eitaa logo
گفتمان
300 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
10.5هزار ویدیو
306 فایل
اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد می­شود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. (امام خامنه‌ای) ارتباط با مدیر @Hasan_A_T
مشاهده در ایتا
دانلود
*الله اکبر* *🇮🇷 مهمترین بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی* *📢👈 جز معدودی بقیّه‌ی ائمّه با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان «جهاد تبیین» بود.* *📢👈 جهاد یعنی تلاش در مقابله‌ی با دشمن؛ هر تلاشی جهاد نیست. منطق اسلامی جهاد آن [کاری] است که در مقابل دشمن انجام میگیرد.* *📢👈 شما [اگر] کار اقتصادی بکنید برای مقابله‌ی با دشمن، میشود👈جهاد* *📢👈کار علمی و تحقیقی بکنید برای مقابله‌ی با دشمن، میشود👈 جهاد* *📢👈حرف بزنید، تبیین کنید برای خنثی‌کردن وسوسه‌ی دشمن، میشود 👈جهاد.* *📢👈مهم این است که 👈ما عرصه‌ی جهاد را تشخیص بدهیم که در هر زمانی در چه عرصه‌ای باید جهاد کرد؛ این خیلی مهم است.* *📢👈اگر روشنگری بود، همه‌ی این عرصه‌های گوناگون در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد و مردان خودشان را پیدا خواهند کرد.* *👈 هوشیار باشید و بصیرت دینی وسیاسی خود را افزایش دهید👈وجود جبهه شیطانی با هزاران متخصّص هنر و رسانه و ارتباطات و با پشتیبانی انبوه مالی و امنیّتی برای تضعیف ایمان مردم وبرگرداندن افکار مردم در تلاش هستند.* *🔍 سخنان سند حقانیت و دلگرمی من و شماست🍒🍒🍒* ♻️♻️کانال اهل‌البصر 🆔https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f 🆔https://chat.whatsapp.com/DjoZVDwcVs270XQ8jgadF4 🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
حکایت را بخوانید👇 🔶 مثل دلقک فرعون ما را بپذیر پیشنهاد علامه وقتى حضرت موسى با برادرشان هارون براى دعوت فرعون آمده بود، يك لباس شبانى [چوپانی] پوشيده بودند و يك چوبدستى دستشان بود، آمده بودند به دربار فرعون. خدمه دربار پرسيدند: شما كه هستيد و اين‌جا چه كار داريد؟ موسي گفت: من پيغمبر خدا هستم و آمده‌‏ام فرعون را دعوت كنم. خدمه دربار به آنها خنديدند و گفتند: از اينجا برويد. فردا حضرت موسى با هارون باز به دربار فرعون آمدند و همين جريان تكرار شد. در روايت نقل شده كه آنها چهل روز به دربار فرعون مى ‏آمدند اما كسى راهشان نمى‏‌داد. فرعون دلقكى داشت كه وقتى خسته مي‌شد، برايش بازى در مى ‏آورد و او را مى‌‏خنداند. اين دلقك چند بار در راه رفتن به دربار ‏ديده بود كه چوپانى ايستاده و چوبي در دستش است و مى‏گويد: من پيغمبر خدا هستم و آمده‌ام فرعون را دعوت كنم. يك روز اين دلقك لباس چوپانى پوشيد و چوبي به دست گرفت و به كاخ فرعون رفت و جلوى فرعون ايستاد. فرعون پرسيد: اين چه لباسى است كه پوشيده‌اى؟ دلقك گفت: من پيغمبرم؛ آمده‌ام تو را دعوت كنم. فرعون و اطرافيانش به خنده افتادند و اين يكى از سوژه‏‌هاى خنديدن فرعون شد و هر روز اين لباس را مى‌‏پوشيد و مى‏‌آمد به دربار و مي‌گفت: من پيغمبرم و آمده‌ام تو را دعوت كنم؛ يا قبول كن، يا عذاب نازل مى‏‌شود. درباريان هم مى‏‌خنديدند. بالاخره يك روز فرعون گفت: اين حرف را از كجا ياد گرفته‌اى؟ دلقك گفت: كسى هست كه مى‏‌آمد مقابل دربار و اين حرف‌ها را مي‌گفت. فرعون گفت: بگوييد خودش بيايد تا او را ببينيم. اين جريان زمينه‏ اى شد كه موسى را به كاخ فرعون راه دادند. فرعون به موسي و هارون اجازه داد تا آنها را ببينند و بخندند. وقتى عذاب بر فرعونيان نازل شد و همه آنها غرق شدند، خطاب رسيد كه اين دلقك را نجات دهيد. فرشته‏ ها گفتند: اين هم از اصحاب فرعون و كافر است. خطاب آمد كه اين لباس دوست ما را مى‌‏پوشيد و اداى دوست ما را در مى‏ آورد. معنای این حرف این است كه گاهى ادا درآوردن هم مطلوب است... خدايا! ... ما را مثل دلقك فرعون ببخش؛ آخر ما هم لباس دوست تو را مى‌‏پوشيم؛ ما هم دم از امام حسين مى‏‌زنيم.... (علامه مصباح یزدی، عرفه 1385) ---- خدایا! ما چند روز ادای آدم‌حسابیها را در می‌آریم. میآییم قاتی دوستای خوبت، زائرای حسینت. همین قدر کم رو از ما بپذیر. 🆔https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f 🆔https://chat.whatsapp.com/DjoZVDwcVs270XQ8jgadF4 🆔https://splus.ir/joinchannel/D9nuoxI1SGh0BpraOgeZLskK