#تاکسی_نو
روزی با مرحوم علامه (پدرم) سوار تاکسی شده و به مسجد می رفتیم. راننده تاکسی ابتدا از حضرت علامه پرسید:چرا من به کاری دستی می زنم به بن بست می رسم با این که شرایط کار همه مهیا بوده مانعی هم نیست ولی باز هم به بن بست می رسم.تعبیر خود راننده این بود که می گفت من مثل کلاف سر درگم شده ام. تاکسی نو خریدم، مشغول کار شدم باز هم ضرر می کنم. آقا فرمان پدر و مادر از تو راضی هستن؟ گفت: نه راضی نیستند. من اصلا نمی خواهم آنها را ببینم، ۲۰ سال است که با هم اختلاف داشته و رفت و آمدی نداریم ایشان فرمودند: تنها راه درست شدن کار شما این است که پدر و مادر را از خود راضی کنی تا مشکلات حل شود.
📍منبع: گلشن احباب جلد1،نورملکوت قرآن جلد1،حکایتهای حکمت آمیز
✅نهاد امامت جمعه شهرستان سرخس
✅روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر سرخس
✅ موکب فاطمه الزهرا سلام الله علیها
کسبه بلوار امام رضا علیه السلام،غربی سرخس
https://eitaa.com/mokebfatemeh