eitaa logo
💜دخترونه ➬
2.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
224 فایل
من یک دختـ♕ـر هستمツ 💞(: من نه عــاشــق هستم ... ونه محتاج نگاهی که بلغزد برمن من خودم هستم ویک حس غریب که به صد عشق وهوس می ارزد
مشاهده در ایتا
دانلود
🤣🤣🤣 فقط همین مونده بود.. تو زندگیم دخالت کنید😕😕 این چه وضعیه😖 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━ 🐰@Girls_City|•° ┗━━━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😁😁 دختر یعنی شیک بودن💕💕 درس‌خوندنتم باید شیک باشه دختر🤓😁 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━ 🐰@Girls_City|•° ┗━━━━━━━━━
مخصوص شاگرد اول های کلاس😉
سلام‌ رفقا👋🏼 احوالتون چطوره؟ 🙂 باتوجه ب پیامایی که به تازگی برامون در ناشناس نوشتید👌🏽😌 میخوایم بدونیم🧐 چند تا توی کانالمون داریم😂💪🏼 پس برای راحت تر شدن کارمون🚶🏽‍♂ این لینک رو تشکیل دادیم تا توش بتونید نظراتتون را بگین:) https://EitaaBot.ir/poll/3qdc?eitaafly راستیی حتما بگیناا😍 منتظریم رفقای‌جااان💕!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😎💕 ازون استوری ها دخترونه خیلی خیلی دلبر براتون آوردم 😍 زود بزار استوری 😇مطمئن باش دو دقیقه دیگه نصف رفیقات همین رو استوری می گذارن🥰 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━ 🐰@Girls_City|•° ┗━━━━━━━━
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیا عاشق رنگ زردن؟🤔 بدویین 🏃‍♀️🏃‍♀️🏃‍♀️ یک لباس خوشگل لیمویی🍋 برای ایتا تون آوردم که با خودتون ست بشه 😍 پس زود لباس ایتا تون رو عوض کنید 😇 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━ 🐰@Girls_City|•° ┗━━━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
٨٢
٨٣
٨٤
٨٥
٨٦
ترتیب صفحات اصلاح شد😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچی نمیگم.. خودتون ببینید😋😋 به این میگن آشپزی دخترونه🥰🥰 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━ 🐰@Girls_City|•° ┗━━━━━━━━━
صبح شده🌥.. بابا چرا بلند نمیشه کاسه شیر رو بده به دستم💔💔💔
رفته بود مسجد..🕌 قدم قدم میرفت.. تا به در خانه رسید.. ناگهان در بسته شد..😕😕
صورت خونی.. اشک پنهانی😢😢 خونۀ بی صدا...
می‌ترسم😰.. خونه خیلی شلوغ شده.. اما بابا آرومه.. تنهایی درد میکشه😔💔
موقـــع افطار.. یه لیــوان شیر و دوتــا خرما بیشتر نمیخورد🥛! امــا لبخندی که بهمــون میزد.. دستــی که روی سرمون میکشیــد.. و حرف هایی که باهـــامون میزد.. حس خیــــلی خوبی بهمون منتقل میکـــرد!🌿- درستـــه که یک نفر بود ولــی جای یه لشکرو نفرو تــوی خــونه پرمیکرد👥 نــه که زیاد حــرف بزنه نه.. فقــط حس بودنش.. مهربــونیاش.. عبادتاش.. بازی کردنش باما.. و.. باعــث میشد توی خونــه نقش خیــلی مهمی داشته باشه👌🏽! حــالا که ماه رمضــون شـده بود.. بیشتر عبادت میکــرد🌿 امــا بازم اگــه نبود دلمون قرار نداشت:) اصلــا کـل زندگیمون به بــودنش وابسته بــود.. حــالا که بــود ولی.. نه عبــادت میکرد نــه باهامــون بازی میکرد🙁! حتـــی اصلا لبخنــدم نمیزد.. نـــه اینکه نخوادا.. نمیتونســت! گــوشه خونه خوابیــده بودو نالــه میکرد💔! هممون ناراحــتش بودیم دلمون میخواســت گریــه کنیم😭 ولی خب با دیدن گریــمون ناراحــت میشد بغــض توی گلــوم بود و هیچــی نمیگفتم.. فقط بهــش لبخند میزدم و از خــدا میخواستم دوبــاره بتونه سر سفره افطــار کنارمون بشیــنه💔
وکاســه‌های‌شیری‌که‌آرام‌آرام... شـــور‌میشد!💔
اشــک‌بـچه‌های‌یتیـم‌کوفــه.. که‌قطـره‌قطـره‌تـوی‌کاســه‌های‌شیر‌میریخت:) اصـلا‌ترکیب‌قشنگـی‌نبود💔"
بابــا‌.. امـشب‌نماز‌شـب‌نمیخونی؟! سحـری‌نمیخوری؟! نگــاهمون‌نمیکنی؟! ترخــدا‌از‌کـنار‌خـونه‌بلند‌شو.. مـن‌دیگه‌طاقتم‌سر‌کشیـده‌😭! بلند‌شو💔
چشــم‌هایی‌که‌به‌در‌دوختـه‌شده‌بودند👀 امــا‌نمیآمد💔!
بعـد‌از‌آن‌ضربــت‌ بـچه‌های‌کوفـه‌فهمیدند.. چه‌کسـی‌غذا‌می‌آورده‌است!💔
قلـاف‌همان‌شمشیر🗡 محکـم‌به‌پهلوی‌مـادرم‌خورد..!😭
امشبــش‌با‌بقیـه‌شب‌ها‌فـرق‌میکرد.. اشــک‌میریخت‌و‌ذکر‌میگفت! بقیـه‌شب‌هارا‌بیشتر‌دوست‌داشتم💔!
طبـیب‌ها‌گفتـه‌بودند‌برایـش‌شیـر‌بیاورید🥛 امـاانگاردستی‌آن‌ضربه‌رازده‌بودکه‌شیر‌هم‌کـار‌ساز‌نبود💔