان مى سازد تا آنها را برطرف کنند.
▪️نهج الفصاحه، ح 14
💐💐💐💐💐💐💐💐
ترتیل و تفسیر قرآن
.
.
روایات و داستان های جذاب وکوتاه
.
.
عکس ،گیف، استیکر، نماهنگ.
https://eitaa.com/joinchat/1418985474C8453b3ce78
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
شکر، موجب ازدیاد نعمتهاست؛ و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست. لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شک نکنیم و بدانیم که شکر نیست.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۸
💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیتالله بهجت(ره):🔻
👆 http://bahjat.ir/fa/content/9440
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
وضعیت حقوق شهدای مسجدالحرام پس از ۵ سال
🔹حج تمتع ۹۴ یکی از سختترین مناسک حج تمتع بود، چرا که در ابتدا سقوط جرثقیل در مسجدالحرام موجب شهادت جمعی از زائران خانه خدا شد که در این بین ۱۱ نفر از شهدا ایرانی بودند.
🔹پس از آن نیز فاجعه منا رخ داد که هزاران مسلمان از جمله حدود ۵۰۰ زائر ایرانی در این فاجعه به شهادت رسیدند.
🔸با وجود گذشت ۵ سال از حادثه جرثقیل و حتی پرداخت چک غرامت از سوی سعودیها، این چکها به دلایل مختلفی همچنان وصول نشده و خانوادههای شهدای مسجدالحرام از بیتوجهی مسئولان گلایهمند هستند.
👉 fna.ir/eyu62v
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ صوتی: «پس کی به نصایح و مواعظی که شنیدهایم عمل میکنیم؟»
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹 کسی هست که بگوید من تابهحال زیر وعظ هیچ واعظی نرفتهام [و ننشستهام]؟ از هیچ ناصحی چیزی نشنیدهام؟ دروغ میگوید؛ دروغ است این مطلب. خوب [حالا که] شنیدی، عمل کردی یا نکردی؟ اگر عمل کرده بودی، حالا روشن بودی؛ چرا؟ به جهت اینکه خودشان با همان عمل [کردن شما]، مجهولات را بر شما اعلام میکنند [و شما را آگاه میکنند]؛ باید خاطرتان جمع باشد.
🔹 اما اگر عمل نکردی و میخواهی همیشه [فقط] بشنوی و بشنوی و بشنوی، [پس] کی عمل میکنی؟ بعد از اینکه پرده برداشته شد [و مرُدی]، آنوقت میخواهی عمل بکنی؟! بنابراین باید بدانیم اگر نصایح را زیر پا گذاشتیم، نصیحت حالا و موعظۀ حالا را هم زیر پا میگذاریم؛ و اگر زیر پا گذاشتیم، خاطرجمع باشیم که خبری نیست؛ چرا؟ چون برای بازی که یاد نمیدهند!! برای اینکه بنویسی و بگذاری کنار، یاد نمیدهند؛
🔹 مثل اینکه نسخه از طبیب گرفتیم، گذاشتیم توی [جیب] بغل؛ دیگر کار نداریم [به عمل به آن نسخه]. [آیا فقط] برای اینکه نسخۀ طبیب در [جیب] بغل ما باشد، رفتیم خرج کردیم و پول دادیم و نسخه گرفتیم؟! نه، باید عمل کنی. اگر عمل کردیم، دیگر روشن هستیم. این نصایح و مواعظ که [گفته] شده، اگر عمل شده بود، الآن روشن بودیم.
💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیتالله بهجت(ره):🔻
http://bahjat.ir/fa/content/9307
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
#چهل_گام_تا_بندگی
🔸گام سیوچهارم «۵ ذیالحجه»
به گل آب بدهی، گلاب میدهد
👉 t.me/joinchat/AAAAADvx7b7x39Z-RbLMvw
🤕 درمانهای خانگی میگرن
🌭 اگر میگرن دارین هاتداگ، کالباس، بیکن و سوسیس نخورین
👉 article.tebyan.net/472897
@TebyanOnline