راهشان را جدا کردند
قاصدکها
وقتی علفزارها در اندوه جنگل
لب به آب نزدند ؛
راه دوری نرو
همینجا درختان را
یکییکی از آسمان انداختند
و نهالها از مصیبت بزرگ
دیگر سبز نشدند
کاش میشد
دست درختان را گرفت و رفت
جایی که
پروانهها شادی را
فراموش نکرده باشند
دشتها آواز باران بخوانند
جنگلها دستشان
به ابرها برسد
و آفتاب لای ابرها برقصد
هنوز قاصدکها را
منتظر نشستهام
شعر :#سیده_مریم_وهابی
با تشکر از ارسال کننده
#پرچکوه
#قزوین
#گیلان_زیبا
✔️به گیلان زیبا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/913178839Cfe72f1682b