مراسم صبحگاهی بخش مهمی از زندگی هر فرده؛ که نادیده گرفته میشه.
📖 #باشگاه_پنج_صبحیها
جامعه به ما میگه که همه عالیان و اصلا این همه آدمِ موفق همیشه موفق بودن. اونا دارن این باورها رو توی ذهنِ ما تزریق میکنن و ما رو ضعیف نشون میدن.
اما حقیقت اینه که ما نسخه کاملشده آدمای موفق رو میبینیم، تلاشها و زحمتهای سالیان درازِ اونها رو کسی به ما نشون نمیده. اونا وقتی تلاش کردن و عادتهای درستی رو در خودشون ایجاد کردن، تونستن آدمای موفقی بشن.
📖 #باشگاه_پنج_صبحیها
همیشه از شنا کردن خلاف جهت آب، لذت بیشتری برده ام تا همراه آن شدن.
📖 #تاریک_روشنا
وقتی لذت یک رابطه تمام شده باشد، نمیشود دوباره با تف آن را چسباند و سر هم کرد!
📖 #تاریک_روشنا
طوری شدهام که دیگر چیزهای دور و برم هم راضیام نمیکنند! شاید هم از زمان تولد همینطور بوده ام، اما حالا این ویژگیام به مرز باریک و خطرناکی رسیده است!
📖 #تاریک_روشنا
خیلی با هم خوش میگذروندیم. اما خب، زندگی جز رابطهی خیلی خوب، چیزهای دیگه هم میخواد.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
ولی حق با تو بود که خواستی تمومش کنی. کار درست رو کردی. از نظر ترتیب وقایع کیهانی میگم. هیچ وازَنش و دفعی وجود نداره،
فقط بحث تغییر مسیره.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
همه چی به تعادل برمیگرده. رابطمون زیادی پُر شور بود و زندگیهامون هم زیادی پُرهیجانه. دقیقا بحث قانون سوم نیوتونه که هر کُنشی به یه واکنش ختم میشه. بالاخره یه چیزی باید این وسط خراب میشد و تو بودی که اول متوجه این موضوع شدی. حالا هم من و تو ذره های معلق توی کیهان هستیم که ممکنه یه روز دوباره به هم برسیم.
📖 #کتابخانه_نیمهشب
ـــ ـ ولی کاش میشد بعضی کتابا تا ابد ادامه داشته باشن. بعضی کتابا حیفه تموم شن...
گویی کتابها؛ این سخنگویانِ خاموش و بیصدا، بالاترین وسیله دلداری است که برای مردمِ رنجیدهی آزار کشیده فراهم شده اند...:)
ـــ ـ سعید نفیسی
ما هیپنوتیزمِ عصر اطلاعات و دنیای مجازی شدیم. صبح و شب مشغول و سرگرمِ چیزهای بیارزشی هستیم که فقط برامون هزینهآوره و نمیزاره تا زندگی خوبی داشته باشیم❕
📖 #باشگاه_پنج_صبحیها
«این جا خیلی برف میاد. اون قدر که زیرش دفن میشیم.»
تایلور به من نگاه کرد و گفت: « میتونم با روزهای برفی کنار بیام. تا وقتی دلم گرم باشه »
📖 #مایکلوی
خیلی راحته که آدم هارو تو دسته بندی های سیاه و سفید و خوب و بد بذاریم؛ ولی حقیقت اینه که تو وجود همه ما حجم زیادی از هر دوش وجود داره.
📖 #مایکلوی
زمانی بود که تعداد زیادی از این کتاب [قرآن] در دست همه بود. چنان که همه خیال کردند لابد چیز مهمی نیست که مثل ریگ همهجا ریخته...:)
📖 #تاریک_روشنا
جز این نیست که هر کس راهی را انتخاب میکند که بعد هم نتیجه آن راه، مال خود او خواهد بود...
📖 #تاریک_روشنا
میخندد و میگوید: از جایی که تو نشستهای و به دنیا نگاه میکنی حرفهایت کاملاً منطقی و درستاند؛ کاملاً بینقص و قانعکننده. اما اگر سر دوربینت را کمی بچرخانی و این طرف و آن طرف را هم نگاه کنی، میبینی که برای تحلیل چنین جهان عظیم و پیچیدهای، جایی که تو نشستهای بهترین نقطه برای نشستن و قضاوتکردن نیست!
📖 #تاریک_روشنا