⭐️🌟⭐️🌟⭐️:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره انعام آیه ۱۱۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
::::::::::::::::::::::::
آیه ۱۱۲) وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ
🌟⭐️🌟⭐️🌟
آیه۱۱۲) اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یكدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیكردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار!
::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۱۱۲)وسوسه هاى شیطانى
در نخستین آیه مورد بحث، توضیح داده مى شود که وجود این گونه دشمنان سرسخت و لجوج در برابر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در آیات قبل به آن اشاره شد، منحصر به او نبوده، بلکه این چنین در برابر تمام پیامبران، دشمنانى از شیاطین جنّ و انس قرار دادیم (وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنـْسِ وَ الْجِنِّ).
و کار آنها این بوده که سخنان فریبنده اى براى اغفال یکدیگر به طور اسرارآمیز و احیاناً درگوشى به هم مى گفتند (یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً).
ولى اشتباه نشود اگر خداوند مى خواست مى توانست به اجبار جلو همه آنها را بگیرد (وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ) تا هیچ شیطان و شیطان صفتى نتواند در راه پیامبران و دعوت آنها کوچک ترین سنگى بیندازد.
اما خداوند این کار را نکرد; زیرا مى خواست مردم آزاد باشند تا میدانى براى آزمایش، تکامل و پرورش آنها وجود داشته باشد، در حالى که اجبار و سلب آزادى با این هدف نمى ساخت.
به علاوه، وجود این گونه دشمنان سرسخت و لجوج (اگر چه اعمالشان به خواست و اراده خودشان بوده) نه تنها ضررى براى مؤمنان راستین ندارد، که به طور غیر مستقیم به تکامل آنها کمک مى کند; چرا که همواره تکامل ها در تضادها است، و وجود یک دشمن نیرومند در بسیج نیروهاى انسان و تقویت اراده ها مؤثر است.
لذا در پایان آیه به پیامبرش دستور مى دهد: به هیچ وجه به این گونه شیطنت ها اعتنا نکند و آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذارد (فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ).
▫️شیاطین جمع شیطان معنى وسیعى دارد و به معنى هر موجود سرکش و طغیانگر و موذى است، لذا در قرآن به انسان هاى پست، خبیث و طغیانگر نیز کلمه شیطان اطلاق شده است.
همان طور که در آیه فوق کلمه شیطان هم به شیطان هاى انسانى و هم به شیطان هاى غیر انسانى که از نظر ما پنهانند، اطلاق شده.
اما ابلیس اسم خاص براى شیطانى است که در برابر آدم(علیه السلام) قرار گرفت و در حقیقت رئیس همه شیاطین است! بنابراین شیطان اسم جنس و ابلیس اسم خاص (عَلَم) است.
تفسیر نمونه)
📖 @ghorun
💌{حکایاتی از ائمه معصومین (علیهم السلام)}
✴️حکایات حضرت رسول(ص)
💠گدائى نمودن شیطان
شیطان بارها و بارها کاسه گدایى پیش پیامبران برده و از آنان میوه و طعام بهشتى طلب نموده است ، ولى آنان چون او را مى شناختند چیزى به وى نداند. از جمله :
🌿۱ – در زمان آدم :
وقتى حضرت آدم علیه السلام انگور کاشت ، شیطان پیشش آمد و از انگور خواست . آدم ، چیزى به او نداد و مواظب بود که شیطان از این میوه ندزدد و نخورد. روزى پیش حضرت حوا آمد گریه کرد و خواهش نمود که یک خوشه انگور به او دهد. او هم خوشه انگورى به او داد. وقتى در دهان گذاشت و خواست بخورد حضرت آدم متوجه شد. فورا آمد و از دهان او بیرون آورد و فرمود: میوه بهشتى بر تو حرام است و نباید بخورى !
🌿۲ – در زمان ابراهیم :
وقتى حضرت ابراهیم علیه السلام ماءمور شد که فرزند خود را قربانى کند – اسماعیل را به قربان گاه برد – یک قربانى به جاى او از بهشت آمد و حضرت آن را قربانى کرد و بر روى الاغ انداخت و به مکه آورد. چون خواست گوشت حیوان را تقسیم کند، شیطان به صورت گدایى پیش ابراهیم آمد و گفت : اى خلیل الله ! از گوشت قربانى فرزندت مقدارى هم به من فقیر بده . ابراهیم هم خواست چیزى به او بدهد که جبرئیل آمد و گفت : وى شیطان است ، خصیتین و سپرز آن را به او بده .
