⭕️ عمامه صورتی و حسین شمقدری؛ مستندسازی تحقیقی یا تجارت با تابوها؟
تسنیم نوشت:
🔹اگر مستند عمامه صورتی را طی روزهای گذشته بهطور کامل هم ندیده باشید، احتمالاً بسیاری از شما قطعههایی از آن را در شبکههای اجتماعی مشاهده کردهاید، شاید هم نسبت آنها که کل مستند را میبینند به آنان که بخش فریدونکنارش را دیده باشند، یک به ده هم نباشد، امّا بههرحال نام این مستند در روزهای جاری کم به گوش نمیرسد.
🔹ماجرای مستند چیست؟ موضوعی که بهویژه طی چند سال گذشته، بهدرست یا غلط، به یکی از مسائل اصلی سیاست در ایران تبدیل شده است: موضوع بیحجابی یا بهتعبیر برخی «حدود برهنگی». آقای حسین شمقدری همین مسئله را دست گرفته و در ۳۰ دقیقه سعی کرده است که پاسخ روشنی به یک پرسش مهم این سالها بدهد: چرا به یک تعبیر، کمحجابی و بهتعبیر همان برخی دیگر، حدود برهنگی در ایران، تفاوت کرده و مشخصاً بهسمت پوشش کمتر، رفته است؟
🔹اینکه مستندسازی بتواند در ۳۰ دقیقه، ابعاد مختلف این پرسش کلیدی را بررسی کند و به آن پاسخ روشن بدهد، اگر بتواند(!) حتماً شاهکار خواهد بود(!) مسئلهای که سالهاست جامعهشناسان و روانشناسان و کارشناسان متعدد حوزههای مختلفی دینی و غیردینی به آن پرداختهاند و هرکدام تلاش کردهاند بخشی از عوامل و حقایق را آشکار کنند، حالا اگر در یک مستند ۳۰دقیقهای حلوفصل شده باشد که چه بهتر!
🔹بعید است که مستند ۳۰دقیقهای که قطعات خاصش، احتمالاً بهعمد، وایرال شده است، دیگر جایی برای اسپویل شدن داشته باشد، امّا احتیاطاً اگر فکر میکنید ممکن است داستان مستند اسپویل شود، ادامه متن را بعد از مشاهده آن بخوانید.
🔹اما حسین شمقدری در این مستند چه میگوید؟ حرف پیچیده و جدیدی نیست، فقط نوع به تصویر کشیدنش خاص شمقدری است: "همه مشکل این حدود برهنگی به آن برمیگردد که بهجای امر به معروفِ آن تعداد از مسئولانی که کاخ میساختند یا در کاخ مینشستند، به چیزهای دیگر و امر به معروفهای دیگر پرداختیم؛ والسلام"!
🔹حرف غلطی است؟ حتماً خیر، حتماً یکی از مشکلات اصلی در کشور، چه در حوزه اقتصاد، چه در سیاست و چه در فرهنگ، همین مسئله است که از دورهای به بعد، و مشخصاً دوران آقای هاشمی رفسنجانی، روح سرمایهداری سوار بر ذات فرهنگی و عدالتمحور انقلاب اسلامی شد و روندهای بسیاری را تحت تأثیر خود قرار داد، امّا بهتعبیر هایدگر در «پرسش از تکنولوژی»، اگرچه این روایت «صحیح»ی است که فرهنگ کاخنشینی برخی مسئولان، برخی روندها از جمله پوشش را تغییر میدهد، امّا بهتعبیر همان هایدگر، این «حقیقت» را تأمین نمیکند که همه مسئله را صرفاً به این موضوع برگردانیم.
🔹نگارنده معتقد است که از قضا باید بسیار از این ایده دفاع کرد که اشرافیگری مسئولان، یکی از عوامل مهم ضدفرهنگی و ضدمدعاهای اصلی انقلاب اسلامی است، و از این جهت این مستند دستکم بخشی از واقعیت را درست میگوید، امّا مشکل کار شمقدری و عمّامه صورتی در کل چیست؟ تناقض با خودش!
🔹چه اتفاقی میافتد که یک مسئول سیاسی یا صاحب قدرت در جمهوری اسلامی، آن روح فرهنگی و عدالتخواهانه انقلاب اسلامی را فراموش میکند و به ثروتاندوزی و کاخنشینی روی میآورد و همین موجب میشود که فرهنگ به قهقرا برود و آسیبهای امروز بروز کند؟ «فرهنگ سرمایهداری» و تجارت با سیاست! این مسئول، سیاست را نه محملی برای اجرای ایدههای انقلاب اسلامی، بلکه فرصت و محلّی برای تجارت میبیند و از آنجا که موهبت اصلی برای او، سرمایه شده، ثروتاندوزی میکند و در کاخ مینشیند و به ریش ایدههای انقلاب اسلامی هم میخندد و در بهترین حالت، اگر هم آشکارا مردم و انقلابشان را بهسخره نگیرد، دستکم دچار ریاکاری کشنده و سخیف میشود.
🔹آن پارادوکس مستند شمقدری هم بهنظر میرسد از همین دست است؛ با یک تفاوت که او بعضاً «فرهنگ» و «مسئله اجتماعی» را تبدیل به امر تجاری میکند و بهجای آنکه به عمق برود و به حل واقعیتر مسائل کمک کند، سودِ خود از آن مسئله را تأمین میکند؛ این سود لزوماً نیاز نیست که مالی باشد، شهرت عنوانی هم میتواند جای آن بنشیند.
