هرکس گذشته را تحت سلطه درآورد، زمام آینده را در دست میگیرد و هرکس حال را تحت سلطه درآورد، زمام گذشته را در دست میگیرد. با این همه، گذشته باوجود ماهیت تغییر ناپذیرش، هیچگاه عوض نشده بود.
📖 #1984
با خود اندیشید که گذشته نه تنها تغییر یافته که در واقع ویران شده بود، زیرا وقتی که جز در حافظه ات مدرکی وجود نداشته باشد، چطور میتوانستی حتی آشکار ترین واقعیت را اثبات کنی؟
📖 #1984
یادداشت هایش را برای اوبراین مینوشت. شبیه نامه ای بیپایان بود که هیچکس آن را نمیخواند، اما شخص به خصوصی را مورد خطاب قرار میداد و همین واقعیت به آن جلوه میداد.
📖 #1984
با خودش فکر کرد که بدترین دشمن آدم، دستگاه عصبی اوست. هرلحظه امکان داشت که جسمش، افکارش را به صورت نشانه ای آشکار بروز دهد.
📖 #1984
آنها میتوانستند کردار، گفتار و پندارت را با تمام جزئیات برملا سازند؛ اما درون قلبت که حتی برای خودت هم اسرارآمیز بود، تسخیرناپذیر میماند.
📖 #1984
کتاب او را جادو میکرد، یا دقیقتر به او اطمینان میبخشید. به یک معنا حرف تازه ای برای گفتن نداشت، اما قسمتی از جذابیتش همین بود. اگر وینستون هم میتوانست افکار پراکنده اش را منظم کند، همان حرفها را میزد. محصول ذهنی مثل ذهن خودش بود؛ منتها قویتر، منظمتر و جسورانهتر.
📖 #1984
در اقلیت بودن، حتی اقلیت یک نفره که نشانهی دیوانگی نیست!
📖 #1984
در جامعهی ما، آنهایی که از همه بهتر میدانند اوضاع از چه قرار است، در دیدن تصویر واقعی دنیا از همه کورترند. به طور کلی؛ آنهایی که فهمشان بیشتر است، خودشان را هم بیشتر گول میزنند.
📖 #1984
در دفتر خاطراتت نوشته بودی که برایت اهمیتی ندارد که من دوست باشم یا دشمن، چون حداقل تو را درک میکنم و میتوانی با من حرف بزنی.
📖 #1984
انگار تا الان برخلاف مسیر آب شنا کرده بود و با وجود تقلایی که کرده، عقب تر رفته بود؛ اما حالا ناگهان تصمیم گرفته بود عقبگرد کرده و در مسیر آب شنا کند.
📖 #1984
اگر بگوییم که در سراسر تاریخ هیچ پیشرفتی از نوع مادی حاصل نشده است، مبالغه کردهایم. حتی امروز و در دوران افول، وضع یک آدم متوسط به لحاظ مادی بهتر از چند قرن گذشته است.
📖 #1984
اختراع چاپ، کنترل افکار عمومی را آسانتر کرد و فیلم و رادیو هم این روند را گسترش داد.
📖 #1984