🌿۳ – در زمان حضرت رسول :
آن ملعون پى در پى به خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم به گدایى مى آمد؛ چون مى دانست که این بزرگواران سایل را رد نمى کنند.
بعد از آن که جعفر بن ابى طالب از حبشه بازگشت . روزى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وسلم و جعفر به خانه حضرت على علیه السلام آمدند. چون در خانه چیزى براى پذیرایى نبود حضرت فاطمه علیهاالسلام دو رکعت نماز خواند و سر به سجده نهاد و از خداوند طلب غذا نمود. وقتى سر از سجده برداشت ، دید طبقى آماده است و در آن مقدارى خرما و هفت گرده نان و هفت مرغ بریان ، یک ظرف شیر و یک ظرف عسل در آن هست . آنها را برداشت آورد در خدمت آن حضرت گذاشت و همه آماده خوردن شدند.
در این هنگام شنیدند سایلى از پشت در صدا مى زند: اى اهل بیت کرم وجود! از این طعام که مى خورید، اندکى هم به من بدهید.
فاطمه زهرا، نانى برداشت و یک مرغ بریان روى آن گذاشت و خواست که به سائل دهد در این وقت حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم او را از دادن به سائل منع فرمود. آن سائل هم رفت . بعد از مدتى با قیافه دیگر وارد شد؛ در حالى که پارچه و تخته اى به پاى خود بسته بود تا اهل خانه گمان کنند که پاى او شکسته و معلول است .
تخته ها بر پاى بسته از چپ و راست
تا گمان آید که او بشکسته پا است
کنار در خانه آن حضرت ایستاد و با صداى بلند فریاد زد و گفت : اى اهل خانه جود و کرم و احسان ! به من معلول و پاى شکسته کمک کنید. مقدارى از غذایى که مى خورید به من بى نوا بدهید. باز فاطمه زهرا (س ) خواست چیزى به او دهد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وسلم منعش کرد و فرمود: اى ملعون گم شو تو ر شناختم !؟
دیدش و بشناختش چیزى نداد
رفت و باز آمد بپوشید از لباء
بار سوم ، خود را به صورتى دیگر در آورد تا شاید به او کمک کنند. به صورت کودک کور و بى چشمى آمد در خانه و گفت : اى اهل بیت ! من عاجزم ، کورم ، یتیم هستم ، مقدارى غذا به من عنایت کنید! باز آن حضرت فرمود: تو را شناختم از این جا برو.
براى بار چهارم : باز شکل و قیافه خود را عوض نمود، خود را به صورت زنى مسکین و بیچاره ، چادرى کهنه به سر خود انداخت و کفش پاره به پا نمود و آمد بر در خانه فاطمه نشست و شروع کرد التماس نمودن و طلب غذا کردن . باز رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم او را شناخت محرومش کرد.
چون که عاجز شد به آن گونه مکید
چون زنان او چادرى بر سر کشید
آمد و بر آستان در نشست
سر فرو افکند و پنهان کرد دست
هم شناسیدش ندادش صدقه اى
بر دلش آمد زحرمان حرقه اى
فاطمه زهرا علیهاالسلام از رد نمودن فقرا و مساکین که امروز پدرش همه را رد کرد تعجب نمود و گفت :
اى پدر! تا به حال سابقه نداشت که شما فقیرى را از در خانه ناامید برگردانید، ولى امروز چندین نفر از فقرا و بى نوایان آمدند و به هیچ کدام چیزى ندادید و همه را دست خالى رد نمودید: فرمود: اى دخترم ! چون غذایى بهشتى است ، بر اینها حرام است .
اى پدر! تا به حال سابقه نداشت که شما فقیرى را از در خانه ناامید برگردانید، ولى امروز چندین نفر از فقرا و بى نوایان آمدند و به هیچ کدام چیزى ندادید و همه را دست خالى رد نمودید: فرمود: اى دخترم ! چون غذایى بهشتى است ، بر اینها حرام است .
فاطمه عرض نمود: مگر این ها چه کسانى بودند.
فرمود: همه اینها شیطان بودند و مى خواستند از غذاهاى بهشتى بخورند. اگر امروز از این غذاها مى خوردند از اهل بهشت مى شدند.