🔹سازنده مستندهای ارزندهای مثل «یزدان تفنگ ندارد» در سالهای آغازین کار مستندسازیاش، آنگاه که به موضوعات زنان و بعضاً جنسی، مثل مستند «انقلاب جنسی» یا «این رل (In Rel)» میرسد، یا در حالت خوشبینانهاش حرف مشتپرکنی ندارد و یا اینکه اساساً داشتن ایده و شناخت دقیق از مسئله برایش موضوعیتی ندارد؛ او مسئله و تابوها را، بهویژه درحوزه زنان و جنسی، میشناسد ولی مستندهایش را در این حوزهها بهنحوی میسازد که شائبه تجارت با تابوها را بیشتر به ذهن متبادر میکند، تا مستندسازی تحقیقی و عالمانه.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ یادداشت قابل تأمل سایمون تیسدال، تحلیلگر ارشد روزنامه گاردین
شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا وسیما نوشت:
🔹«آمریکا دیگر قدرت برتر غرب آسیا نیست. این جایگاه اکنون در اختیار ایران است» یادداشت سایمون تیسدال، تحلیلگر ارشد روزنامه گاردین، در شمارهای امروز هفتهنامه آبزرور بخشهای مهم این یادداشت را آوردهام. با یک توضیح ضروری در ابتدا.
🔹نویسنده قطعا از سر علاقه به ایران این مطلب را ننوشته. مواضع ضد ایرانیاش روشن است. خشم او از قدرت گرفتن ایران هم در لابلای سطور همین یادداشت آشکار است. ایرانهراسی هم کرده، اما میداند که با جنگ مشکلی حل نمیشود. لذا در پایان بر ضرورت «یک راه حل دیپلماتیک جدید» تاکید میکند.
🔹و اما بخشهایی از یادداشت او: «این واقعیت که ایالات متحده با همراهی بریتانیا ناچار به استفاده از نیروی نظامی در پاسخ به حوثیها شده... حقیقی ناخوشایند را منعکس میکند: اهرمهای سیاسی واشنگتن رو به زوال است، دیپلماسی آن ناکارآمد است، اقتدارش مورد تمسخر قرار گرفته است».
🔹این تشدید بیپایان تنشها، حقیقت ناخوشایند دیگری را هم آشکار میکند: «قدرت مسلط در خاورمیانه دیگر آمریکا نیست. مصرِ متحدِ غرب نیست. عربستان سعودی یا حتی اسرائیل نیست. این قدرتِ جدید همان متحد اصلی حوثیها، یعنی ایران است».
🔹«از نظر راهبردی، واضح است که چه کسی از این بحران پیروز بیرون آمده است. در یک نبرد نیابتی، جایگاه ایران... با هر موشکی که توسط حزب الله شلیک میشود، با هر حمله به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه، و با هر حملهی پهپادی حوثیها تقویت میشود.»
🔹«ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به گذشته، سال گذشته گامهای عملگرایانهای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خلیج فارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را احیا کرد. البته رابطهی عاشقانهای بین ریاض و تهران ایجاد نشده؛ مهمترین جنبهی این توافق این بود که میانجی آن چین بود.»
🔹«چین و روسیه بهترین دوستهای جدید ایران شدهاند. این مسئله بیش از سایر عوامل اقبال ایران را دگرگون کرده و آن را به قدرتی که باید آن را به حساب آورد، تبدیل کرده است. حمله روسیه به اوکراین و «پیمان همکاری نامحدود چین و روسیه» کاتالیزور این دگرگونی بود.»
🔹«ایران از طریق همکاری با پکن برای دور زدن تحریمها، هر ماه میلیونها بشکه نفت خام را از طریق یک ناوگان نامرئی از تانکرها به چین میفروشد. پس از سالها رکود و با عبور از ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی داخلی، اکنون اقتصاد ایران در حال رشد است.»
🔹«ایران به زودی جنگنده بمبافکنهای پیشرفته سوخوی ۳۵ و بالگردهای تهاجمی روسیه را به دنبال یک توافق دفاعی بیسابقه تحویل میگیرد. صادرات روسیه به ایران در حال افزایش است. مسکو به ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای توسعه میادین گاز طبیعی ایران متعهد شده است».
🔹«علاوه بر همهی اینها، برنامهی... غنیسازی هستهای ایران طبق گزارشها به سرعت در حال پیشروی است؛ امری که ناشی از یک گل به خودی ترامپ و خروج از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ است. بایدن امیدوار بود که آن توافق را احیا کند اما منصرف شد. روسیه و چین هم دیگر همراه نیستند.»
🔹«پس از ۴۵ سال تلاش، ایران بالاخره قدرت بزرگ منطقه شده است. تحریم، طرد و تهدید تهران جواب نداده است. ایالات متحده، بریتانیا – و اسرائیل – با یک رقیب سرسخت روبرو هستند که بخشی از یک اتحاد سه ضلعی جهانی است، توسط شبه نظامیان قدرتمند حمایت میشود و قدرت اقتصادی هم دارد.»
🔹«اگر میخواهیم از یک درگیری گستردهتر اجتناب کنیم، به یک رویکرد دیپلماتیک تازه نیاز است.»
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ حمله غیرمعمول در عراق و سوریه و پیامدهای آن
سیما شاین، رئیس سابق میز ایران در موساد طی تحلیل درباره حمله ایران به اربیل نوشت:
🔹ایران در شب دوشنبه و سهشنبه با موشکهای بالستیک به منطقه اربیل در اقلیم کردستان در شمال عراق و اهداف تروریستی مورد استفاده عناصر اسلامگرا در منطقه حلب در سوریه حمله کرد. این اقدام در واکنش به حمله تروریستی کرمان که در کنار مزار قاسم سلیمانی رخ داد، بود.
