🌾🌾🌾
🌾🌾
🌾
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره نور آیه ۳۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۳۰)قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
.🌾.✨.🌾🌾.✨.🌾.
آیه۳۰) به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ كنند؛ این برای آنان پاكیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است!
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۳۰) مبارزه با چشم چرانى و ترک #حجاب
پیش از این هم گفته ایم: این سوره در حقیقت سوره عفت، پاکدامنى و پاکسازى از انحرافات جنسى است، و بحث هاى مختلف آن از این نظر انسجام روشنى دارد، آیات مورد بحث که احکام نگاه کردن، چشم چرانى و حجاب را بیان مى دارد نیز کاملاً به این امر مربوط است و نیز ارتباط این بحث با بحث هاى مربوط به اتهامات ناموسى بر کسى مخفى نیست.
نخست، مى گوید: به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه کردن به زنان نامحرم و آنچه نظر افکندن بر آن حرام است) فرو گیرند، و دامان خود را حفظ کنند (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ).
یَغُضُّوا از ماده غضّ (بر وزن خزّ) در اصل، به معنى کم کردن و نقصان است و در بسیارى از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته مى شود.
بنابراین، آیه نمى گوید مؤمنان باید چشم هاشان را فرو بندند، بلکه مى گوید: باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند، و این، تعبیر لطیفى است به این منظور که: اگر انسان به راستى هنگامى که با زن نامحرمى روبرو مى شود، بخواهد چشم خود را به کلى ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن براى او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بر گیرد، و چشم خود را پائین اندازد گوئى از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه اى را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلى حذف کرده است.
قابل توجه این که: قرآن نمى گوید: از چه چیز چشمان خود را فرو گیرند (و به اصطلاح متعلق فعل را حذف کرده) تا دلیل بر عموم باشد، یعنى از مشاهده تمام آنچه نگاه به آنها حرام است چشم برگیرند.
اما با توجه به سیاق آیات، مخصوصاً آیه بعد که سخن از مسأله حجاب به میان آمده به خوبى روشن مى شود: منظور نگاه نکردن به زنان نامحرم است، شأن نزولى را که در بالا آوردیم نیز این مطلب را تأیید مى کند.
از آنچه گفتیم این نکته روشن مى شود: مفهوم آیه فوق، این نیست که مردان در صورت زنان خیره نشوند تا بعضى از آن چنین استفاده کنند که نگاه هاى غیر خیره مجاز است، بلکه منظور این است:
انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعى را زیر نظر مى گیرد، هر گاه زن نامحرمى در حوزه دید او قرار گرفت چشم را چنان فرو گیرد که آن زن از منطقه دید او خارج شود یعنى به او نگاه نکند، اما راه و چاه خود را ببیند و این که غَضّ را به معنى کاهش گفته اند منظور همین است (دقت کنید).
دومین دستور در آیه فوق همان مسأله حفظ فروج است.
فرج چنان که قبلاً هم گفته ایم در اصل، به معنى شکاف و فاصله میان دو چیز است، ولى در این گونه موارد کنایه از عورت مى باشد، و ما براى حفظ معنى کنائى آن در فارسى کلمه دامان را به جاى آن مى گذاریم.
منظور از حفظ فرج به طورى که در روایات وارد شده، پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: کُلُّ آیَة فِى الْقُرْآنِ فِىَ ذِکْرِ الْفُرُوجِ فَهِىَ مِنَ الزِّنا اِلاّ هذِهِ الآیَةُ فَاِنَّها مِنَ النَّظَرِ: هر آیه اى که در قرآن سخن از حفظ فروج مى گوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه منظور از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران است.
و از آنجا که گاه به نظر مى رسد: چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در پایان آیه مى فرماید: این براى آنها بهتر و پاکیزه تر است (ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ).
آن گاه به عنوان اخطار، براى کسانى که نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى افکنند و گاه آن را غیر اختیارى قلمداد مى کنند، مى گوید: خداوند از آنچه انجام مى دهید مسلماً آگاه است (إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).