نعمت جنات خوش بر دوزخى
شد محرم گر چه حق باشد سخى
📘شیطان در کمین گاه//نعمت الله صالحی
📖 @ghorun
•🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃•
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره احزاب آیه ۴۱ به همراه ترجمه تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
...:...:...:...:...:...
آیه۴۱) يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا
🌿✨🌿✨🌿
آیه۴۱) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد كنید،
...:...:...:...:...:...
تفسیر آیه۴۱) رحمت و درود خدا و فرشتگان راهگشاى مؤمنان
از آنجا که در آیات گذشته سخن از وظائف سنگین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در مقام تبلیغ رسالت بود، در آیات مورد بحث، براى فراهم آوردن زمینه این تبلیغ، و گسترش دامنه آن در تمام محیط، بخشى از وظائف مؤمنان را بیان مى کند، روى سخن را به همه آنها کرده چنین مى گوید:
اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را فراوان یاد کنید (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً).
☀️یاد خدا در همه حال!
هنگامى که نام خدا برده مى شود، یک دنیا عظمت، قدرت، علم، و حکمت در قلب انسان متجلى مى گردد; چرا که او داراى اسماء حسنى و صفات علیا و صاحب تمام کمالات، و منزه از هرگونه عیب و نقص است.
توجه مداوم به چنین حقیقتى که داراى چنان اوصافى است روح انسان را به نیکیها و پاکیها سوق مى دهد، و از بدیها و زشتیها پیراسته مى دارد، و به تعبیر دیگر، بازتاب صفات او در جان انسان تجلى مى کند.
توجه به چنین معبود بزرگى موجب احساس حضور دائم در پیشگاه او است، و با این احساس، فاصله انسان از گناه و آلودگى بسیار زیاد مى شود.
یاد او، یادآورى مراقبت او است، یاد حساب و جزاى او است، یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ او است و چنین یادى است که جان را صفا، و دل را نور و حیات مى بخشد.
به همین دلیل، در روایات اسلامى آمده است: هر چیز اندازه اى دارد جز یاد خدا که هیچ حدّ و مرزى براى آن نیست! امام صادق(علیه السلام) طبق روایتى که در اصول کافى آمده، مى فرماید: ما مِنْ شَیْء إِلاّ وَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ إِلاَّ الذِّکْرَ، فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِی إِلَیْهِ!: هر چیز، حدى دارد که وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد، جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد، ندارد .
سپس مى افزاید: فَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْفَرَائِضَ، فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ، وَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ، وَ الْحَجَّ فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ، إِلاَّ الذِّکْرَ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ حَدّاً یَنْتَهِی إِلَیْهِ، ثُمَّ تَلا هَذِهِ الْآیَةَ: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً:
خداوند نمازهاى فریضه را واجب کرده است، هر کس آنها را ادا کند حد آن تأمین شده، ماه مبارک رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده، و حج را هر کس (یک بار) به جا آورد همان حد آن است، جز ذکر اللّه که خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده، و براى کثیر آن نیز، حدى قائل نگردیده، سپس به عنوان شاهد این سخن، آیه: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً کَثِیراً...، را تلاوت فرمود.
ادامه تفسیر👇
👉 @ghorun
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
ادامه تفسیر:👇
امام صادق(علیه السلام) در ذیل همین روایت، از پدرش امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که: او کثیر الذِّکر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ذکر خدا مى گفت، و به هنگام غذا خوردن نیز به ذکر خدا مشغول بود، حتى هنگامى که با مردم سخن مى گفت از ذکر خدا غافل نمى شد...
و سرانجام، با این جمله پر معنى، حدیث فوق پایان مى گیرد: وَ الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ، وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ، وَ تَحْضُرُهُ الْمَلائِکَةُ، وَ تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِینُ، وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ الْکَوْکَبُ الدُّرِّیُّ لِأَهْلِ الأَرْضِ:
خانه اى که در آن تلاوت قرآن شود، و یاد خدا گردد، برکتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند، و شیاطین از آن فرار مى کنند، و براى اهل آسمانها مى درخشد، همان گونه که ستاره درخشان براى اهل زمین (اما به عکس خانه اى که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست برکاتش کم خواهد بود، فرشتگان از آن هجرت مى کنند و شیاطین در آن حضور دائم دارند).