🔹سپاه پاسداران بلافاصله مسئولیت پرتاب این موشکها را پذیرفت و مدعی شد که این اقدام «پاسخی به جنایات ارتکابی علیه ایران و همچنین اقدامی علیه تأسیسات جاسوسی و تروریستی در حال نبرد در ایران» بوده است. ایرانیها مدعی هستند که در این عملیات به مقر موساد در اقلیم کردستان و همچنین یک تاجر که ایرانیها ادعا میکنند با اسرائیل در تماس بوده مورد حمله قرار گرفته است.
🔻این حملات در خدمت اهداف استراتژیک ایران است:
🔹تصویری از قدرت نظامی تهران در داخل و خارج و پیامی به دشمنانش (عمدتاً ایالات متحده آمریکا و اسرائیل) در مورد توانایی ایران برای حمله به هر نقطه از خاورمیانه در صورت تمایل.
🔹پاسخی تلویحی به فعالیت اسرائیل علیه حضور ایران در سوریه که در راس آن ترور اخیر سید رضی، هماهنگکننده انتقالهای نظامی سپاه قدس به حزبالله بود.
🔹سیگنالی به دولت مرکزی عراق در بغداد در خصوص نارضایتی تهران از ادامه فعالیت عناصر مخالف ضد ایرانی تحت حمایت اقلیم کردستان.
🔹این حمله ایران اولین بار در نوع خود نیست و یادآور واکنشهای قبلی ایران به حملات داعش در خاک خود است. با این حال، این حمله حداقل دو ویژگی منحصر به فرد دارد، اول از همه برد شلیک به سوریه (حدود ۱۲۰۰ کیلومتر) و این واقعیت که شلیک همزمان به اهداف در عراق و اهداف در سوریه انجام شده است.
🔹پاسخ ایران در واقع اهداف متعددی را دنبال میکند، اما به مبارزه ایران با داعش کمکی نمیکند. بنابراین، استفاده از موشکها نشان دهنده تواناییهای نظامی ایران است./ به نقل از کانال اخفیالله
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ حذف نام ایران از ذیل توصیه شماره هفت FATF و چند نکته
مسعود براتی کارشناس مسائل بینالملل نوشت:
🔹خبر حذف نام ایران از ذیل توصیه شماره هفت FATF را شنیدید. داستان این است که توصیه هفت FATF درباره اجرای تحریمهای هدفمند مالی (TFS) قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که برای مقابله با فعالیتهای اشاعه سلاحهای کشتار جمعی وضع شده است، میباشد.
🔹قطعنامه ۲۲۳۱ که حاوی برجام است، علیرغم اینکه در داخل ایران با این دروغ به مردم فروخته شد که فاقد هرگونه تحریم است، اما تحریم هدفمند مالی را علیه بیش از هشتاد فرد و نهاد ایرانی تا هشت سال پس از روز تصویب برجام (Adoption Day) اعمال میکرد. دلیل این تحریم نیز نگرانی بابت فعالیتهای اشاعهای ایران بود که با توافق رفع نشده بود.
🔹به طور طبیعی قطعنامه ۲۲۳۱ یکی از مصادیق توصیه شماره هفت FATF بود. تا قبل از قطعنامه ۲۲۳۱، قطعنامههای قبلی مربوط به ایران مانند ۱۹۲۹ مورد اشاره قرار میگرفتند. بعد از تصویب ۲۲۳۱، با قطعنامه جدید جایگزین شدند. آن زمان خودکار این اتفاق افتاد!
🔹فتف در آخرین ویرایش توصیهها و تفسیرهای آن که نوامبر سال گذشته میلادی و یک ماه پس از پایان یافتن سال هشتم برجام منتشر کرد، قطعنامه ۲۲۳۱ را از مصادیق توصیه شماره هفت برنداشتند. لذا نامهنگاری مذکور رخ داد.
اما چند نکته:
🔹۱- این تغییر که لازم و حق ایران است، آنقدر اهمیت نداشت که در رسانهها اعم از دولتی و منتقد دولتی ضریب پیدا کند. چرا که فاقد اثر ملموس بر وضعیت ایران در FATF و وضعیت روابط بانکی ایران با خارج است.
وضعیت ایران با FATF به حل موضوع «برنامه اقدام» و «گامهای بعدی» برمیگردد که در این اتفاق چیزی دراین زمینه رخ نداده است.
وضعیت روابط بانکی ایران با خارج هم به حل موضوع «تحریم» ربط دارد که آن هم داستان مفصل خود را دارد و FATF جایگاهی در آن ندارد. حتی حل مشکل با FATF، مشکلات تحریم را بیشتر خواهد کرد.
توصیه میکنم گزارشهای من درباره «خطاهای شناختی در پرونده FATF» را بخوانید.
🔹۲- داغ شدن موضوع FATF در این مقطع چند اثر دارد از جمله اینکه دوباره گروههای مختلف که نسبتی با این موضوع دارند، فعال میشوند. یکی گروه پیشبرنده FATF که از همان ابتدا این موضوع را دنبال میکرد و برایش فرقی نمیکند چه دولتی بر سرکار باشد. از اواسط دهه هشتاد این کار را دارد دنبال میکند. همچنین برایش فرقی نمیکند که «تحریم» هست یا نیست! نسبتی بین «تحریم» و FATF هست یا نیست!
گروه دیگر سیاسیون منتقد دولت سیزدهم است. آنها هر وقت اسم FATF مطرح شود، زمینبازی خوبی مقابل خود میبینند که در آن به دولت بتازند و این حرف را تکرار کنند: اگر حلال است چرا برای دولت قبل حرام بود!
گروه حامی دولت هم در یک شرایط گیجی قرار دارد که نمیداند آیا خوشحال باشد یا نگران! اگر خوشحالی کند که مورد این سوال قرار میگیرد که اگر FATF خوب است چرا به سمت حل کردن کل مساله نمیروید و چرا در گذشته مخالف بودید؟ و اگر نگران و ناراحت باشد که باید به دولت محبوبش نقد کند!
