eitaa logo
•کتابفروشی ارواح🌬
2.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
194 ویدیو
17 فایل
سلام به روح سردرگمی که سر از اینجا درآورده ؛) ‌ دستتو بده چهارتا کتاب خوب بدم بهت📚🫴🏼 . . اینجا با هم به دنیای کتابا سفر می‌کنیم چون ما متعلق به این دنیا نیستیم. . پیام سنجاق شده رو حتما ببین!💙 برای گرفتن کتاب‌ات: @ghosts_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
.. کتابی از کریستین بوبن✨ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‌ نقطه‌ای می‌شویم در آسمان و سپس : هیچ ‌ 📖
بعضی از دست دادن‌ها بسیار ارزشمندتر از به‌دست آوردن هستند. ‌ 📖
‌ برای پاک‌کردن کتاب‌ها کافی است که هرگز لای آن‌ها را باز نکنیم. مردم هم همین‌گونه هستند: برای پاک‌کردن آن‌ها؛ کافی است که با آن‌ها حرف نزنیم. ‌ 📖
‌ هیچ چیز به اندازۀ کوه شبیه پدر نیست.. 📖
‌ او همیشه ناراحت بوده است. وقتی کودک بود و بعد هم وقتی بزرگ شد، همیشه علتی برای ناراحتی بود. مثل همه، اینطور نیست؟ 📖
‌ برای یک بچه یک ساعت برابر ده سال برای یک آدم بزرگ است. 📖
‌ چیزی جز معجزه در دنیا وجود ندارد. 📖
‌‌ اگر فرصتی باشد تا لایه‌های مغز را باز کنیم، در مغز دیوانه‌ترین آدم، مثل مغز عاقل‌ترین فرد، آن ته ته، پنهان پنهان، مثل کانونی که به دیگر جاها نور می‌پاشد، دغدغه‌ای، یک نام خالی، یک فکر تنها پیدا می‌کنیم. ‌ 📖
‌ آریان سه کارفرما دارد. همگی آن‌ها تکه‌ای سرب در روح‌شان و سنگینی در نگاه‌شان دارند. آقای گومز ناراحت‌ترین آن‌هاست. خانم کارل خودخواه است. آقای لوسین حسود است. وقتی حرف‌زدن آریان را می‌شنوند، فراموش می‌کنند که خسته، مغرور و حسود باشند. افراد دیگری هم هستند که شما را از خودتان برهانند.. ‌ 📖
آدم پیدا کردن سخت است. 📖
تحمل نگاه ثابت بچه خیلی سخت است، انگار خداوند روبروی شماست و سر صبر، بدون شرم به شما خیره شده است و از این که شما این‌جا هستید کمی جا خورده است. 📖
‌ فهمیدم که در این زندگی مثل ماهی‌ای خواهم بود که از آب بیرون افتاده باشد. 📖
‌ پاییز است. پاییز فصل آرامی است. تساهل همه‌جا هست. زندگی و مرگ باهم به تفاهم رسیده‌اند، دست‌ها بالا، دست‌ها پایین. قرمز با سایه، سبز با خاکستری. 📖
‌ گیوم حالا هرچه را که باید داراست. گوش‌ها، پاها، دست‌ها، فکر، شوخ‌طبعی، اصل کار هم شوخ‌طبعی است. خدایی که دنیا را آفریده‌است، از این آفریده‌اش لذت می‌برد. 📖
‌ خوشبختی چیز خسته‌کننده‌ای است. 📖
‌ این‌ها همان ماجراهایی هستند که برای گیوم حبابی در شکمش تعریف می‌کند. البته، نه دقیقا همان‌ها را. ماجراهای بزرگ‌ترها ملایم‌تر و بی‌نمک‌تر است. گوش زنده‌ها کمی سنگین است. اغلب، پر از سروصدا است. فقط مرده‌ها و آن‌هایی که هنوز به‌دنیا نیامده‌اند می‌توانند همه‌چیز را کامل بشنوند. 📖