این موضوع، به قدرى اهمیت دارد که در حدیثى یاد خدا معادل تمام خیر دنیا و آخرت شمرده شده است چنان که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده: مَنْ أُعْطِیَ لِسَاناً ذَاکِراً فَقَدْ أُعْطِیَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ:
آن کس که خدا زبانى به او داده که به ذکر پروردگار مشغول است خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.
روایات در اهمیت یاد خدا آن قدر زیاد است که اگر بخواهیم همه آنها را در اینجا بیاوریم از وضع کتاب، بیرون خواهیم رفت، این سخن را با حدیث کوتاه و پر معنى دیگرى از امام صادق(علیه السلام)
پایان مى دهیم، آنجا که فرمود: مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی جَنَّتِهِ: هر کس بسیار یاد خدا کند، خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد !.
(کسانى که بخواهند آگاهى بیشترى در این زمینه پیدا کنند به جلد دوم اصول کافى ابوابى که درباره ذکر اللّه است مراجعه نمایند، به خصوص بابى که مى گوید: بسیارى از آفات و بلاها و مصائب دامن کسانى را که ذکر خدا مى گویند نمى گیرد).
تأکید بر این مطلب را لازم نمى دانیم که این همه برکات و خیرات مسلماً مربوط به ذکر لفظى و حرکت زبان که خالى از فکر و اندیشه و عمل باشد، نیست، بلکه، هدف ذکرى است که سرچشمه فکر گردد، همان فکرى که بازتاب گسترده اش در اعمال انسان آشکار شود. چنان که در روایات به این معنى تصریح مى کند.
تفسیر نمونه)
👉 @ghorun
•📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚•
📖انس علما با قرآن
در حالات عالم بزرگ، شیخ عبدالله شوشتری که از معاصران مرحوم علامه مجلسی است، نوشته اند فرزندی داشت که بسیار به او علاقه مند بود؛ اما سخت بیمار شد. روز جمعه هنگام نماز ظهر، علامه برای خواندن نماز جمعه با خاطری پریشان به مسجد رفت. ایشان معمولاً در رکعت اول نماز سوره جمعه و در رکعت دوم، سوره منافقون را می خواند. وقتی شروع به قرائت سوره منافقون کرد و به این آیه شریفه رسید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتُلْهِیكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِاللهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد، مبادا اموال و فرزندان تان شما را از ياد خدا غافل كنند و هر كس چنين كند، زيان كار خواهد بود»، چندین بار آن را تکرار کرد (تکرار آیات قرآن در نماز جایز است). پس از پایان نماز، پرسیدند: «چرا آیه را تکرار فرمودید؟» علامه پاسخ داد: «هنگامی که به این آیه رسیدم، یاد فرزندم افتادم. با تکرار آیه با هوای نفس مبارزه کردم و با محبّت قلبی در افتادم. سرانجام فرزند عزیزم را مرده فرض کرده و در برابر خود جنازه اش را حاضر تلقی نمودم؛ سپس نماز را ادامه دادم.»
👉 @ghorun
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌿
🌿
🌿
دوستان سوره بقره آیه۲۵۳، به همراه ترجمه، تفسیر و صوت، لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🌿...🌿
🌿آیه۲۵۳) «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ»
🌺.•°•.🌺
🌺آیه۲۵۳) برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم. از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد؛ و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم، و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم؛ و اگر خدا مىخواست، كسانى كه پس از آنان بودند، بعد از آن [همه] دلايل روشن كه برايشان آمد، به كشتار يكديگر نمىپرداختند، ولى با هم اختلاف كردند؛ پس، بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند، و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند؛ و اگر خدا مىخواست با يكديگر جنگ نمىكردند، ولى خداوند آنچه را مىخواهد انجام مىدهد.
🌿...🌿
🌿تفسیر آیه۲۵۳) نقش پیامبران در زندگى انسانها!
این آیه اشاره اى به درجات انبیاء و مراتب آنها و گوشه اى از رسالت آنها در جامعه انسانى میکند، نخست میفرماید: «آن رسولان را بعضى بر بعضى برترى دادیم» (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ).
تعبیر به فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ به روشنى میرساند که همه پیامبران الهى با این که از نظر نبوت و رسالت، همانند بودند از جهت مقام یکسان نبودند.
سپس به ویژگى بعضى از آنان پرداخته میفرماید: «بعضى از آنان را خدا با او سخن گفت» (مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ).
و منظور از آن موسى (ع) است که به «کلیم اللّه» معروف شده است.