تفسیر نمونه)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::📝
📝 @ghorun
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾
🌾🌾
🌾
💎شأن نزول:
در کتاب کافى در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق، از امام باقر(علیه السلام)چنین نقل شده است: جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد ـ و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار مى دادند ـ (و طبعاً گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان مى شد) چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب کرد، و چشم خود را به او دوخت هنگامى که زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مى کرد، در حالى که راه خود را ادامه مى داد تا این که: وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد، ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت!.
هنگامى که زن گذشت، جوان به خود آمد، دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر مى روم و این ماجرا را بازگو مى کنم، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او افتاد فرمود چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل ، پیک وحى خدا نازل شد و آیه فوق را آورد (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ...).
تفسیر نمونه)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::📝
📝@ghorun
🔆{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}🔆
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره فرقان آیه۷۷ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
... ... ... ... ... ... ... ... ... ✨
آیه۷۷) قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً
... ... ... ... ... ... ... ... ...✨
آیه۷۷) بگو: پروردگار من براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد; شما (آیات خدا را) تکذیب کردید، و (این عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد !
... ... ... ... ... ... ... ... ... ✨
تفسیر آیه۷۷) اگر دعاى شما نبود ارزشى نداشتید!
این آیه که آخرین آیه سوره فرقان است در حقیقت نتیجه اى است براى تمام سوره، و هم براى بحث هائى که در زمینه اوصاف عباد الرحمان در آیات گذشته آمده است، روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده مى گوید: بگو: پروردگار من براى شما ارج و وزنى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد (قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ).
یعبؤ از ماده عبأ (بر وزن عبد) به معنى سنگینى است، بنابراین جمله لا یَعْبأ یعنى وزنى قائل نیست، و به تعبیر دیگر، اعتنائى نمى کند.
گرچه درباره معنى دعا در اینجا احتمالات زیادى داده شده ولى ریشه همه، تقریباً به یک اصل بازمى گردد.
بعضى گفته اند: دعا به همان معنى دعا کردن معروف است.
بعضى دیگر، آن را به معنى ایمان.
بعضى به معنى عبادت و توحید.
بعضى به معنى شکر.
بعضى به معنى خواندن خدا در سختى ها و شدائد، تفسیر کرده اند اما ریشه همه اینها همان ایمان، و توجه به پروردگار است.
بنابراین، مفهوم آیه، چنین مى شود: آنچه به شما وزن و ارزش و قیمت در پیشگاه خدا مى دهد، همان ایمان، توجه به پروردگار و بندگى او است.
سپس مى افزاید: شما تکذیب آیات پروردگار و پیامبران خدا کردید، و این تکذیب، دامان شما را خواهد گرفت، و از شما جدا نخواهد شد (فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً).
ممکن است چنین تصور شود: میان آغاز و پایان آیه، تضادى وجود دارد و یا حداقل ارتباط و انسجام لازم دیده نمى شود، ولى با کمى دقت روشن مى شود، منظور اصلى این است: شما در گذشته آیات خدا و پیامبران او را تکذیب کردید اگر به سوى خدا نیائید، و راه ایمان و بندگى او را پیش نگیرید، هیچ ارزش و مقامى نزد او نخواهید داشت، و کیفرهاى تکذیبتان قطعاً دامانتان را خواهد گرفت.
از جمله شواهد روشنى که این تفسیر را تأیید مى کند، حدیثى است که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده: از آن حضرت سؤال کردند: کَثْرَةُ الْقَرائَةِ أَفْضَلُ أَوْ کَثْرَةُ الدُّعاءِ؟:
آیا بسیار تلاوت قرآن کردن افضل است، یا بسیار دعا نمودن ؟
امام در پاسخ فرمود: کَثْرَةُ الدُّعَاءِ أَفْضَلُ وَ قَرَأَ هذِهِ الآیَةُ: بسیار دعا کردن افضل است و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود.
