eitaa logo
🌱گیومهــ🌱
6.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
276 ویدیو
4 فایل
•|﷽| -با‌دست‌خالی‌خریدار‌دلبرم.. -از هرچه که هست باید منقطع شویم، باید برایِ او شَویم.. کپی؟آزاد🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مرا نگـاه! که چشم از تـو بر نمیدارم تو را نگـاه! که از دیدنـم گـریـزانی...🌱🫀 ᝰ@giioomeh🔗
. ‌ هَر وقت حس کرد؎ تَنهایی، برگرد پشتِ سَرتو ببین! مَنو میبینی که مُحکمتر از هَمیشه پُشتت وایسادَم‌...🌱🫀 ‌ ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 'وجـودِت' آرامشِ روحِ مَنه ..!🌱🫀 ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مَـن‌یِه‌طُوری‌بِه‌تـــُــوفِکر‌می‌کُنَم، کِـه‌حَتی‌مَجــنون بِه‌لِیلــی‌هَم‌این‌طُوری‌‌فِکر نِمی‌کَرد!...🌱🫀 ᝰ@giioomeh🔗
#ᖘᥲɾ੮11 " 🌱🫀" بچم انگار هنوز باور نکرده. - جدی میگی یا سرکارم میزاری؟ دستشو گرفتم و به سمت پذیرایی کشوندم. - جدی میگم، پس رها کجاست؟ نیوردیش! - امروز جواب کنکورش میاد، دل تو دلش نیست. - عزیزم، حس و حالش رو درک میکنم، یادمه خودمم کلی استرس داشتم. - تو که اصلا استرس نداشتی یادمه تا خود صبح با دوستات بیرون بودی. - خب برا استرسم بیرون رفته بودم دیگه! میخواستم حواسمو پرت کنم. - عه که اینطور. شربت و شیرینی جلوش گرفتم. - بفرما پسر عمو. یه تیکه از شیرینی رو برداشت. - خودت درست کردی؟ - نه من اصلا وقت سر خاروندن ندارم، چه برسه شیرینی درست کنم، از صبح تا شب درحال طراحیم. سری تکون داد. - بخدا منم بیچاره شدم، یه طرح ساختمون رو باید تا آخر هفته کامل کنم، هنوز هیچ غلطی نکردم. - تا آخر هفته که چیزی نمونده، از الان بشین کاملش کن با کدوم استاد داری؟ @giioomeh🔗
. #ᖘᥲɾ੮12 " 🌱🫀" - استاد ملکی، چقدرم روی حضور و غیاب حساسه، یکی از پسرا جلسه چهارمی بود که میومد از کلاس بیرونش انداختش، بیچاره هر چی گفت تو حذف و اضافه درسش رو برداشته برا همین سه جلسه قبلی نبوده حرفش رو باور نکرد. - باید بره پیش کارشناس رشتتون اعتراض بزنه. سری تکون داد. - مشکل اینجاست که شوهر کارشناس رشته معماریه. - خب چه بهتر زنش میتونه بگه که خودش براش انتخاب واحد کرده. - والا اینا اینقدر عقده این، حالا بهش گفتیم بره صحبت کنه، انشاالله که حذفش نکنن. - انشاالله، استاد منم مظفریه! خیلی رو مخه. - اوف چرا قبل انتخاب واحد از من سوال نپرسیدی؟ مزخرف ترین استاد دانشگاس. لبمو جمع کردم. - متاسفانه تازه عضو گروه معرفی استادا شدم، اگه زودتر میدیدم بچه ها اطلاعات همه استادا رو گذاشتن، انتخاب نمیکردم. - چرا حذفش نمیکنی؟ درس مهمیه، پیش نیاز درسای ترم بعدمه، اینجوری خیلی عقب میوفتم. - حالا اگه یه وقت مشکلی برات پیش اومد بهم بگو، یه جوری برات حلش میکنم. ادامه در پارت بعدی👇 ᝰ@giioomeh🔗
. .     دلبَــــرحـرف که میزنــیِ..     میپرسـم‌چِقـد دوسَــم داریِ..؟     وتــــوُ تا انتهایِ دوسـت داشتن میـریِ..     مـن احمـقِ نیستـم..!     ازتَکـرر عاشقانهِ صُحبـت هایَت     حَـظ میکنـم..!🌱🫀 ♥️ ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