سپس میافزاید: «و درجات بعضى را بالا برد» (وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ). که نمونه کامل آن پیامبر گرامى اسلام است که آیینش کاملترین و آخرین آیینها بود، و یا منظور از آن بعضى از پیامبران پیشین مانند ابراهیم و امثال اوست.
سپس به سراغ امتیاز حضرت مسیح (ع) رفته میفرماید: «ما به عیسى بن مریم نشانه هاى روشن دادیم، و او را با روح القدس تأیید کردیم» (وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ).
نشانه هاى روشن، اشاره به معجزاتى مانند شفاى بیماران غیر قابل علاج و احیاى مردگان، و معارف عالى دینى است. و منظور از روح القدس پیک وحى خداوند یعنى جبرئیل، یا نیروى مرموز معنوى خاصى است که در اولیاء اللّه با تفاوتهایى وجود دارد.
در ادامه آیه اشاره به وضع امتها و اختلافات آنها بعد از انبیاء کرده میفرماید:
«اگر خدا میخواست کسانى که بعد از آنان بودند، پس از آن که آن همه نشانه هاى روشن براى آنان آمد، به جنگ و ستیز با یکدیگر نمی پرداختند» (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ).
یعنى اگر خدا میخواست، قدرت داشت که آنها را به اجبار از جنگ و ستیز باز دارد، ولى سنت الهى بر این بوده و هست که مردم را در انتخاب راه آزاد گذارد.
ولى آنها از آزادى خود سوء استفاده کردند «و راه اختلاف پیمودند» (وَ لکِنِ اخْتَلَفُوا). در حقیقت اختلافات میان پیروان راستین و حقیقى مذاهب نبوده بلکه «میان» پیروان و «مخالفان» مذهب صورت گرفته است. «پس بعضى از آنها ایمان آوردند و بعضى کافر شدند» (فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ کَفَرَ).
بار دیگر تأکید میکند که این کار براى خدا آسان بود که به حکم اجبار جلو اختلافات آنها را بگیرد، زیرا «اگر خدا میخواست هرگز آنها با یکدیگر جنگ نمیکردند ولى خداوند آن را که اراده کرده (و بر طبق حکمت و هماهنگ با هدف آفرینش انسان است و آن آزادى اراده و مختار بودن است) به جا میآورد» (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یُرِیدُ).
بدون شک گروهى از این آزادى نتیجه منفى میگیرند ولى در مجموع وجود آزادى از مهمترین ارکان تکامل انسان است، زیرا تکامل اجبارى تکامل محسوب نمیشود.
برگزیده تفسیر نمونه، ج1، ص: 227
°•. 🌿🌺🌿 .•°
🆔📝 @ghorun
🔺 نوشته بود دوست دارم در منتهای بیکسی باشم، در منتهای گمنامی
دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه روز بماند
دوست دارم...
همه اینها را دوست دارم زیرا:
نمیخواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش میآیند من با این جسمِ کم ارزش خود سالم حاضر باشم.
#شهید_نوید_صفری
@SHAHIDNAVID_safari
@ghorun
🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿
🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸
🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿🌺🌿🌸🌿
دوستان سوره آل عمران آیه۱۳۴ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت، لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🍃🍃🍃•✨•🍃🍃🍃
🍃آیه۱۳۴) «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»
🌺.🌸•°•🌺.🌸
🌺آیه۱۳۴) همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از مردم در مىگذرند؛ و خداوند نكوكاران را دوست دارد.
🍃🍃🍃•✨•🍃🍃🍃
🍃تفسیر آیه۱۳۴)
{معروف به آیه احسان}
سیماى پرهیزکاران!
از آنجا که در آیه قبل وعده بهشت جاویدان به پرهیزکاران داده شده در این آیه پرهیزکاران را معرفى میکند و پنج صفت از اوصاف عالى و انسانى براى آنها ذکر نموده است:
🌸1- «آنها در همه حال انفاق مىکنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند» (الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ).
جالب توجه این که در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران «انفاق» ذکر شده، زیرا این آیات نقطه مقابل صفاتى را که در باره رباخواران و استثمارگران در آیات قبل ذکر شد، بیان مىکند، به علاوه گذشت از مال و ثروت آن هم در حال خوشى و تنگدستى روشنترین نشانه مقام تقواست.
🌺2- «آنها بر خشم خود مسلّطند» (وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ).
🌸3- «آنها از خطاى مردم مىگذرند» (وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ).
