هدایت شده از سفیران فاطمیه
#مهـــــدیجان❤️
مـا همـانیـم که از عشـق تـو غفلـت ڪردیـم
بـا همه آدمیـان غیـر تـو خلـوت ڪردیـم...
سـال هـا مے گـذرد، #منتظـری بـرگـردیـم
و مشخص شده ماییم که #غیبت ڪردیم
🌿 #اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج🌿
✨یا صاحب الزمان مولای مهـ❤️ـربانم✨
به تــو که می رسم؛
مکث می کنم..
انگار در زیبایی ات
چیزی جا گذاشته ام ..
مثلا" در صدایت؛ آرامش ...
یا در چشم هایت؛ زندگی ...
#شهیدحزبالله_حسن_الفقیه
#رسم_خوبان
مجتبی وقتی به نماز میایستاد دوست نداشت با عجله بخواند، نمازش معمولا طول میکشید، اگر در جاده بودیم همیشه در ماشین مقداری تنقلات می گذاشت تا کسی به طولانی شدن نمازش اعتراض نکند.
اوایل زندگی روز تولدش را سال خمسی قرار داده بود اما بعدها آن را به بیست و سوم ماه مبارک رمضان تغییر داد. با اینکه از حقوقش چیزی نمیماند اما همان اندک را هم حساب میکرد.
دلداده اهل بیت (ع) بود. در روزهای ولادت شیرینی میگرفت و برای اهل خانه میآورد و یا در پادگان بین سربازان پخش میکرد.
در کارهایش نظم خاصی داشت. همه مسایلش همیشه سر جای خودش بود. وقتی هم از ماموریت برمیگشت ساکش آنقدر مرتب بود که انگار تازه میخواهد به ماموریت برود.
عادت داشت در پایان هر دوره از سربازان میخواست که از او انتقاد کنند تا اگر عیبی در کارش هست برطرف کند. روزی یکی از سربازان گفت: «همه چیزتان خوب است، فقط چرا اگر دوتا سرباز باهم دعوا کنند، کتک زده و کتک خورده را تنبیه میکنید؟» مجتبی لبخندی چاشنی لبهایش کرد و گفت: «میخواهم که هر دو دیگر سراغ دعوا نروند.»
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب
ولادت : ۱۳۵۶/۳/۸ جهرم ، فارس
شهادت : ۱۳۹۵/۱/۲۱ حلب ، سوریه
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی :
خطاب بہ خواهران و برادران مجاهدم :
اگر خیمهٔ جمهورے اسلامے آسیب ببیند
بیت الحرام و قرآن آسیب خواهد دید.