#جنگ_به_روایت_تصویر
✍ عکاس نوشت :
گاهی اوقات که در میان عکسهای جنگم پرسه میزنم، به چیزهای جدیدی بر میخورم که حیرتم را بر میانگیزد. اتفاقاتی که با گذشت زمان برایم شگفتانگیز و یا قابل درک نیستند....
در چله تابستانِ مهران، زیر آفتاب سوزان، که هنوز بعداز سیو چند سال، گرمای شدید آن از داخل عکس صورتم را میسوزاند، آنها به راحتی روی سینهٔ خاکریز دراز می کشیدند و خستگی شبِ گذشته را در چند دقیقه به در می کردند. بدون هیچ انتظار و غرزدنی شب را به روز و روز را شب میکردند....!
آنها آقازاده نبودند، بزرگزاده بودند،
آدمهای عجیب و غریبی که عکسهای من،
حقیقتِ آنها را کاهش داده است...
مرداد ماه ۱۳۶۱
ایلام، غرب موسیان
#قهرمانان_وطن
https://eitaa.com/gmb110
#جنگ_به_روایت_تصویر
عکسی که میبینید در جبههی خوزستان گرفته شده است و احتمالا مربوط به سالهای اول دفاع مقدس است. پیرمردی بسیجی ، با یک قبضه سلاح ژ-3 ، خسته و خاکآلود، روی زمین نشسته است. پیرمرد، کولهای به همراه دارد که چندین عدد خمپارهی شصت میلیمتری در آن قرار دارد. نکتهی قابل توجه، یک عدد پرتقال است که پیرمرد آن را روی پرهی خمپاره های مرگبار گذاشته است. ظاهرا هنگام استراحت نیروها، بین آنها پرتقال توزیع شده است و پیرمرد قبل از آنکه فرصت خوردن آن را پیدا کند، به دامِ عکاس افتاده . این پیرمرد بسیجی، اگر در طول جنگ شهید نشده باشد، امروز به احتمال زیاد، دیگر در قید حیات نیست. شادی روح او و همه همرزمان بسیجیاش "صلوات"
#دفاع_مقدس
🥀 شهدا واقعا" شرمنده ایم 😔
https://eitaa.com/gmb110
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلک
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