شکوه سکوت را به ارزانیِ کلام مفروش #شیخ‌بهایی

و غم مخور که چون ظلمت فراق آن روشنی دراز شد نور نیز دراز شد ظلمت کوتاه روشنی کوتاه ظلمت دراز روشنی دراز #شمس تبریزی

در عشق توام نصیحت و پند چه سود زهراب چشیده‌ام مرا قند چه سود گویند مرا که بند بر پاش نهید دیوانه دلست پای در بند چه سود #مولانا

دو عالم را به یک بار از دل تنگ برون کردیم تا جای تو باشد خوش‌ است اندر سر دیوانه سودا به شرط آن که سودای تو باشد #سعدی

مکان ها هیچ ارزشی ندارند وقتی که از وجود کسانی که دوستشان داریم خالی اند #محمود_درویش

مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما #مولانا

به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری جواب داد که آزادگان تهی دست اند #سعدی

گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن! گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم.. بشنو و باور مکن! #سجاد_سامانی

این جان و دل و دیده پیِ دیدنِ اوست جان و دل و دیده را به دیدار دهیم... #هوشنگ_ابتهاج

عقل تا جوید شتر از بهر حج رفته باشد عشق بر کوه صفا عشق آمد این دهانم را گرفت که گذر از شعر و بر شعرا برآ #مولانا

ای سراپايت سبز دست‌هايت را چون خاطره‌ای سوزان در دست‌های عاشق من بگذار و لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازش‌های لب‌های عاشق من بسپار باد ما را با خود خواهد برد. #فروغ_فرخزاد

‏این‌جا اگر چه گاه گل به زمستان خسته خار می‌شود این‌جا اگر چه روز گاه چون شب تار می‌شود اما بهار می‌شود. #سیدعلی_صالحی

ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو #مولانا

جان من و جهان من، روی سپید تو شده‌ست عاقبتم چنین شود، مرگ من و بقای تو از تو برآید از دلم، هر نفس و تنفسم من نروم ز کوی تو، تا که شوم فنای تو #مولانا

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو گوش طرب به دست تو بی تو به سر نمی شود #مولانا

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من خواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ای درد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود من جان من و جهان من زهره آسمان من آتش تو نشان من در دل همچو عود من جسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدم هیچ نبود در بین گفت من و شنود من #مولانا

تو محالی و به ممکن شدنت درگیرم من همانم که تو غمگین بشوی میمیرم🌱 #مولانا

از آتش عشق در جهان گرمی ها وز شیر جفاش در وفا نرمی ها زان ماه که خورشید از او شرمنده‌ ست بی شرم بود مرد چه بی شرمی ها #مولانا

ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو! وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو! هر چند به روزگار در می‌نگرم امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو #مولانا

من بودم و دل بود و کناری و فراغی این عشق کجا بود که ناگه به میان جست #وحشی_بافقی

چو از صبرم همه فریاد کردند چنان باشد که من فریاد کردم مرا استاد صبر است و از این رو خلاف مذهب استاد کردم #مولانا

خدایا شکرت به سبب وجود پر از فیض و رحمتت که به هر چه نگاه میکنم ، جلوه ای از نعمت های بیکرانت است که دائما تسبیح تو را میگویند✨️ صبحتون بخیر💖

گوی منی و می‌دوی در چوگان حکم من در پی تو همی ‌دوم گرچه که می‌دوانمت #مولانا

خانه آب و گل کجا خانه جان و دل کجا یا رب آرزوم شد شهر من و دیار من این دل شهر رانده در گل تیره مانده ناله کنان که ای خدا کو حشم و تبار من #مولانا