💐✨💐✨💐〰〰〰〰〰〰〰
در حلم و حُسن خلق حضرت: شيخ طوسي از محمد بن سليمان از پدر خود روايت كرده: مردي از اهل شام به خدمت حضرت امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ رفت و آمد داشت و مي گفت: «همانا محبت و دوستي من با تو مرا به اين مجلس نمي كشاند و مي گويم در روي زمين كسي نيست نزد من مبغوض تر و دشمن تر از شما اهل بيت باشد، لكن تو را مدرسي فصيح اللّسان مي بينم و نيز صاحب كمال و فضايل نيكو، اما حضرت مي فرمودند: بگو، كه هيچ چيز نزد خداوند مخفي نيست» و به خوبي و با خوشرويي از وي استقبال مي كرد. روزي درد و رنج وي زياد و به وليّ خويش گفت چون من مردم نزد محمد بن علي برو و از وي بخواه بر من نماز گذارد، نيمه شب گمان كردند كه وي مرده پس او را در پارچه پيچيدند و امام را خبر دادند، حضرت فرمودند: «چنين نيست كه پنداشته ايد، و به منزل مرد شامي آمد سپس دستور داد شكم وي را از طعام سرد و خشك پر نمودند و آن مرد شفا يافت، آن مرد شامي وقتي اخلاق كريمه حضرت را بديد توبه نمود و از مريدان حضرت گشت.
#داستان
📚 @ghorun 🌿
🌼▫️🌼▫️🌼➖➖➖➖➖➖
فرازی از صحیفه سجادیه
دعا در هنگام بردن نام شیطان
دعای هفدهم
اللَّهُمَّ وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ، وَ أَبْطِلْ كَيْدَهُ وَ اهْدِمْ كَهْفَهُ، وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ
خدایا، سپاه او را هیمت دهد و نیرنگاو را تباه ساز و سنگر او را ویران کن و بینى او را به خاک مال.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ أَعْدَائِهِ، وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِيَائِهِ، لا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا، وَ لا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا، نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا.
خدایا، ما را در رسته دشمنان او جاى ده، و از شمار دوستان او بیرون کن، تا هرگاه ما را سوى خود خواند، ما نافرمانى او کنیم و چون ما را دعوت کند پاسخ ندهیم. هر کس دستور ما بپذیرد او را به نبرد با وى گماریم و هر کس پیرو حکم ما باشد به پند و اندرز از پیروى او باز داریم.
#صحیفه_سجادیه
💐 @ghorun 🌱
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
حکمت ۱۹۸ نهج البلاغه:
نکوهش خوارج
وَ قَالَ (علیه السلام) -لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ-: كَلِمَةُ حَقٍّ، يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ
و درود خدا بر او، فرمود: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند
#نهج_البلاغه
🌷 @ghorun
▪️◻️▪️◻️▪️◻️▪️◻️▪️◻️▪️◻️
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره آل عمران آیه ۱۴۵ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
➿➿➿➿➿➿➿
آیه۱۴۵) وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ
▫️⬛️▫️⬛️▫️⬛️▫️
آیه۱۴۵) و هیچ كس جز به مشیّت و فرمان خدا نمیمیرد. سرنوشتی است مقرّر شده و هر كه پاداش دنیا را بخواهد [اندكی از آن] به او میدهیم، و هر كه خواستار پاداش آخرت باشد، او را از آن میبخشیم؛ و یقیناً سپاس گزاران را پاداش خواهیم داد.
➿➿➿➿➿➿➿
تفسیر آیه۱۴۵)همان طور که در شأن نزول آمد، شایعه بى اساس شهادت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم برگردند، در آیه بعد، مجدداً براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: هیچ کس، جز به فرمان خدا نمى میرد، سرنوشتى است تعیین شده (وَ ما کانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً).
آرى، مرگ به دست خدا و فرمان او است و براى هر کس اجلى مقرر شده است که نمى تواند از آن فرار کند.