🔹۳- به نظر میرسد این داغ شدن به نشست بعدی FATF در فوریه ۲۰۲۴ هم مرتبط باشد. معمولا در این ایام است که دبیرخانه FATF از کشورها گزارشگیری میکنند و بعد از کارشناسی کردن آنها به نشست اصلی ارایه میدهند. شاید این اتفاق شروعی برای یک خط رسانهای تا آن زمان باشد.
🔹۴- آخرین نکته اینکه تا نگاه واقعبینانه به پرونده FATF در کشور حاکم نشود، این پرونده به سرانجام نخواهد رسید. نگاهی که شرایط محیطی، نسبتهای میان FATF و نظام تحریمی غرب و مسیر پیشرو برای پیشرفت کشور را درست ببیند.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ کاش ٧٠ میلیون ایرانی دو سال برای زندگی به غرب میآمدند!
علی جهانآرا فعال رسانهای ساکن آلمان نوشت:
🔹یکی از مزایای مهاجرت مخصوصا به آلمان این است که هموطن ایرانی بعد از چند سال میفهمد اون دنیای تخیلی دیگر وجود ندارد (حداقل در ضمیر خودشان) دیگر کسی برای غر زدنهای ساعتی آنها اصلا ارزش قائل نیست.
🔹کسی برای شما اینجا تره هم خرد نمیکند، در غربت غرور انسانها به طرز عجیبی شکسته میشود چون مجبورند کارهایی را انجام دهند که روزی در ایران برایشان فحش به حساب میآمد و روزانه به حدی تحقیر میشوند که هرگز چنین تحقیری را ندیده بودند.
🔹اینجا آدم میشوند، یاد میگیرند که سر ساعت باید حاضر در محل کار باشند، اینجا میفهمند که کار و پول درآوردن در ایران چقدر ساده بوده، البته که اینجا تورم ایران را ندارد ولی روزی میرسد که میبینند سه برابر ایران کار میکنند و هنوز سطح زندگیشان از سطح زندگی قبلی در ایران پایینتر است.
🔹همه این اتفاقات برای تمام مهاجران خواهد افتاد ولی شرف داشتن و اقرار کردن بحث دیگری است. دوست داشتم حداقل ٧٠ میلیون ایرانی برای مدت دو سال میآمدند غرب برای زندگی، تلخترین قسمت اینجاست که برای تمام موضوعاتی که ایران دائما به نظام و کشور فحاشی میکردند اینجا سکوت میکنند و نهایتا میگویند هر کشوری قانون خودش را دارد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ او باید در انتخابات شکست میخورد
محمد زعیمزاده تحلیلگر سیاسی نوشت:
🔹 حسن روحانی میگوید در انتخابات مجلس خبرگان ردصلاحیت شده است. خبری که پیامدهایی را میتواند بر فضای کشور مترتب کند. از دو منظر میتوان به ردصلاحیت رئیسجمهور سابق پرداخت. نخست از جنبه استدلالهای حقوقی و ادله فقهی مورد نظر مرجع ردصلاحیت یعنی شورای نگهبان و دیگری از منظر آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی چنین تصمیمی. نگارنده در حوزه نخست تخصصی ندارد و بررسی آن را به اهلش میسپارد اما از جنبه دوم چند نکته پراهمیت قابل ذکر است.
🔹در تحلیل یک رویداد دو ساحت تعیینکننده است، یکی متن رویداد و دوم بافتاری که رویداد در آن رخ میدهد. از دومی شروع میکنیم. تقریبا ۴۰ روز دیگر در این کشور انتخابات برگزار میشود، انتخاباتی که نخستین رایگیری پس از وقایع ۱۴۰۱ است. جریان اپوزیسیون خارج از کشور و صهیونیستها و آمریکاییها که یک پای غائله ۱۴۰۱ بودند طراحی روشنی برای انتخابات اسفندماه دارند. استراتژی حداکثری آنها تلاش برای برگزار نشدن این انتخابات است. وقوع ناامنیهای اخیر در سراوان و کرمان و... شاید از این جنبه قابل تحلیل باشد، استراتژیای که خود آنها هم خوب میدانند خیلی واقعی و شدنی نیست.
🔹استراتژی دوم حداقلی کردن انتخابات و ایجاد بیتفاوتی نسبت به صندوق رای میان مردم است. بیتفاوتی نسبت به انتخابات یعنی تثبیت این نکته که راهحل بهبود و اصلاح در امور کشور نه از مسیر صندوق بلکه از خیابان میگذرد. کاهش قابل توجه مشارکت، هدفگذاری بانیان وقایع ۱۴۰۱ در انتخابات پیشرو است. در چنین بافتاری رفتار ذینفعان انتخابات و پروژههای سیاسی هم نسبت به همین استراتژی دشمن باید سنجیده شود.
🔹در میان گروههای سیاسی داخل هم همین دوگانه مشارکتطلب و تحریمطلب قابل صورتبندی است. نحوه ورود حسن روحانی به انتخابات و کنشگری او تاکنون خبر از این میداد که او سعی دارد ضمن نقد دولت و مجلس، با جریان تحریمطلب مرزبندی داشته باشد. لذا نکته اول در ردصلاحیت او فارغ از سوابق این است که یک عنصر مهم در جریان مخالف تحریم انتخابات، ردصلاحیت شده است. این به یک معنا پاس گل به جریان تحریمطلب خواهد بود و سبب تقویت استدلال آنها در میان بدنه اجتماعیشان میشود.
