گردشی دیدم از آن چشمِ فروغی که مرا
هیچ حاجت به در خانهٔ خمار نماند...
#فروغی_بسطامی🌱
ما یک شراب کهنه بدهکار دلبریم
گرگیم و سال هاست کسی را نمی دریم
#حسین_شیردل🌱
باز هم صبح شد ، از پنجره ی احساسم
نورِ عشقِ تو بر این سینه ی من می تابد…
#مجتبیخوشزبان
#صبحتون_بخیر🌱
شاید از من دل برید اما فراموشم نکرد
زندگی جز شاید و اما چه دارد با خودش؟
#محمدحسن_جمشیدی🌱
اونجا که فاضل نظری میگه
نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را!
چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را🌱