تفسیر نمونه)
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
✨ @ghorun
{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{{}{}{}{}🔆
☀️نکته ها:
دعا، راه خودسازى و خداشناسى:
مى دانیم در آیات قرآن، و روایات اسلامى، اهمیت زیادى به مسأله دعا داده شده، که نمونه آن آیه فوق بوده، ولى، ممکن است قبول این امر براى بعضى در ابتدا سنگین باشد که، دعا کردن کار بسیار آسانى است و از همه کس، ساخته است، و یا قدم را از این فراتر نهند و بگویند: دعا کار افراد بیچاره است! این که اهمیتى ندارد!.
ولى اشتباه از اینجا ناشى مى شود که: دعا را خالى و برهنه از شرائطش مى نگرند، در حالى که اگر شرائط خاص دعا در نظر گرفته شود، این حقیقت به وضوح ثابت مى شود که: دعا وسیله مؤثرى است براى خودسازى و پیوند نزدیکى است میان انسان و خدا.
💫نخستین شرط دعا، شناخت کسى است که انسان او را مى خواند.
💫شرط دیگر شستشوى قلب و دل، و آماده ساختن روح، براى تقاضاى از او است; زیرا انسان هنگامى که به سراغ کسى مى رود، باید آمادگى لقاى او را داشته باشد.
💫شرط سوم دعا، جلب رضا و خشنودى کسى است که انسان از او تقاضائى دارد; چرا که بدون آن، احتمال تأثیر بسیار ناچیز است.
💫و بالاخره چهارمین شرط استجابت دعا، آن است که: انسان تمام قدرت، نیرو و توان خویش را به کار گیرد و حداکثر تلاش و کوشش را انجام دهد، و نسبت به ماوراى آن، دست به دعا بردارد و قلب را متوجه خالق کند.
زیرا در روایات اسلامى صریحاً آمده است: کارى را که انسان خود مى تواند انجام دهد، اگر کوتاهى کند و به دعا متوسل شود، دعایش مستجاب نیست!.
به این ترتیب، دعا وسیله اى است براى شناخت پروردگار، و صفات جمال و جلال او، و هم وسیله اى است براى توبه از گناه و پاک سازى روح، و هم عاملى است براى انجام نیکى ها، و هم سببى است براى جهاد و تلاش و کوشش بیشتر تا آخرین حدّ توان!.
به همین دلیل، تعبیرات مهمى درباره دعا دیده مى شود که، جز با آنچه گفتیم مفهوم نیست، مثلاً:
در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: الدُّعاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ، وَ عَمُودُ الدِّینِ، وَ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ: دعا اسلحه مؤمن، و ستون دین و نور آسمان ها و زمین است.
در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: الدُّعاءُ مَفَاتِیحُ النَّجاحِ، وَ مَقالِیدُ الْفَلاحِ، وَ خَیْرُ الدُّعاءِ ما صَدَرَ عَنْ صَدْر نَقِیّ وَ قَلْب تَقِیّ: دعا کلید پیروزى، مفتاح رستگارى است و بهترین دعا دعائى است که از سینه پاک و قلب پرهیزگار برخیزد.
و در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: الدُّعاءَ أَنْفَذُ مِنَ السِّنانِ: دعا نافذتر از نوک نیزه است !.
گذشته از همه اینها، اصولاً در زندگى انسان، حوادثى رخ مى دهد که از نظر اسباب ظاهرى او را در یأس فرو مى برد، دعا مى تواند دریچه اى باشد به سوى امید پیروزى، و وسیله مؤثرى براى مبارزه با یأس و نومیدى.
به همین دلیل، دعا به هنگام حوادث سخت و طاقت فرسا، به انسان قدرت، نیرو، امیدوارى و آرامش مى بخشد، و از نظر روانى اثر غیر قابل انکارى دارد.
در زمینه مسأله دعا، فلسفه، شرائط، و نتائج آن، به طور مشروح در جلد اول تفسیر نمونه ، ذیل آیه ۱۸۶ سوره بقره بحث کرده ایم، براى توضیح بیشتر به آنجا مراجعه فرمائید.
تفسیر نمونه)
✨ @ghorun