🔹اما آیا ردصلاحیت روحانی در میزان مشارکت در انتخابات تاثیر دارد؟ این سوال با این سوال که آیا حضور روحانی میتوانست مشارکت را افزایش دهد؟ فرق میکند. نظرسنجی دقیق یا پژوهش قابل تاملی درباره اثر ایجابی حضور او نداریم و نمیتوانیم اثر میدانی حضور روحانی در انتخابات را سنجش کنیم اما در بعد سلبی حتما تصویری که ساخته میشود مهم است. از منظر برساختی و نمادین، رد او اثر نامطلوبی بر تصویر انتخابات میگذارد و بهانه به دست عدهای میدهد تا با چسب دوقلو برچسب لفظ انتخابات محدود را به رویداد اسفند ۱۴۰۲ بچسبانند. پس نکته دوم اینکه ردصلاحیت روحانی از جنبه مشارکت میتواند در تعارض با استراتژی کلان نظام و رهبر انقلاب، یعنی مشارکت حداکثری که بارها بر آن تاکید شده، باشد.
🔹نکته سوم اینکه این تصمیم احتمالا با راهبرد دولت هم در تعارض است. رئیسی بهعنوان رئیس دولت در جمع اهالی رسانه موضع دولت را حضور همه جریانها در انتخابات خواند. هرچند شاید این موضع جناب رئیسجمهور در اعمال صلاحیتهای نخستین توسط وزارت کشور ظهور و بروز پیدا نکرد و حتی ضد آن هم رفتار شد اما بالاخره موضع اعلامی رئیسجمهور این بود. رئیسی هم خوب میداند برای دولتی که میخواهد پروژههای بزرگ انجام دهد، فضای باز و گشودگی سیاسی ضروری است. از این منظر دولت یا حداقل رئیس دولت هم احتمالا با این دستفرمان مشکل خواهد داشت.
🔹نکته چهارم درخصوص تصویری است که از خود شورای نگهبان ساخته میشود. ردصلاحیت روحانی فارغ از دلایلش باز هم این سوال تکراری را طرح میکند که چطور فردی که همین الان عضو یک مجلس است و عضویت در آن نیازمند صلاحیت علمی است، به یکباره بیصلاحیت میشود؟ احتمالا دوستان شورا یا مشاورانشان از همین امروز در رسانههای مختلف در حال تلاشند تا برای این ماجرا استدلالهایی بتراشند اما خوب است درباره میزان نفوذ این شبهه و کارا بودن استدلالهای قبلی پژوهشی انجام دهند.
🔹نکته پنجم ضربهای است که به جایگاه خود مجلس خبرگان میخورد. ردصلاحیت فردی که همین الان هم عضو این مجلس است و لابد پیشتر صلاحیتهای علمیاش تایید شده این خطر را دارد که تصویر مجلس خبرگان را از یک نهاد علمی و تخصصی به یک مجموعهای که مقدمات تشکیلش با سیاستزدگی فراهم میشود، تنزل دهد.
🔹 نکته ششم به خود روحانی برمیگردد. او از این ردصلاحیت، هم میتواند خشمگین و ناراحت باشد و هم خوشحال. روحانی خشم و عصبانیتش را در بیانیهای که نوشته بروز داده است اما خوشحالیاش احتمالا به این بخش برمیگردد که شورای نگهبان اجازه اینکه او روی باسکول رای بر ود را نداد. طبق آخرین نظرسنجیها با اینکه وضعیت دولت سیزدهم از لحاظ اجتماعی ممتاز نیست اما همین حالا رئیس دولت سیزدهم چهار برابر روحانی مقبولیت دارد. رقبای سیاسی روحانی اگر مقداری تدبیر داشتند اجازه میدادند او به میدان رقابت بیایید. روحانی باید در انتخابات شکست میخورد، نه پیش از انتخابات که حالا برایش یک پیروزی تلقی شود.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ غلبه اراده و برنامه بر ظواهر توسعه؛ حالا حال زیباکلامها را چه کنیم؟!
تسنیم نوشت:
🔹هرجور که نگاه کنید با آن محاسباتی که به ما دیکته میکنند این وضعیت جام ملتهای آسیا نمیخواند؛ تا اینجا هم ژاپن حذف شده، هم کره جنوبی و هم استرالیا و هم عربستان و هر کشور دیگری که توسعه یا پولش را توی سر ما میزدند.
🔹و حالا ایران مانده و اردن و قطر! از قضا هر سه هم این سمت آسیا، یعنی غربش هستند!
🔹بالاخره یکی از اینها قهرمان میشود، اما هرچه هست، کره و ژاپن و استرالیا و عربستان دیگر رخ چنین مقامی را نمیبینند.
🔹خب حالا اینهمه تحقیرها و خودتحقیریها را چه کنیم؟ مگر نمیگفتند که با این وضعیت دیگر با گرد پای ژاپن و کره و ... هم نمیرسیم؟! بد شد که! مگر نمیگفتند یا ژاپن قهرمان است یا کره، و بقیه هم آمدهاند اردو؟! خب حالا آب و صابون از کجا برای شستن صورت این تحلیلها بیاوریم؟
🔹پیشرفت بد است؟ حتماً نه؛ آنچه بد است، خودتحقیری و انفعال است و این تصور که اگر در ظواهر توسعه عقب افتادی، پس انسان مادونتر و ضعیفتری هم هستی و اراده و همتت هم مثل توسعهات عقب مانده!