. تو را "دوست دارم" همانگونه که آفتاب قبلِ صبح را...♥️🌱 🌹 ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‹ عشق قلیانی‌ست با طعمِ خوشِ نعنا دو سیب؛ می‌کشی آزاد باشی.. مبتلا‌تر می‌شوی!:)🌱🫀› ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. در وصفِ آغوشِ تو میشه گفت « نقطه ی امنِ زندگی » .. 🫂 که توی حال بد ، توی سختی و فشار ، توی ترس و نا اُمیدی .. میشه بهش پناه برد و برای چند دقیقه از همه احوالاتِ بد دنیا ، دور شد .. آره ، بغلِ تو همون چیزیه که واسه ادامه زندگی بهش نیاز دارم ، که دووم بیارم و ادامه و بدم 🫂🌱 ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. می بوسمت اگر چه ، حال دلم با بوسه آرام نمیشود ... دیوانه میخواهمت سرمست عاشق “رسوا “ مشتاقِ آغوش ڪنار عطرِ خوشِ بے تابے ...🌱🫀 ‎‌‌ ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⠀‌ "تُو" دَقیقاً هَمان یِکنَفری هَستی کِه دِلم میخواهَد پا به پایَش پیر شَوم...! تُو هَمان یاری هَستی که شَهریار میگویَد "بِدونِ وجودَش شَهر ارزشِ دیدَن را هَم ندارد"💍♥️🌱 ᝰ@giioomeh🔗
. باز میپرسی چطور اینگونه شاعر شد دلت؟ تو دلت را جای من بگذار، شاعر می شود♥️ ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ᖘᥲɾ੮13 " 🌱🫀" تند تند از پله ها پایین اومدم که مامان گفت: - آیسو مواظب باش زمین نخوری. کلافه گفتم: - مامان چرا بیدارم نکردی خواب افتادم! نیم ساعت دیگه کلاسم شروع میشه تو این ترافیک چطوری برسم؟ - مگه صبح کلاس نداشتی؟ تابلوم رو تو اون یکی دستم جابه جا کردم. - چرا ولی یک هفته است جابه جا شده. - سعی میکنم زود برسونمت، فوقش چند دقیقه دیر میرسی. - مامان این استادش با من لجه، فقط منتظر بهونه از سمت منه که جلو همه مسخرم کنه. سوییچ رو دستم داد. - ماشینو از پارکینگ بیرون بیار، من زود اماده میشم. - اوکیه. سریع و سه از خونه بیرون زدم و خواستم ماشین رو از پارکینگ بیرون بیارم که یکی جلوی درب پارک کرده بود، عصبی دو تا بوق زدم که صاحبش سریع خودش رو رسوند و با دیدن من گفت: - یه چند دقیقه صبر کن. - آقای محترم من عجله دارم، لطفا ماشینتون رو سریع جای دیگه پارک کنید. - و اگه پارک نکنم؟ - دهنتو سرویس میکنم. با صدای مامان سریع به سمتش چرخیدم. @giioomeh🔗
#ᖘᥲɾ੮14 " 🌱🫀" ایول به مامان وقتی عصبی میشه چه جذاب میشه، پسره از ترسش سریع سوار ماشین شد و جابه جاش کرد. - میشه من رانندگی کنم؟ سری تکون داد. - اره ولی مثل سری قبلی اینقدر سرعت رانندگی نکن. - چشم، سعیمو میکنم ولی قول نمیدم. - آیسو اگه بخوای همچنان سرعت رانندگی کنی نمیزارم بابات برات ماشین بخره. غرغرکنان حرکت کردم. - مامان، چه ربطی داره آخه؟ مقنعه اش رو مرتب کرد. - بلایی سرت بیاد هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم. - این همه دختر پسر سرعت میرونن، هیچکس چیزیش نمیشه، الکی بزرگش میکنی. - پسر همسایه رو یادت نیست؟ بیچاره سه ماه تو کما بود، خدا به خانواده اش رحم کرد زنده موند. - مامان من حواسم جمعه. نوچی کرد که گفتم: - باشه- باشه اصلا آروم میرم ببین؟ حالا به بابا بگو برام بخره. خندید. - منو بچه فرض کردی، تا یه مدت زیر نظرت میگیرم اگه دیدم رانندگیت خوب شد که ماشینو میخرم اگه نه که خبری از ماشین نیست. کشدار گفتم: - مامان. - اینقدر مامان مامان نکن، همینجا بزن کنار جلو دانشگاه شلوغه، جای پارک گیرت نمیاد. با دیدن ساعت گفتم: - ای وای از بس گفتی آروم برو، ده دقیقه از کلاسم گذشته، عمرا راهم بده... ادامه در پارت بعدی👇 ᝰ@giioomeh🔗
. همیشه قصه شب در همین خلاصه شده‌ست تو غرق خوابی و من غرق آرزوی توام🌱 ♥️ ᝰ@giioomeh🔗
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
. ‌‌‌‌‌هر صبح از نگاهت عشـق را میشـود بوسہ بوسہ نوشیـــد...♥️🌱 ♥️ ᝰ@giioomeh🔗