eitaa logo
گوهَرشاد
247 دنبال‌کننده
382 عکس
27 ویدیو
0 فایل
به نام حضرت دوست مجال خلوتی پیدا شود از حرف لبریزم اینجا یک گوشه ی دنج برای گلدوزی و کارهای هنریم کانال محصولاتم🌱 https://eitaa.com/Almond_Blossoms برای سفارش:) @Almond_Blossoms03
مشاهده در ایتا
دانلود
جزوه های دانشگاه بدجور من و درگیر کرده جمعه ها اینطوریه که کارهام گوشه ی ذهنم آلارم میده نمیزاره بعد از یک هفته دانشگاه یکم کارهای دانشگاه و رها کنم
من همیشه به خواهرم میگفتم دانشگاه دیگه سختیای مدرسه رو نداره ولی الان کارهای جانبی دانشگاه از جمله ارائه و انجام کارگروهی سخته و تا ۱۵ آذر قرار روزهای سختی و بگذرونم اما همین که سایه ی کنکور وجود نداره خودش کلیه
این عکس مربوط به واپسین روزهای اسفند چهارصدویک و چقدر از این روزها دور شدم فردا سالگرد شهادت دوتا رفیقِ
https://eitaa.com/khamenei_ir/30463 این کتاب از جمله زندگی نامه ی شهدایی که توصیه میکنم به خوندنش وقتی به دستم رسید بعد از نمایشگاه کتاب بود و شروع امتحانات خرداد و در روزهای خرداد چهار صد و دو تمام شد
نور✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک جمله داره میگه زندگی یعنی هنر تعامل باسختی ها
یکی از بچه های دبیرستان سال آخر با هم آشنا شدیم این آدم سرشار از امید و تلاش هنوز هم به من پیام میده و از فعالیت خودش میگه واقعااا لذت میبرم و اینکه ما اصلاااا از لحاظ ظاهری شبیه هم نیستیم ولی اعتقادات و اخلاق و رفتارش عالیه
گوهَرشاد
یکی از بچه های دبیرستان سال آخر با هم آشنا شدیم این آدم سرشار از امید و تلاش هنوز هم به من پیام میده
و کسی که هر وقت کارش داشته باشم در اولین فرصت بهم پیام میده بعد من به هم گروهی های دانشگاهم پیام میدم برای ارائه جوابم و نمیدن 😐😑
گوهَرشاد
اینا من و برد به کانال قبلیم انقدر حس و حال اون موقع خوب بوده
گوهَرشاد
دیدن این عکس ها حالم و خوب میکنه شاید از نظر شما چیز خاصی نباشه
گوهَرشاد
کلماتی لابه لای سررسید
كه تو را ديد كه در حسرت ديدار دگر نيست ؟ آری آنجا كه عيان است چه حاجت به بيانم عماد خراسانی_
«وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ»
گوهَرشاد
زندگی همین لحظه‌ایه که شب هاش بلنده و من گلدوزی میکنم و نارنگی میخورم🪡🧵🍊
زندگی همین لحظه است که من پرتقال میخورم و امتحان میانترم آمار و میخونم:)
امروز روز خوبی بود چون بالاخره رفتم پارچه گرفتم😄
حواسم نبود اتاق تاریک پشت میز نشستم دیدم وای بالاخره ماه از سمت پنجره اتاقم قابل دیدنه🥺
گوهَرشاد
حواسم نبود اتاق تاریک پشت میز نشستم دیدم وای بالاخره ماه از سمت پنجره اتاقم قابل دیدنه🥺
دلم که تنگ می شود نظر به ماه میکنم درون ماه نیم، شب تو را نگاه میکنم
میان چه ترمی آخه؟:/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند روز پیش سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی بود خیلی میخواستم بنویسم بزارم اینجا بمونه اون موقع نشد گاهی وقتا یک قاب عکس یک آویز تسبیح تمام خاطرات و به یادم میارن یک روزی نمیدونستم وقتی کتاب رفیق مثل رسول بخونم متوجه میشم که شهید روح الله قربانی و نوید صفری همه اینها با هم رفیق صمیمی بودن به این دوستی ها حسادت میکنم اینکه دلم میخواست منم یکی از آدم های کتاب باشم الرفیق ثم الطریق
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران
هم کلاسی دانشگاهم یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی رو میخونه کتابی که در روزهای سخت قرنطینه با صدای گرم پیام دهکردی زندگی کردم و هنوز هم من آن قسمت مورد علاقه ام را در یاد داشت گوشی ام دارم