🔹انسان مساوی اراده است؛ اراده و برنامه که باشد، میشود ضعفهای توسعه را دور زد و از دیگران جلو زد؛ به شرط اینکه اسیر تحقیرگران و ذهنهای استعمارزده نشویم.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ درباره نامه ۱۱۰ اصلاحطلب مشارکتجو؛ نه به خاتمی، سلام به واقعیت
محمد زعیمزاده تحلیلگر سیاسی نوشت:
🔹بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی اصلاحطلب را باید به فال نیک گرفت، نهتنها بهخاطر اینکه دعوت به حضور موثر در انتخابات را بهعنوان یک کنش مدنی ترویج میکند -که البته این هم مهم است- بلکه بهخاطر اینکه در حد خود جریان سیاستورزی در ایران را بهسمت چالش واقعگرایی سوق میدهد. امروز در عرصه سیاسی ایران کنشگران را میتوان از جنبه نوع مواجهه با واقعیت به دو دسته تقسیم کرد؛ واقعیتگریزان و واقعیتپذیران. در هر دو دسته کلاسیک سیاستورزان ایرانی یعنی اصولگرا و اصلاحطلب البته از هر دو نوع دیده میشود.
🔹نامه ۱۱۰ اصلاحطلب واقعیتپذیرانه است، چون از یک تجربه زیستی برآمده از واقعیتگریزی میآید. تجربه تاریخی فشردهای که در آن انباشتی از تجربههای شکستخورده و موفقیتآمیز از رادیکالیسم تا پراگماتیسم دیده میشود، از تحصن نافرجام مجلس ششمیها در زمستان ۸۲ و ترجیح خیابان به صندوق در تابستان داغ ۸۸ گرفته تا رای مخفیانه پای قله دماوند در اسفند ۹۰ و کمپین درست کردن برای آیتالله موحدیکرمانی و مرحوم ریشهری در سال ۹۴، اینها فراز و فرودهایی است که طیفی از اصلاحطلبان را به این نتیجه رسانده که مسیر تندروی بنبست است.
🔹روح حاکم بر بیانیه ۱۱۰ نفری دو نکته مهم دارد؛ اول اینکه مشارکتجویی فارغ از نتیجه، خودش موضوعیت دارد و نه صرفا طریقیت. ثانیا رسیدن به هدف چه در درازمدت و چه در کوتاهمدت راهی جز صندوق رای و مشارکت ندارد. بیانیه ۱۱۰ نفری موسوم به متن روزنهگشایی البته بندی محذوف و نانوشته هم دارد که ما مسیر تحریم را یکبار تا آخر رفتهایم و چیزی آخرش ندارد.
🔹امروز جبهه اصلاحات دو راهبر دارد؛ یکی در دانشگاه و دیگری در زندان، یکی در مسیر واقعگرایی و دیگری در بنبست رادیکالیسم. اگر بدنه اصلی و هسته سخت نامه ۱۱۰ مشارکتجوی اصلاحطلب جامعهشناسیخواندهها و روزنامهنگارها و عملگرایان تکنوکرات هستند، موتور محرک تحریمطلبی مصطفی تاجزاده است. تاجزادهای که آنقدر به انسداد کشاندن اصلاحطلبان برایش موضوعیت دارد که از همان زندان با اساتید دانشگاه ارتباط میگیرد تا آنها را قانع کند که برای افزایش مشارکت در انتخابات کاری نکنند، اما این ۱۱۰ نفر فعلا کاری را کردهاند که محمد خاتمی در زمستان سال ۹۰ انجام داد و ظاهرا در اسفندماه ۱۴۰۲ انجام نمیدهد. واقعیت این است که این ۱۱۰ نفر کاری سخت و پرریسک انجام دادهاند، ریسکی که ممکن است بگیرد یا نه، اما از جهت اینکه به سراغ واقعیت رفتن گامی به جلو است باید به فال نیک گرفته شود.
🔹واقعیتگریزی و تاجزادهبودن البته زمین بازی اختصاصی طیفی از اصلاحطلبان نیست، در میان رقبای آنها در جریان اصولگرا و بخشی از مسئولان دستگاههای اجرایی هم این روند دیده میشود. شاید این بخش دوم جدیتر هم باشد، واقعا اگر مسئولی بخش مهمی از واقعیت انتخابات را کمپین تحریم بداند که از اپوزیسیون خارج و داخل تا بخشی از متحجران داخلی را در بر میگیرد، آن وقت وضع اینترنت اینگونه میماند که این روزها هست؟ اگر کسی دلش بهحال مشارکت در انتخابات میسوخت بهخاطر یک لیوان، قیصریه استارتاپها را به آتش میکشید؟ اگر کسی نگران ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ بود جشنواره فیلم فجر را اینقدر محدود و حداقلی برگزار میکرد؟
🔹وضع سیاسیون اصولگرا هم از این بهتر نیست، به بازی اسم و فامیل و مسابقه کلمهسازی برای نام ائتلافها دقت کنید، تصور این جماعت از مردم همان ماشین رایی است که هر چه بگویند همه در صف هستند که به آن رای دهند. یا به جدالهای بیمحتوای توییتری اساتید خودخوانده این طیف نگاه کنید، واقعا وقتش نیست از این آقایان و حامیان پشتصحنهشان سوال کرد از این مبتذلتر هم میشود کار سیاسی کرد یا نه؟
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ حمله گازانبری به مشارکت انتخاباتی
مسعود فروغی روزنامهنگار و فعال رسانهای نوشت:
🔹اگر سیاست در وضع طبیعی بود الان که با سرعت نور به انتخابات نزدیک میشویم، باید درباره تفاوت گروههای سیاسی حول مسائل اصلی کشور حرف میزدیم. درباره این حرف میزدیم که گروه الف نظرش درباره کنترل تورم و سیاستهای ارزی و... فلان است و گروه ب نظر مخالفی دارد. نظر این آقایان سیاسی درباره مسکن و عقبماندگی کشور در ساختوساز چیست؟ گره سرمایهگذاری در صنعت نفت کجاست؟ و دهها مساله دیگر.