فرو بردن خشم بسیار خوب است اما به تنهایى کافى نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حال براى پایان دادن به حالت عداوت باید «کظم غیظ» با «عفو و بخشش» توأم گردد.
🌺4- آنها نیکوکارند «و خداوند نیکوکاران را دوست دارد» (وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ).
در اینجا اشاره به مرحله عالیتر از عفو شده، که انسان با نیکى کردن در برابر بدى (آنجا که شایسته است) ریشه دشمنى را در دل طرف بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند.
تفسیر نمونه)
🌺
🌸🌺
🌺🌸🌺
🍃🌺 @ghorun 🌸🍃
🌸 رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : یکدیگر را ببخشید زیرا گذشت جز عزت به انسان نمی افزاید.
منبع: کافی ج۲. ص۱۰۸
🌺 @ghorun
✨〰✨〰✨〰✨〰✨〰✨〰✨〰
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره فصلت آیه ۳۹ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
~~~~~~~~~~~~
آیه۳۹) وَمِنْ آيَاتِهِٓ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَآ أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِيٓ أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰٓ إِنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
〰〰✨✨✨〰〰
آیه۳۹) و از آیات او این است كه زمین را خشك (و بیجان) میبینی، امّا هنگامی كه آب (باران) بر آن میفرستیم به جنبش درمیآید و نموّ میكند؛ همان كسی كه آن را زنده كرد، مردگان را نیز زنده میكند؛ او بر هر چیز تواناست!
~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۳۹)
بار دیگر به آیات توحید که زمینه ساز مسأله معاد است، باز مى گردد، و اگر قبلاً سخن از خورشید و ماه و آیات سماوى بود، در اینجا سخن از آیات ارضى و زمینى است.
مى فرماید: از آیات او، این است که زمین را خاشع و خاضع و خشک و بى حرکت مى یابى، اما هنگامى که قطره هاى حیات بخش آب باران را بر آن مى فرستیم، به جنبش در مى آید، و افزایش مى یابد و نمو مى کند (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ).
زمین خشک و مرده و بى حرکت، کجا؟ و این همه آثارِ حیات و جلوه هاى گوناگون آن، کجا؟ کدام قدرت است که با نزولِ چند قطره باران، از خاک مرده، این همه حرکت و جنبش و حیات، مى آفریند؟ این یکى از نشانه هاى علم و قدرتِ بى پایان پروردگار، و علائم وجود ذى جود او است.
سپس از این مسأله روشن توحیدى، یعنى مسأله حیات که هنوز اسرارش براى بزرگ ترین دانشمندان، کشف نشده، با یک انتقال سریع و جالب، به مسأله معاد پرداخته، مى گوید: آن کس که این زمین مرده را زنده کرد، هم او مردگان را نیز در قیامت زنده مى کند ! (إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَمُحْىِ الْمَوْتى).
آرى، او بر همه چیز توانا است (إِنَّهُ عَلى کُلِّ شَىْء قَدِیرٌ).
دلائل قدرتش، در همه جا نمایان است و همه سال، نشانه هاى آن را با چشم خود مى بینید، با این حال، چگونه در مسأله معاد تردید مى کنید؟
و آن را جزء محالات مى شمرید؟ زهى نادانى و غفلت و بى خبرى!
خاشِعَةً ، از ماده خشوع در اصل به معنى تضرع و تواضعِ توأم با ادب است، و به کار بردنِ این تعبیر، در مورد زمین خشکیده، در حقیقت یک نوع کنایه است.
آرى، زمین به هنگامى که خشکیده و فاقد آب مى شود، از هر گونه گل و گیاه خالى مى گردد، و به صورت انسان افتاده و یا مرده بى جانى در مى آید، اما نزول باران، حیات جدیدى به آن مى بخشد آن را به حرکت و نمو و رشد وا مى دارد.
جمله رَبَتْ از ماده رُبُوّ (بر وزن غلو) به معنى افزایش و نمو است و ربا نیز از همین ماده است، چرا که رباخوار طلب خود را با افزایشى مى گیرد. إِهْتَزَّتْ از ماده هَزّ (بر وزن حظ)، به معنى تحریک شدید است، درباره طرق اثبات معاد جسمانى، و چگونگى استدلال، از جهان گیاهان بر این مسأله، در پایان سوره یس (اواخر جلد هیجدهم) بحث مشروح ترى داشته ایم.
تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun