✳ این پیام همیشگی شهیدان است!
🔻 #مقام_معظم_رهبری: مهم این است که ما به این توجّه کنیم که پیام شهیدان به ما چیست؛ این مهم است. وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛ این پیام شهیدان است. امروز همهی تلاش دشمنان ملّت ایران در #جنگ_نرم چیست؟ این است که ملّت ایران را اندوهگین و #ناامید و ترسیده و مانند اینها بکنند، وادار کنند ملّت ایران را که از ورود در میدان بترسد، مأیوس باشد؛ پیام شهدا نقطهی مقابل این است: اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛ خوف و حزن برداشته است در میدان شهادت.
🔸 این پیام، پیام روز اوّل شهیدان نیست که خیال کنیم مثلاً ۳۰ سال، ۳۵ سال است شهید شده؛ نه، این پیام، پیام همیشگی شهیدان است؛ یعنی آنها در جوار قدس الهی و نعمت الهی هم که هستند، مرتّب دارند به ما پیام میدهند، بشارت میدهند: وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛ این پیام شهدا است. اگر وارد میدان مبارزه بشویم -یعنی همان چیزی که دشمنان ما از آن میترسند و واهمه دارند- باید بدانیم که خدای متعال بیم و ترس و اندوه را از ما دور میکند. ۱۳۹۷/۱۲/۰۶
پ.ن: ۷ آذر؛ سالروز شهادت دانشمند فرهیخته #محسن_فخریزاده
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🍃🌹🌸🌹🍃
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهل_امت #ظهور
🆔 https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
🆔@ahlolbasar1913
🆔 https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄
✳️ ۲۵ سال کارش همین بود!
🔻 دکتر، سرش را پایین انداخت و گفت: متأسفم. ترکش به نخاع شما خورده و فلج شدهاید! چند روزی در بیمارستان ماندم. بعد از آن، خانوادهام آمدند و مرا بردند.
🔸 اوایل فروردین زنگ خانه را زدند. همسرم رفت و در را باز کرد. صدای آشنایی به گوشم خورد. آمد توی اتاق. درست میدیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود. با دستهای گرمش مرا به آغوش کشید و چندبار بوسید. با آن همه مشغله چند ساعت با هم گپ زدیم. بعد به همسرم گفت: تصمیم گرفتهام اول هر سال بیایم و به ناصر خدمت کنم.
🔺 دقیقا ۲۵ سال این کارش بود. اول هر سال به کرمان میآمد، سری به پدر و مادرش میزد و بعد از دو سه روز میآمد و پرستارم میشد، غذا درست میکرد و حمامم میبرد. هم خوشحال بودم که فرماندهام کنارم هست؛ هم ناراحت که برایش مزاحمت درست کردهام. خدا خیرش دهد!
📢 راوی: جانباز شهید ناصر توبهایها
📚 برگرفته از کتاب #سیمای_سلیمانی
📖 صفحات ۳۲ و ۳۳
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #جان_فدا #قاسم_سلیمانی
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ سلیمانی اسرائیل را حبس کرد!
🔻 وقتی سردار سلیمانی وارد میدان جنگ با صهیونیستها شد، فلسطینیها با سنگ میجنگیدند. او کاری کرد که امروزه غزه، کرانهی باختری و شمال فلسطین، میدان فوران آتش برضد صهیونیستهاست؛ به طوری که دور خود دیوار کشیدند. سلیمانی، اسرائیل را حبس کرد. او در جنگ لبنان برابر صهیونیستها، مستقیماً در میدان بود. زندگیِ در خطر، هنر او بود. او در مدیترانه ایستاد تا مسلمانان تهدید نشوند. او سیاست آمریکاییها را برای خاورمیانهی جدید شکست داد. سردار سلیمانی آنقدر قدرت ساخت که اگر صهیونیستها بیخ مرزشان کمی گوش شنوا داشته باشند، زبان ایرانیها، حجازیها، لبنانیها و پاکستانیها را خواهند شنید!
📚 از کتاب #سیمای_سلیمانی
📖 ص ۷۵
👤 راوی: سردار حسین سلامی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #جان_فدا #قاسم_سلیمانی
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ سلیمانی اسرائیل را حبس کرد!
🔻 وقتی سردار سلیمانی وارد میدان جنگ با صهیونیستها شد، فلسطینیها با سنگ میجنگیدند. او کاری کرد که امروزه غزه، کرانهی باختری و شمال فلسطین، میدان فوران آتش برضد صهیونیستهاست؛ به طوری که دور خود دیوار کشیدند. سلیمانی، اسرائیل را حبس کرد. او در جنگ لبنان برابر صهیونیستها، مستقیماً در میدان بود. زندگیِ در خطر، هنر او بود. او در مدیترانه ایستاد تا مسلمانان تهدید نشوند. او سیاست آمریکاییها را برای خاورمیانهی جدید شکست داد. سردار سلیمانی آنقدر قدرت ساخت که اگر صهیونیستها بیخ مرزشان کمی گوش شنوا داشته باشند، زبان ایرانیها، حجازیها، لبنانیها و پاکستانیها را خواهند شنید!
