•کتابفروشی ارواح🌬
- استلا تو من رو میترسونی
دوباره نگاهش میکنم ، اخم میکنم : چی؟! چرا ؟!
به چشمانم نگاه میکند . صدایش جدی است : تو من رو مجبور میکنی زندگی ای رو آرزو کنم که هیچوقت نمیتونم داشته باشم .
#پنج_قدم_فاصله
•کتابفروشی ارواح🌬
به چیزهایی که از دست دادی فکر نکن ، به چیزهایی که بدست میاری فکر کن ، زندگی کن استلا
#پنج_قدم_فاصله
فقط با یک سرفه، با یک تماس کوچک، میتوانم کل زندگی اش را نابود کنم. میتوانم هر شانسی که برای گرفتن ریههای جدید دارد را از او بگیرم. میتوانم به استلا آسیب برسانم.
📖 #پنج_قدم_فاصله
او بالاخره میگوید: « اون داره برای زندهموندن میجنگه. »
و از داخل شیشه به چشمانم نگاه میکند. « نمیدونه چی انتظارش رو میکشه یا اصلا چرا داره میجنگه. یه جور غریزهست ویل. غریزش اینه که بجنگه. زنده بمونه. »
📖 #پنج_قدم_فاصله
- چرا فقط کاریکاتور میکشی؟
- به خاطر قدرتی که داره. میدونی، در ظاهر ساده و بامزه به نظر میرسن، اما درواقع، یه مشت محکم درونشون نهفتهست.
📖 #پنج_قدم_فاصله
یه نظریه هست که من خیلی دوستش دارم؛ میگه برای اینکه مرگ رو بفهمیم باید به تولد نگاه کنیم.
📖 #پنج_قدم_فاصله
آنقدر از نوع رفتارش با خودم متنفر بودم که هرگز نفهمیدم خودم هم دقیقاً مثل او هستم. اصلاً میدانم الان کجا میرود؟ میدانم چه کارهایی دوست دارد؟ آنقدر غرق زندگی خودم بودم که فراموش کردم او هم حق زندگی دارد.
📖 #پنج_قدم_فاصله
زندگی همینه ویل. قبل از اینکه حواسمون باشه، تموم میشه.
📖 #پنج_قدم_فاصله
ما به این ارتباط نیاز داریم؛ تماس فیزیکی میان ما و کسی که دوستش داریم. حس نیاز ما به این تماس به اندازهی ریههای ما به هواست :)
📖 #پنج_قدم_فاصله