بنابراین، اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود، با این حال نباید مسلمانان از آن وحشت کنند و دست از ادامه مبارزه بردارند.
از سوى دیگر، فرار از میدان جنگ نیز نمى تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند، همان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد، بر این اساس فرار از میدان جهاد براى حفظ جان بیهوده است.
درباره معنى اجل و همچنین اجل حتمى و معلق و فرق میان آنها در ذیل آیه دوم از سوره انعام به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد.
در پایان آیه، مى فرماید: هر کس پاداش دنیا بخواهد (و در این راه گام بردارد) به او چیزى از آن خواهیم داد و هر کس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مى دهیم (وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الآْخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها).
سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى شود، اگر هدف کسى تنها نتیجه هاى مادى و دنیوى باشد و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنیمت تلاش کند، بالاخره بهره اى از آن به دست مى آورد اما اگر هدف عالى تر بود، و کوشش ها در مسیر حیات جاویدان و فضائل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید.
بنابراین، حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است، پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟
سپس بار دیگر تأکید مى کند: پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد (وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ).
قابل توجه این که در آیه سابق این جمله به صورت فعل غائب ذکر شده بود و در اینجا به صورت فعل متکلم، و این نهایت تأکید وعده الهى را به دادن پاداش به آنها بیان مى کند، و به تعبیر ساده، خداوند مى گوید: ضامن پاداش آنها منم.
🔸در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه، از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده: على(علیه السلام)در روز احد شصت زخم برداشت.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) به ام سلیم و ام عطیه دستور داد به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند. چیزى نگذشت که آنها با نگرانى به خدمت پیغمبر عرضه داشتند وضع بدن على(علیه السلام) طورى است که ما هر زخمى را مى بندیم دیگرى گشوده مى شود، و زخم هاى تن او آن چنان زیاد و خطرناک است که ما نسبت به حیات او نگرانیم.
پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و جمعى از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل على(علیه السلام) وارد شدند در حالى که بدن او یکپارچه زخم و جراحت بود، پیامبر با دست مبارک خود بدن او را مسح مى کرد و مى فرمود:
کسى که در راه خدا این چنین تلاش کند، آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است! و زخم هائى که پیامبر دست بر آن مى کشید به زودى التیام مى یافت، على(علیه السلام) در این هنگام گفت: الحمد للّه که با این همه فرار نکردم، و پشت به دشمن ننمودم.
خداوند از کوشش هاى او قدردانى کرد و در دو آیه از قرآن به آن (و به فداکارى هاى افراد نمونه دیگر از مجاهدان احد) اشاره کرده است، در یک مورد مى فرماید: وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ و در مورد دیگر مى فرماید: وَ سَنَجْزِی الشّاکِرینَ.
تفسیر نمونه)
🏴 @ghorun
✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋✒️🖋
✨شأن نزول:
این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احد است و آن این که: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعلهور بود، ناگهان صدائى بلند شد و کسى گفت: محمّد را کشتم... محمّد را کشتم...
این، درست همان دم بود که مردى به نام عمرو بن قمیئه حارثى سنگ به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید.
در این موقع بود که دشمن تلاش کرد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به قتل برساند، اما مصعب بن عمیر یکى از پرچمداران ارتش اسلام، با پایمردى تمام جلو حملات آنها را گرفت ولى خودش در این میان شهید شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که: پیغمبر در خاک و خون غلطیده است، لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید.
انتشار این خبر، به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد.
جمعى که اکثریت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده، از میدان جنگ به سرعت خارج مى شدند.
حتى بعضى در این فکر بودند با کشته شدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند.
اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على(علیه السلام)، ابو دجانه و طلحةو بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند از جمله انس بن نضر به میان آنها آمده، گفت:
اى مردم! اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) کشته شد، خداى محمّد کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید، پس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا کشته شد، ولى به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه بوده است یا دروغ، آیه فوق در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد.
تفسیر نمونه)
🏴 @ghorun