eitaa logo
🌱گیومهــ🌱
6.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
266 ویدیو
4 فایل
•|﷽| -با‌دست‌خالی‌خریدار‌دلبرم.. -از هرچه که هست باید منقطع شویم، باید برایِ او شَویم.. کپی؟آزاد🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
چهره زرد مرا بین و مرا هیچ مگو درد بی‌حد بنگر بهر خدا هیچ مگو دل پرخون بنگر چشم چو جیحون بنگر هر چه بینی بگذر چون و چرا هیچ مگو
اندر سر ما همت کاری دگر است معشوقه خوب ما نگاری دگر است
در سینه من زد شَرری آتش مستانه عشقت روزی که جهان شد همه پروانه عشقت
از دل رفته نشان می‌آید بوی آن جان و جهان می‌آید نعره و غلغله آن مستان آشکارا و نهان می‌آید
هر چه ‏به جز خيالِ او ‏قصد حريمِ دل كند ‏دَر نگشايمش به رو، ‏از دَرِ دل، برانمش
نور دو دیده منی دور مشو ز چشم من شعله سینه منی کم مکن از شرار من مُرده تَر از تنم مجو زنده کُنَش به نور هو تا همه جان شود تنم این تَنِ جانسپار من
27.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و شاید سماع حقیقی همین باشد...
+ هر چه داریم از پادشاه است - چه می گویی مرد؟ ما که چیزی نداریم! + آن هم از پادشاه است.... -بهرام بیضایی |مرگ یزدگرد
از دل عاشق برآید آفتاب نور گیرد عالمی از پیش و پس
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم.... 👤صائب تبریزی
چون تو هستی هر آن چیز که باید هست ما را...❤️ 👤سنایی
چطور می شود قلبی را پنهان کرد که این همه عاشق است... 👤رضا بروسان
+ هر چه داریم از پادشاه است - چه می گویی مرد؟ ما که چیزی نداریم! + آن هم از پادشاه است.... -بهرام بیضایی |مرگ یزدگرد
چون تو هستی هر آن چیز که باید هست ما را...❤️ 👤سنایی
نیست ز نفس ما مگر نقش و نشان سایه‌ای چون به خم دو زلف تست مسکن و جای نفس ما
این جهان با توخوش است و آن جهان با تو خوش است این جهان بی‌من مباش و آن جهان بی‌من مرو
جز توکل جز که تسلیم تمام در غم و راحت همه مکرست و دام
جان پروانه میان می‌بندد شمع روشن به میان می‌آید آفتابی که ز ما پنهان بود سوی ما نورفشان می‌آید
ور خضروار قلاووز شوی تا لب چشمه حیوان چه شود ور ز خوان کرم و نعمت تو زنده گردد دو سه مهمان چه شود
سلام بر زمینی که برای صلح آفریده شد و هیچ روزی رویِ صلح ندید...
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید من شبم تو ماه من بر آسْمانْ بی‌من مرو
درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما
چو تو پنهان شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو
گر من به غمِ عشقِ تو نسپارم دل دل را چه کنم؟! بهر چه می دارم دل؟!
گر شود عالم نگارستان، نگار من یکی است