🔹اما در واقعیت یک طرف سیاست بهخاطر سالها تندروی و ساختن یک تصویر غیرواقعی از نهادهای انتخابی در حال طنابکشی برای اصل مشارکت سیاسی هستند و در طرف دیگر رقابت خندهدار «لیستکشی» ادامه دارد. این بحثها را قبلا کردهایم و حرف جدیدی نداریم. اما مساله تازهتر ورود به ایام «افشاگری»های درونجناحی است که رایدهندگان مردد را از فکر کردن به انتخابات پشیمان و بدنه رای سنتی را هم متزلزل میکند.
🔹صورتمساله اینطور است: ائتلاف اصولگرایان که در مجلس فعلی جناب قالیباف را از میدان اجرایی به بهارستان آورد و رئیس کرد، با یک انشعاب بزرگ روبهرو شده است. انشعابی که هیچ معنابخشی کارکردی و اجتماعی ندارد و فقط به وزنکشی سیاسی چند گروه و نیروی سیاسی مشابه مربوط است.
🔹قبلا اجمالا نوشته بودیم «جمنا»ی سابق که به «شانا» تغییر نام داده همچنان میخواهد لیست قبلی تهران را با درصدی تغییر کم به میدان بفرستد. در مقابل ائتلاف جدیدی از «شریان» که نزدیکان بذرپاش هستند با چند چهره سابق پایداری و... «امنا» را راه انداختهاند. درحالیکه این دو گروه در هفتههای اخیر در شبکههای اجتماعی در حال زد و خورد شدید بودند، بهیکباره یک افشاگری بزرگ درباره سفر پسر محمدباقر قالیباف به کانادا فضایی شبیه ماجرای «سیسمونیگیت» برای او درست کرد.
🔹خبر جدید گویای این است که آقازاده رئیس مجلس برای تحصیلات میخواهد به یکی از مقصدهای مهاجرتی مهم ایرانیها برود. اگر فامیلی آقای «اسحاق» قالیباف نبود اتفاق خاصی از منظر سیاسی رخ نداده بود. او مثل یکی از هزاران جوان ایرانی میشد که به دلایلی درست و غلط قصد ترک وطن کردهاند اما او پسر رئیس مجلسی است که با صفت «انقلابی» شناخته شده و جناب قالیباف به این صفت افتخار میکند.
🔹شاید رئیس مجلس مثل آنچه در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن درباره ماجرای سفر اعضای خانوادهاش به ترکیه گفت را اینجا هم خرج کند. او گفته بود مگر سفر به ترکیه «گناه» است؟ مخاطبان این حرف فقیه نبودند، مثل ما! اما در شرایطی که کشور بهخاطر کمبود منابع ارزی تحت فشار سنگین اقتصادی است و مسئولان محترم هر روز از سختی مدیریت اقتصاد ایران برای جامعه سخنرانی میکنند، سفر اعضای خانواده ردهبالاترین مسئولان کشور به خارج از کشور برای امر غیرضروری، خلاف شعارها و ادعاهای دهانپرکن آنهاست.
🔹وقتی مجلس و دولت فعلی بهخاطر تجربه آبان ۹۸ جرات نزیک شدن به قیمت حاملهای انرژی را ندارند و مجبورند فشار سنگینی به بودجه عمومی وارد کنند، یعنی زندگی عموم مردم در شرایط سختی قرار دارد. سفر، مهاجرت، تحصیل در بهترین دانشگاههای دنیا و اصلا زندگی در بالاترین سطح هر شخصی جزئی از حقوق عادی فرد است اما هر مسئولیت سیاسی و اجتماعی بزرگی همانطور که مواهبی برای افراد دارد، محدودیتهایی برای آنها ایجاد میکند.
🔹هیچکدام از سیاسیون راست و چپ، اصولگرا و اصلاحطلب، عدالتخواه و آزادیخواه نمیتوانند صبح تا شب برای مردم سخنرانی کنند و دنده «نصیحت» چاق کنند اما خودشان و اطرافیانشان آن کار دیگر کنند. جناب قالیباف میدانند هر کسی با شعاری که میدهد سنجیده میشود. کاش رئیس مجلس جوابی قانع کننده برای ما داشت.
🔹از سوی دیگر اما برای اهل سیاست این سوال جدی وجود دارد که چه کسانی دسترسی به اطلاعاتی اینچنین دارند. و هدف از افشاگری آنها چیست؟ اگر در ماجرای سیسمونی فهمیدید، این بار هم میفهمیم! اگر آن بار معلوم شد که کجای «سیستم» از روش شفافیت «موردی» برای به گوشه رینگ بردن قالیباف استفاده کرد، این بار هم معلوم میشود.
🔹شاید کسی بگوید چه اهمیتی دارد؟ از منظر خطای خانواده جناب قالیباف اهمیتی ندارد، اما آنها که این اطلاعات را به این سبک و سیاق منتشر میکنند، میدانند این سبک ضد مشارکت عمومی و برای جامعه ناامیدکننده است. شاید برای پیروزی در انتخابات و تکیه کردن بر صندلی قدرت هر قدر رایدهندگان کمتر باشند، آنها راحتتر خواهند بود! روش این افشاگریها و نحوه ساختوساز این بمبهای سیاسی، علاوهبر صندلی رقیب «درونجناحی» به ساختار سیاست در ایران هم آسیب میزند.