📚 از کتاب #سیمای_سلیمانی
📖 ص ۷۵
👤 راوی: سردار حسین سلامی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #جان_فدا #قاسم_سلیمانی
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ فرمانده لباس نیروها را شُست!
🔻 گروهان سلمان در یکی از مناطق اطراف خرمشهر و در حاشیهی رودخانهی بهمنشیر مستقر بود. يك روز سید، فرغونی به دست گرفت! بعد به بچههای گروهان گفت: هر کس لباس کثیف برای شستوشو داره داخل فرغون بریزه!
🔸 کلی لباس جمع شد. البته بچهها سید را تنها نگذاشتند. همراه سید برای شستن لباسها به راه افتادیم. مسافت نسبتا زیادی راه رفتیم. وقتی به کنار تانکر آب رسیدیم، سید هر کدام از بچهها را مسئول انجام کاری کرد؛ یکی آتش درست کرد، یکی آب تانکر را در ظرف حلبی میریخت تا آب را گرم کند. یکی هم آب گرم را به شخص شوینده که خود سید بود، میرساند.
🔺 هر کاری کردیم قبول نکرد. خودش شروع به شستن لباسها کرد. چند نفر هم کمک او لباسها را آب میکشیدند. در نهایت یکی از بچهها که هیکل ورزشکاری داشت لباسها را میچلاند و در لگن قرار میداد تا آنها را پهن کنند. سید آن زمان فرمانده گروهان سلمان بود. آن روز بیش از هشتاد قطعه لباس را شست. این کار زمان زیادی هم طول کشید. این نحوهی برخورد و این افتادگی او بود که سید را محبوب قلبها کرده بود.
📚 برگرفته از کتاب #علمدار | زندگینامه و خاطرات سردار شهید #سیدمجتبی_علمدار
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳ کسی که برای خدا کار کنه نیازی به دیدهشدن نداره!
🔻 یک بار، یک تقدیرنامه براش فرستاده بودند. خیلی ناراحت شد و بههم ریخت. گفتم: داداش چه اشکالی داره این چیزها؟ چرا تو از تعریف دیگران، برآشفته میشی؟ بالاخره تعریف از خوبیها، یعنی ترویج اون خوبیها. گفت: خواهر خوبم! من تو زندگی دنبال یه هدف بزرگم و اون هم خداست. کسی که طرف حسابش خدا باشه و برای خدا کار کنه، نیازی به سروصدا راهانداختن و دیدهشدن نداره. ساکت شد. داشتم نگاهش میکردم. انگار تا حرفش بیشتر جا بیفتد، ادامه داد: این تعریف و تقدیرها، انسان رو در رسیدن به هدف بزرگ، کوچیک و سست میکنه؛ انسان رو میکشونه به سمت وادی کثیف و تاریک #خودخواهی و #خودپرستی؛ ما برای #خداپرستی خلق شدیم، نه این چیزهای حقیر!
📝 خاطرهای از #شهید_امیر_رفیعی به روایت خواهر شهید
📚 از کتاب #بهشت_احزان
📖 صفحات ۲۱۰ و ۲۱۱
👤 #سعید_عاکف
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
💬 حرف حساب: یاد این جمله از #حاج_قاسم افتادم که فرمودند: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آن کس که باید ببیند، میبیند...
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ بعد از شهدا ما چه کردیم...؟
🔻 ...از آنجا به خانهی شهید منصور احمدیپور رفتیم. منصور قبل از اینکه به واحد بیاید، محافظ حاجآقارضا فاضلیان، و بهشدت متأثر از آموزههای اخلاقی حاجآقا بود و در عرفان مراتب بالایی داشت. قبل از شهادتش، خدا به او یک نوزاد دختر داده بود. علی آقا (شهید علی چیتسازیان) نوزاد منصور را بغل گرفت و با صدای بلند، هایهای گریه کرد و گفت: «ما که با پدران این بچهها زندگی کردیم، باید فردای قیامت جواب اینها را بدهیم که بعد از شهادت پدرانشان چه کردیم و کتاب زندگی ما چگونه بسته میشود. با خدمت به شهدا و راه شهدا؟ یا خیانت به آنها و آرمانشان؟» این جملات را که میگفت، مثل بچهیتیمها همهی سرها پایین بود و اشکها جاری.
📚 از کتاب «هفتاد و دومین غواص» | خاطرات جانباز کریم مطهری، فرمانده گردان غواصی جعفر طیار
📖 صفحات ۲۶۲ و ۲۶۲
👤 نوشته #حمید_حسام
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳ دو ساعت در برف پشت در نشسته بود!
🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان #شهید_علیاصغر_ارسنجانی میگوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمهشب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علیاصغر را جلوی خانهشان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علیاصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بیمقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی اینگونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقهی عملیاتی شلمچه به شهادت میرسد و همچون مادر بینشان سادات، زهرای مرضیه (س) بینشان میشود.
📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علیاصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی
📚 برگرفته از کتاب #صراط_الرحمة | سیرهی علما و شهدا در احترام به والدین
📖 صفحات ۶۶ و ۶۷
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #اخلاق #احترام_به_والدین
🌏#اهلالبصر در ایتا👇👇
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ چند قدم برای پاسداری از این حرم برداشتهایم؟
🔻 روحانی شهید علیاصغر نادری جهرمی در آخرین روزهای پیش از شهادتش، در وصیتنامهاش نوشته است: «از مقدار مبلغی که در بانک، قرض الحسنه و نزد دیگران دارم، ده هزار تومان به مدرسه علمیه شهید آیت الله دستغیب و ده هزار تومان به مدرسه فیضیه قم بدهید. من این مقدار شهریه را از امام زمان (عج) گرفتهام و هنوز نتوانستهام قدمی در راه اسلام بردارم».
📚 از کتاب #داستانهایی_از_علما
📖 ص ۳۷
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
💬 حرف حساب : در بخشی از وصیتنامه سردار دلها میخوانیم: «امروز قرارگاه حسینبنعلی ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند؛ نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص)»
⁉️ چند قدم برای پاسداری از این حرم برداشتهایم؟
🌏#اهلالبصر در ایتا👇👇
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ ولایتپذیری تا پای جان
🔻 بعد از عملیات خیبر، زمانی که جادهی بغداد - بصره را از دست دادیم و فقط جزایر مجنون برای ما باقی ماند، حضرت امام(ره) اعلام
فرمودند که به هر قیمتی که شده باید جزایر حفظ شوند. من بلافاصله به شهید کاظمی فرمانده پَد غربی، شهید باکری و
زین الدین در پد وسط و شهید همت در پد شرقی اطلاع دادم.
🔸 چاههای نفت در پد غربی بود و در این نقطه مانند ابر انبوه،
گلوله، خمپاره و بمب از آسمان بر آن میبارید. شهید کاظمی در آن موقعیت، مقاومت بیسابقهای از خود نشان داد، انگشتش قطع شد و وقتی برگشت، سروصورتش
خاکی، سیاه و دودی بود و چند شبانهروز بود که نخوابیده بود. وقتی به او خسته نباشید گفتم و او را بوسیدم، گفت: «وقتی
دستور امام(ره) را به من
گفتی، دیگر نفهمیدم چه شد، بچهها را جمع کردم و گفتم که اینجا کربلاست، الانم عاشورا است و باید به هر قیمتی اینجا را
حفظ کنیم.»
📢 راوی: محسن رضایی
📚 برگرفته از کتاب «پرواز در پرواز» | زندگینامه سردار رشید اسلام #شهید_احمد_کاظمی
📖 ص ۹
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🌏#اهلالبصر در ایتا👇👇
#امام_خامنه_ای #ظهور #جان_فدا #تمدن_اسلامی
╔══💠❄️
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
╚══💠❄️
✳️ به همه از همین غذا دادند؟
🔻 در یکی از عملیاتها، برای ناهار چلوکباب برگ آوردند؛ با تمام مخلفاتش. آخ که چه طعمی داشت آن ناهار گرم! بوی برنج ایرانیاش، هوش از سر آدم میبرد. ما سفره را انداختیم و نشستیم که آقا مهدی آمد. تا چشمش به غذاها افتاد، اخم کرد. رو به من گفت: «این غذاها از کجا اومده؟» گفتم: «از آشپزخونه آوردم آقا مهدی.» گفت: «یعنی به همه از همین غذا دادند یا فقط برای فرماندهی آوردند؟» گفتم: «نه برای همه همینه. ناهار امروز چلوکبابه.» باز هم قانع نشد. بیسیم را برداشت و یکییکی با فرمانده گردانها تماس گرفت. و پرسید: «غذا چی آوردن براتون؟... نوش جان... کم نیومد؟...» ظاهرا یکیدوجا غذا کم اومده بود. سریع هماهنگ کرد تا برایشان ببرند. وقتی مطمئن شد غذای همه همین است و به تکتک بچههای خط مقدم هم غذا رسیده و کافی بوده و کسی گرسنه نمانده، آنوقت شروع به خوردن کرد.
📣 راوی: غلامحسن سفیدکاری؛ مسئول دفتر فرمانده لشکر عاشورا
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۶۵
✍ علی اکبری مزدآبادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
╔══💠❄️
🆔 @gofteman20
🆔 https://rubika.ir/gofteman20
╚══💠❄️