🔹به چند سطر اول این یادداشت برمیگردم؛ اگر گروههای سیاسی حرفی برای گفتن دارند چرا مجبورند برای کسب رای دیگری را بترکانند؟ آن هم با اطلاعات «آنچنانی»! روزگاری در فضای انتخابات از کاندیداها خواسته میشد وعدههای قابل انجام بدهند، کار به جایی رسیده که کسی وعده نمیدهد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ درسهای انتخابات ۱۴۰۲
🔰 پروژه تحریم شکست خورد، جامعه در انتظار اقدامات تقویتکننده سرمایه اجتماعی
محمد زعیمزاده سردبیر روزنامه فرهیختگان نوشت:
🔹این چند سطر درحالی نوشته میشود که هنوز آرای صندوقهای مجلس دوازدهم شمرده نشده، پس طبیعی است که برداشتی اولیه باشد و با توجه به نتایج انتخابات، استدلالهای درون متن میتواند تقویت یا تضعیف شود. اما با مشاهدات اولیه از فرآیند رقابت و حالوهوای روز انتخابات میتوان روی چند نکته تاکید کرد:
🔹۱- آمارهای غیررسمی تا لحظه نگارش این مطلب نشان میدهد وضعیت مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم چیزی شبیه انتخابات دوره قبل مجلس است و این یعنی شکافهای اجتماعی طی ۴ سال اخیر نه ترمیم شده است و نه تشدید. این اتفاق از یک جنبه تهدید است و از جنبه دیگر فرصت، فرصت از این جهت که کمپینهای سلبی شکلگرفته علیه حکمرانی کشور نتوانست موثر باشد و تهدید از این جهت که سیستم حکمرانی هم نتوانسته است ایده رو به جلویی برای ترمیم شکافهای اجتماعی اتخاذ کند.
🔹۲- با وجود فضای اعتراضی حاکم بر طیفهایی از مردم که منجر به تحریم ۱۰ تا ۱۵ درصدی انتخابات از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ شده است (نسبت به مشارکت ۵۰ تا ۵۵ درصدی معمول در انتخاباتهای مجلس)، ایده تحریمخواهی تبدیل به یک نیروی سیاسی موثر نشده است. جریان اپوزیسیون خارجنشین علیرغم همه اقدامات و پشتیبانیهای خارجی در یک سال اخیر نتوانستند فضای اعتراضی را به یک نیروی سیاسی متصل کنند. اگر جریان تحریم موثری در داخل شکل میگرفت و معنای سیاسی پیدا میکرد با توجه به وقایع سال ۱۴۰۱ مشارکت در انتخابات میتوانست ۱۰ تا ۱۵ درصد کمتر از سال ۹۸ باشد.
🔹۳- حتما یکی از دلایل افت نسبی مشارکت خالی بودن میدان انتخابات از ایدههای جدی ایجابی است، فرآیند انتخابات مجلس دوازدهم حتی تا دقیقه ۹۰ به صحنه رقابت ایدهها تبدیل نشد، مردم از جنبه ایجابی نمیدانستند تفاوت این همه لیست رنگارنگ چیست و اگر به هر کدام از این لیستها رای دهند دقیقا قرار است چه ایدهای را دنبال کنند.
🔹۴- تا لحظه آخر رقابت انتخاباتی ۱۴۰۲ شاهد رقابتی سلبی بودیم، به این معنا که افراد به لیستها رای میدادند بهخاطر آنکه گفتمان رقیب رای نیاورد، نه اینکه گفتمان خودی رای بیاورد. رقابت سلبی به خودی خود ترمیمکننده شکافهای اجتماعی نیست و قدرت افقگشایی ندارد، دیو و دلبرسازی در سیاست ممکن است اثر مقطعی داشته باشد اما در درازمدت سم مهلک سیاستورزی و عامل رادیکالیسم است.
🔹۵- در جریان اصولگرا تعدد و تکثر لیستهای شبیه بههم با اشتراکات بسیار بدون یک خط ایده رو به جلو که همگی مولود شب انتخابات بودند، بیش از پیش نشان داد که این جریان در شرایط نبود رقیب جدی مستعد تبدیل صحنه سیاسی به رقابتهای مبتذل است.
🔹۶- جریان اصلاحطلب به سه شکل با انتخابات مواجهه داشت؛ یک جریان که با ایده روزنهگشایی مقابل جریان تحریمطلب قرار گرفت و تلاش کرد با معرفی کاندیدا در شهرستانها و حمایت از لیست صدای ملت در تهران وارد عرصه انتخابات شود، یک جریان که بدون دعوت به انتخابات یا تایید فهرست انتخاباتی صرفا رای داد و یک جریان که نه مشارکت انتخاباتی داشت و نه رای داد. بهنظر میرسد با توجه به شرایط بینالمللی و داخلی کشور اگر قرار است در آینده دور یا نزدیک شاهد برکشیدن دوباره جریان اصلاحات باشیم باید آن را در میان طیف روزنهگشا جست.
🔹۷- انتخابات مجلس دوازدهم از جنبه سیاستورزی حرفهای نمایشگاه استمداد ساخت حزبی در سیاست بود، به نحوه لیست دادن اصولگرایان و اصلاحطلبان تا آخرین لحظات نگاه کنید، تبدیل فرآیند سیاسی به آزمون استخدامی یا اقدامات شبهفرقهای همان بلیهای است که در جامعه بیحزب رخ میدهد.
🔹۸- اینکه حدود ۱۰ درصد مردم ترجیح میدهند در انتخابات شرکت نکنند و استمرار این وضع در ۴ سال، یک واقعیت است که سیستم حکمرانی کشور نباید نسبت به آن بیاعتنا باشد. این وضعیت اگر تبدیل به رخداد موثری برای ترمیم شکافهای اجتماعی و افقگشایی در سیاست و اقتصاد نشود، میتواند خسارتزا باشد، لذا فارغ از هر نتیجهای که در مجلس شکل گرفت و هر ترکیبی که وارد بهارستان شد، واقعی دیدن این موضوع و تلاش برای حل آن باید از اولویتها باشد، صحنه روشن است فقط نباید پشت به واقعیت کرد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593